۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[شفا، شعاع الدین]] (مترجم) | [[شفا، شعاع الدین]] (مترجم) | ||
[[دلاواله، پیترو]] ( | [[دلاواله، پیترو]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =DSR 1223 /د8س7 | | کد کنگره =DSR 1223 /د8س7 | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
'''سفرنامۀ پيترو دلاّواله''': ترجمهاى است از(eulav alld orteip id iggair ien elarap esoc)كه به اهتمام آقاى شعاعالدين شفا صورت گرفته است. | '''سفرنامۀ پيترو دلاّواله''': ترجمهاى است از(eulav alld orteip id iggair ien elarap esoc)كه به اهتمام آقاى شعاعالدين شفا صورت گرفته است. | ||
پيترو دلاّواله (1586-1652 ميلادى) جهانگرد ايتاليايى بود كه به كشورهاى تركيه، ايران و هند سفر كرد. خاطرات سفرهاى خود را در بازديد از كشورهاى فوق به رشته تحرير درآورد.سفر دلاواله به ايران كه از سال 1617م(25 ذيحجهى 102ق) شروع و شش سال به طول انجاميد و با دوران سلطنت شاه عباس كبير همزمان است.اين سفرنامه كه به صورت نامههاى متعددى نگارش يافته است، حاوى اطلاعات مهمّى درباره ايران دوره صفوى است. علاوه بر اين، سفرنامه شامل تصاويرى، تخيلى است؛ ولى چوان نشان دهنده تصورات يك هنرمند هلندى و ديگر جهانگردان اروپايى در قرون 17 و 18 و 19 به ايران آمده مىباشد، به اين ترجمه اضافه شده است تا به تصور ذهنى خواننده از نقاطى كه | پيترو دلاّواله (1586-1652 ميلادى) جهانگرد ايتاليايى بود كه به كشورهاى تركيه، ايران و هند سفر كرد. خاطرات سفرهاى خود را در بازديد از كشورهاى فوق به رشته تحرير درآورد.سفر دلاواله به ايران كه از سال 1617م(25 ذيحجهى 102ق) شروع و شش سال به طول انجاميد و با دوران سلطنت شاه عباس كبير همزمان است.اين سفرنامه كه به صورت نامههاى متعددى نگارش يافته است، حاوى اطلاعات مهمّى درباره ايران دوره صفوى است. علاوه بر اين، سفرنامه شامل تصاويرى، تخيلى است؛ ولى چوان نشان دهنده تصورات يك هنرمند هلندى و ديگر جهانگردان اروپايى در قرون 17 و 18 و 19 به ايران آمده مىباشد، به اين ترجمه اضافه شده است تا به تصور ذهنى خواننده از نقاطى كه نویسنده از آنها نام مىبرد، كمك كند. | ||
پيترو دلاواله، جلد اوّل اين سفرنامه كه مربوط به تركيه است را در سال 1650م در زمان حيات خود به چاپ رساند و جلد مربوط به ايران با نظارت چهار تن از پسران او در سال 1658م از طبع بيرون آمد.همچنين ترجمه اين اثر در سال 1348ش به بازار عرضه شده است. | پيترو دلاواله، جلد اوّل اين سفرنامه كه مربوط به تركيه است را در سال 1650م در زمان حيات خود به چاپ رساند و جلد مربوط به ايران با نظارت چهار تن از پسران او در سال 1658م از طبع بيرون آمد.همچنين ترجمه اين اثر در سال 1348ش به بازار عرضه شده است. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
وى در آخر دو مطلب را يادآور مىشود، يكى موضوع قزلباشها و تقسيمبندى آنها و ديگر اينكه، در ايران تمام اقوام خارجى اگر از كشور يا مذهب ديگرى باشند، طبق قوانين خاص خود زندگى مىكنند و در نتيجه براى هر قومى محل سكونت و محدودهى آن درنظر گرفته شده است. هر قومى در مورد امور مدنى و جزايى طبق نوع قضاوتى كه به خود دارد، عمل مىشود و قضات شاه در آن دخالتى نمىكند. | وى در آخر دو مطلب را يادآور مىشود، يكى موضوع قزلباشها و تقسيمبندى آنها و ديگر اينكه، در ايران تمام اقوام خارجى اگر از كشور يا مذهب ديگرى باشند، طبق قوانين خاص خود زندگى مىكنند و در نتيجه براى هر قومى محل سكونت و محدودهى آن درنظر گرفته شده است. هر قومى در مورد امور مدنى و جزايى طبق نوع قضاوتى كه به خود دارد، عمل مىشود و قضات شاه در آن دخالتى نمىكند. | ||
مكتوب دوم، سراسر اين مكتوب از آنجا كه مربوط به مسائل خصوصى و شرح عللى است كه تقاضاى | مكتوب دوم، سراسر اين مكتوب از آنجا كه مربوط به مسائل خصوصى و شرح عللى است كه تقاضاى نویسنده را داير بر تنظيم سفرنامه و تقديم به آكادمى امور پستى موجه مىسازد، بيان شده، لذا مترجم از ترجمه اين قسمت خوددارى نموده است. | ||
مكتوب سوم: در اين مكتوب آنچه كه در مكتوب اول به اختصار اشاره كرده بود، در اينجا كه اطلاعات دقيقترى به خاطر اقامت طولانى در اصفهان از آنها بدست آورده، را بيان مىكند. موضوع اول در مورد خارجيانى است كه براى تجارت به اين سرزمين آمدهاند كه بيش از همه هندىها هستند، به خصوص عدهاى كه به آنها (بانيان) مىگويند و غالبا از گجرات مهاجرت كردهاند، سپس در مورد گبرها؛ يعنى مشركين و بتپرستان(زرتشتیان) سخن مىراند و از محله زندگى آنان و مشخصات ايشان و شغل مردم كه بيشتر بزرگتران و دهقانان هستند و از نحوه پوشش مردان و زنان كه برعكس زنهاى مسلمان با سر و روى باز به كوچه و خيابان مىروند و پس از بعضى از اعتقادات و رسوم آنان من جمله مردگان خود را نه مىسوزانند و نه مدفون مىكنند. بلكه به كمك چوببست با چشم باز سرپا نگه مىدارند، گزارش مىهد. | مكتوب سوم: در اين مكتوب آنچه كه در مكتوب اول به اختصار اشاره كرده بود، در اينجا كه اطلاعات دقيقترى به خاطر اقامت طولانى در اصفهان از آنها بدست آورده، را بيان مىكند. موضوع اول در مورد خارجيانى است كه براى تجارت به اين سرزمين آمدهاند كه بيش از همه هندىها هستند، به خصوص عدهاى كه به آنها (بانيان) مىگويند و غالبا از گجرات مهاجرت كردهاند، سپس در مورد گبرها؛ يعنى مشركين و بتپرستان(زرتشتیان) سخن مىراند و از محله زندگى آنان و مشخصات ايشان و شغل مردم كه بيشتر بزرگتران و دهقانان هستند و از نحوه پوشش مردان و زنان كه برعكس زنهاى مسلمان با سر و روى باز به كوچه و خيابان مىروند و پس از بعضى از اعتقادات و رسوم آنان من جمله مردگان خود را نه مىسوزانند و نه مدفون مىكنند. بلكه به كمك چوببست با چشم باز سرپا نگه مىدارند، گزارش مىهد. |
ویرایش