۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[بلوشر، ویپرت فون]] ( | [[بلوشر، ویپرت فون]] (نویسنده) | ||
[[جهانداری، کیکاووس]] (مترجم) | [[جهانداری، کیکاووس]] (مترجم) | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
كتاب با مقدمه ارزشمندى از مترجم كيكاووس جهاندارى آغاز شده است. متن اثر همانند ساير سفرنامهها تابع يادداشتهاى | كتاب با مقدمه ارزشمندى از مترجم كيكاووس جهاندارى آغاز شده است. متن اثر همانند ساير سفرنامهها تابع يادداشتهاى نویسنده است و از تبويب و فصلبندى خاصى برخوردار نيست. | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
سوء استفاده ليندن بلات آلمانى در بانك ملى، حوادث پشت پرده ماجراهاى قتل شخصيتها در زندان قصر قاجار، چاپ مطبوعات كمونيستى از طرف دانشجويان ايرانى در آلمان، و اظهار نظر درباره دولتمردان ايرانى، از جمله اين مطالب است كه در قسمت دوم اين كتاب آمده است. | سوء استفاده ليندن بلات آلمانى در بانك ملى، حوادث پشت پرده ماجراهاى قتل شخصيتها در زندان قصر قاجار، چاپ مطبوعات كمونيستى از طرف دانشجويان ايرانى در آلمان، و اظهار نظر درباره دولتمردان ايرانى، از جمله اين مطالب است كه در قسمت دوم اين كتاب آمده است. | ||
اما در مورد اين كتاب و ساير نوشتههاى بيگانگان درباره ايران و به خصوص سفرنامهها، بايد در نظر داشت كه اين آثار از اطلاعات ناقص و داورىهاى ناروا و لغزشهاى گوناگون خالى نيست و ترجمه اين نوشتههاى تنها از نظر ملاحظات تاريخى و جغرافيائى و جامعهشناسى مفيد است كه اين منظور نيز پس از پژوهش و تطبيق منابع مختلف موجود با اين آثار حاصل مىشود؛ چه پژوهنده ايرانى به هنگام اظهارنظر درباره موضوع مورد تحقيق خود بايد كاملاً از آراء و نظريات ديگران، هر چند حاكى از بغض و سوءنظر يا عدم اطلاع باشد، آگاه شود. خلاصه آن كه بايد چنين نوشتهها را از جمله اسباب و مآخذ تحقيق به شمار آورد و بس. سهوها و كوتاهىهاى كتاب حاضر را مىتوان، به دو گروه تقسيم كرد: نخست خطاهايى كه | اما در مورد اين كتاب و ساير نوشتههاى بيگانگان درباره ايران و به خصوص سفرنامهها، بايد در نظر داشت كه اين آثار از اطلاعات ناقص و داورىهاى ناروا و لغزشهاى گوناگون خالى نيست و ترجمه اين نوشتههاى تنها از نظر ملاحظات تاريخى و جغرافيائى و جامعهشناسى مفيد است كه اين منظور نيز پس از پژوهش و تطبيق منابع مختلف موجود با اين آثار حاصل مىشود؛ چه پژوهنده ايرانى به هنگام اظهارنظر درباره موضوع مورد تحقيق خود بايد كاملاً از آراء و نظريات ديگران، هر چند حاكى از بغض و سوءنظر يا عدم اطلاع باشد، آگاه شود. خلاصه آن كه بايد چنين نوشتهها را از جمله اسباب و مآخذ تحقيق به شمار آورد و بس. سهوها و كوتاهىهاى كتاب حاضر را مىتوان، به دو گروه تقسيم كرد: نخست خطاهايى كه نویسنده در اظهارنظرها نسبت به امور دينى مرتكب شده است؛ مثلاً در صفحههاى 14، 16، 17 تشيع را ساخته و پرداخته ايرانيان وانمود كرده كه ادعائى است، بىاساس و تاريخ زيديه يمن و بعضى ديگر از فرق شيعه خلاف اين نظر را ثابت مىكند، يا اينكه مثلاً در صفحه 106 نوشته است: «در کرمانشاه زير نظر سفارت كه از آلمان آمده بود با داروهائى كه از آلمان به همراه داشت، بيمارستانى تأسيس شد كه... از عهده رقابت با تربتى كه از كربلا مىآوردند... برمىآمد.» گذشته اينكه مؤلف عمق اعتقاد مذهبى مردم را درنيافته و پنداشته است كه تربت جنبه داروئى دارد، با سوءنيت زمينه را چنان فراهم كرده است كه پزشکى و داروى آلمانى را تبليغ كند. | ||
در صفحه 180 و 182 كه | در صفحه 180 و 182 كه نویسنده به موضوع حجاب اشاره كرده، اگر چه خود اعتراف مىكند كه «مطلوبترين پوشش از نظر زنان است»؛ ولى نتوانسته موضوع را از نظر ايرانيان مورد تحليل قرار دهد و شاهدى كه آورده زنى آلمانى است كه شوهر ايرانى اختيار كرده است و به ناچار مىبايست چادر بپوشد. از آن جا كه نيت نویسنده اثبات برترى اروپائيان است، نظر جوانى را كه خود نویسنده اعتراف مىكند، «سخت زير تأثير طرز فكر اروپائى بود»، در مورد اعتقاد مذهبى جويا مىشود و از وى نقل مىكند كه: «از نظر دين و مذهب بايد بگويم كه ديگر به چيزى اعتقاد ندارم» و بعد دنباله مطلب را به [[فروغی، محمدعلی|محمدعلى فروغى]] مىكشاند و سپس مىنويسد كه با وجود «مطالعه در افكار فلسفى اروپائى... يك شيعه معتقد باقى مانده است». | ||
گروه دوم سهوها و خطاهاى | گروه دوم سهوها و خطاهاى نویسنده، اظهار نظرهاى سياسى اوست كه معمولاً تابع وضع و موقعيت است. در صفحه 149 از رضاشاه ستايش كرده و مىگويد: «در چنين شرايطى كشور به مرد نيرومندى احتياج داشت و اين مرد نيز سر بزنگاه ظهور كرد...» يا در صفحه 152 مىگويد: «در زمينه اقتصاد رضا با نيروئى كه خاص خود او بود، به صنعتى كردن كشور روى آورد... براى آن كه بازار پول از نظارت انحصارى بانك شاهى كه شركتى انگليسى بود، خارج شود، بانك ملى ايران را گشود... كه در دست متخصصان آلمانى بود». هدف خارج كردن انگليسىها از ميدان و مستقر شدن آلمانىها به جاى آن بوده كه ماجراى ليندن بلات و وقايع بعد از آن روشن كننده موضوع است. | ||
مترجم به جهت حفظ امانت در متن اصلى حك يا اصلاحى صورت نداده و تنها در يكى دو مورد جملهاى را از متن حذف كرده كه آن را نيز در پانويس تذكر داده است. | مترجم به جهت حفظ امانت در متن اصلى حك يا اصلاحى صورت نداده و تنها در يكى دو مورد جملهاى را از متن حذف كرده كه آن را نيز در پانويس تذكر داده است. |
ویرایش