۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[شهیدی، جعفر]] ( | [[شهیدی، جعفر]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 27/2 /ش9ز9* | | کد کنگره =BP 27/2 /ش9ز9* | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| سال نشر = 1387 ش | | سال نشر = 1387 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE04370AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =47 | | چاپ =47 | ||
| شابک =978-964-430-158-2 | | شابک =978-964-430-158-2 | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
كتاب در عناوين متعدد، بدون تبويب و فصلبندى خاصى، عرضه شده است. | كتاب در عناوين متعدد، بدون تبويب و فصلبندى خاصى، عرضه شده است. | ||
نویسنده در اين كتاب، با قلمى شيوا، رسا و ادبى، ضمن بيان سرگذشت فاطمه زهرا(س)، به تشريح دو نكته مىپردازد: يكى نگهبانى از سنت رسول خدا(ص) و ديگرى اجتهاد مبنى بر پيشرفت زمان و امعان نظر در نظام سياسى و حقوق دينى<ref>ر.ک: فهرست كتابهاى منتشرشده بهمنماه 1376، ص46</ref> | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
موضوع اين كتاب گزارشى از زندگانى دختر پيامبر(ص) است، ولى خواننده خواهد ديد، آنچه در اين مجموعه فراهم آمده، تنها سرگذشت زندگى شخصى نيست، رويدادهايى است آموزنده و عبرتآميز؛ هرچند گزارش زندگى شخصيتهاى بزرگ و برجسته تاريخ خود درسى آموزنده است.<ref>متن كتاب، ص7</ref> | موضوع اين كتاب گزارشى از زندگانى دختر پيامبر(ص) است، ولى خواننده خواهد ديد، آنچه در اين مجموعه فراهم آمده، تنها سرگذشت زندگى شخصى نيست، رويدادهايى است آموزنده و عبرتآميز؛ هرچند گزارش زندگى شخصيتهاى بزرگ و برجسته تاريخ خود درسى آموزنده است.<ref>متن كتاب، ص7</ref> | ||
آنچه در اين كتاب آمده، تحليلى از چند حادثه شگفت است كه قرنها پيش از زمان ما رخ داده است، اما اگر قهرمانان اين حادثهها را از حادثهها جدا كنيم، خواهيم ديد آن حادثهها در طول تاريخ حتى در زمان ما نيز، در گوشهاى از جهان رخ داده است و مىدهد. | آنچه در اين كتاب آمده، تحليلى از چند حادثه شگفت است كه قرنها پيش از زمان ما رخ داده است، اما اگر قهرمانان اين حادثهها را از حادثهها جدا كنيم، خواهيم ديد آن حادثهها در طول تاريخ حتى در زمان ما نيز، در گوشهاى از جهان رخ داده است و مىدهد. نویسنده، معقتد است اگر زمان و مكان رويدادهايى كه درباره آن سخن مىگوييم، با ما فاصله بسيار دارد، آثارى كه از آنها بهجاى مانده، نهتنها ديرينگى نگرفته، بلكه تازگى خود را همچنان نگاه داشته است و خواننده پس از خواندن اين كتاب خواهد ديد اين گفته گزاف يا اغراق نيست<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
آن حادثهها كه | آن حادثهها كه نویسنده، كتاب را بر محور آن سامان داده است، دو جنبش متضادى است كه پس از مرگ پيامبر(ص) در مدينه - مركز استقرار و نشر دين اسلام - پديد گرديد: | ||
#جنبشى كه مىكوشيد روش پيامبر(ص) را در اداره حوزه اسلامى دنبال كند و به تعبير ديگر، مىخواست نگاهبان سنت رسول خدا(ص) باشد. | #جنبشى كه مىكوشيد روش پيامبر(ص) را در اداره حوزه اسلامى دنبال كند و به تعبير ديگر، مىخواست نگاهبان سنت رسول خدا(ص) باشد. | ||
#حركت ديگرى كه به گمان و يا به اجتهاد خويش، به تناسب پيشرفت زمان، تجديد نظر در نظام سياسى و احيانا بعضى نظام حقوقى دين را ضرورى مىدانست و معتقد بود سنتگرايان، واقعيت را چنانكه بايد، درك نمىكنند و اين دگرگونى متناسب با خواستههاى عصر و به سود مسلمانان و موجب تقويت قدرت مركزى و حفظ وحدت اسلام است؛ بهعبارتىديگر، حركتى بود كه مىخواست مسير حكومت در راههاى ترسيمشده عصر پيامبر(ص) باشد و حركتى كه استقرار نظام سياسى تازه را - هرچند با سنت رايج مطابقت ننمايد - ضرورى مىدانست<ref>همان، ص8</ref> | #حركت ديگرى كه به گمان و يا به اجتهاد خويش، به تناسب پيشرفت زمان، تجديد نظر در نظام سياسى و احيانا بعضى نظام حقوقى دين را ضرورى مىدانست و معتقد بود سنتگرايان، واقعيت را چنانكه بايد، درك نمىكنند و اين دگرگونى متناسب با خواستههاى عصر و به سود مسلمانان و موجب تقويت قدرت مركزى و حفظ وحدت اسلام است؛ بهعبارتىديگر، حركتى بود كه مىخواست مسير حكومت در راههاى ترسيمشده عصر پيامبر(ص) باشد و حركتى كه استقرار نظام سياسى تازه را - هرچند با سنت رايج مطابقت ننمايد - ضرورى مىدانست<ref>همان، ص8</ref> | ||
نویسنده، خواهان اثبات آن است كه فاطمه(س) و شوهرش و خاندان پيغمبر و تنى چند از ياران آنان، پيشروان حركت نخستين بودند و گروهى (بيشتر مهاجران و كمتر انصار) رهبران حركت ديگر. چنانكه در لابهلاى متون كتاب خواهيم ديد، رويدادهاى پىدرپى، دختر پيامبر(ص) را ناچار ساخت كه خود پيشرو سنتگرايان گردد. او با سخنرانى، اندرز، اعتراض، ناخشنودى نمودن و سرزنش، سنتشكنان و يا تجددطلبان را از عاقبت نامطلوب روشى كه پيش گرفتند، آگاه ساخت<ref>ر.ک: همان، ص8-9</ref> | |||
نویسنده تأكيد دارد برخلاف آنچه بعض نويسندگان نوشتهاند و ظاهر بعض روايات هم شايد آن را تأييد كند، آنچه در آن روزها گفتند و كردند، جنبه شخصى ندارد. نه آن روز و نه اين زمان، تنها سخن بر سر آن نبوده و نيست كه: شخصيتى كه سال سى و پنجم هجرى زمامدار مسلمانان شد بايد سال يازدهم به خلافت رسيده باشد؛ يا فلان مزرعه را چرا گرفتند؟ و چه مبلغ درآمد داشته؟ يا اگر درآمد آن را از صاحب آن بازداشتهاند، غرامت آن چيست؟ يا او از چه راه مىتواند نان خورش فرزندان خود را آماده كند؟<ref>همان، ص9</ref> | |||
به اعتقاد | به اعتقاد نویسنده، دقت در اسناد دست اول و سخنان على(ع) و فاطمه(ع) و فرزندانش(ع) و مطالعه روشى كه در زندگانى پيش گرفتند، روشن مىسازد كه اين خاندان بدانچه نمىانديشيدهاند، مهترى يا مالدارى بوده است. گفتگو و كشمكش از اينجا پديد شد، كه اگر امروز نظامى عادلانه و اصلى تثبيتشده به سود دستهاى خاص تغيير يافت، چه كسى تضمين مىكند كه فردا و پسفردا اصلهاى ديگرى دگرگون نشود؟ و به دنبال آن، مشكلى از پس مشكلى پديد نگردد؟ تا آنجا كه نظام اصلى يكباره در هم بريزد و مقررات آن اصالت خويش را از دست بدهد. هنوز بيش از ربع قرن بر فرياد اعتراض نمىرفت كه نسل آن روز اين حقيقت را دريافت و عاقبت ناميمون سنتشكنى را به چشم خود ديد، اما ديگر كار از كار گذشته بود و بيش از نيم قرن نگذشت كه بهيكباره هم نظام سياسى و هم قوانين مدنى و حقوقى كه با چنان تلاش و كوشش و مجاهدت و قربانى دادن فراوان پىريزى شده بود، به هم خورد؛ روش حكومت الهى به سيرت دوره جاهلى بازگرديد و زمامدارى، خاص خاندانى گرديد كه پيش از اسلام نيز بر عرب مهترى مالى و احيانا سرورى سياسى داشتند<ref>همان</ref> | ||
كتاب حاضر وظيفه ندارد اين دو حركت را تحليل كند و درباره رفتار سران دو نهضت به داورى برخیزد، يا درباره آن دسته از مسلمانان كه در چنان دوره پرآشوب مىزيستند قضاوت نمايد، بلكه | كتاب حاضر وظيفه ندارد اين دو حركت را تحليل كند و درباره رفتار سران دو نهضت به داورى برخیزد، يا درباره آن دسته از مسلمانان كه در چنان دوره پرآشوب مىزيستند قضاوت نمايد، بلكه نویسنده كوشيده است تا حد ممكن گزارش خود را بر اساس سندهاى دست اول و يا نزدیک به دست اول تنظيم كند؛ چه، در اين سندها احتمال دستخوردگى كمتر است و نيز تا آنجا كه توانسته است گزارشها را با قرينههاى خارجى تطبيق كرده و بالاخره از ميان گفتههاى گوناگون، آن را پذيرفته است كه همه و يا اكثريت در قبول آن، همداستانند و يا بهگونهاى آن را تأييد مىكنند<ref>ر.ک: همان، ص10-12</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش