۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =إیجاز البیان في الترجمة عن القرآن | | عنوانهای دیگر =إیجاز البیان في الترجمة عن القرآن | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ابنعربی، محمد بن علی]] ( | [[ابنعربی، محمد بن علی]] (نویسنده) | ||
[[غراب، محمود محمود]] (گردآورنده) | [[غراب، محمود محمود]] (گردآورنده) | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
كتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در چهار جلد، تنظيم شده است. | كتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در چهار جلد، تنظيم شده است. | ||
نویسنده به روش عرفانى و اشارى، به تفسير آيات قرآن پرداخته و در تفسير و شرح آيات، از نثر و نظم، استفاده كرده است. | |||
اين تفسير بيشتر تأويلات است تا شرح معانى كلمات قرآنى و شامل همه آيات و سورهها نيست و تنها به آيههايى بسنده شده كه محل بحث و اشاره عرفانى بوده است. | اين تفسير بيشتر تأويلات است تا شرح معانى كلمات قرآنى و شامل همه آيات و سورهها نيست و تنها به آيههايى بسنده شده كه محل بحث و اشاره عرفانى بوده است. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه، توضيحات مختصرى پيرامون كتاب و | در مقدمه، توضيحات مختصرى پيرامون كتاب و نویسنده آن داده شده است.<ref>مقدمه، ص3</ref> | ||
پيش از آغاز كتاب، مطالبى تحت عنوان «الافتتاح» عرضه شده كه در آن به موضوعاتى قبيل: نور، شفاء، رحمت، هدايت، ذكر، عربى و مبين بودن قرآن؛ تفسير قرآن، مناسبت بين آيات؛ مجاز در قرآن و... پرداخته شده است.<ref>متن كتاب، ص7-15</ref> | پيش از آغاز كتاب، مطالبى تحت عنوان «الافتتاح» عرضه شده كه در آن به موضوعاتى قبيل: نور، شفاء، رحمت، هدايت، ذكر، عربى و مبين بودن قرآن؛ تفسير قرآن، مناسبت بين آيات؛ مجاز در قرآن و... پرداخته شده است.<ref>متن كتاب، ص7-15</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در تفاسير عرفانى، مفسران با بواطن و اسرار آيات سر و كار داشته، معتقدند كه قرآن گرچه داراى ظاهر است، ولى داراى مفاهيم رمزى بلند و گستردهاى است كه فهم آنها مخصوص خواص آشنا با اسرار شريعت است و چون قرآن، اين معانى باطنى را براى فهماندن به خواص با رمز و اشاره بيان كرده، آنان نيز، آن اسرار نهايى را با همان شيوه رمز و اشاره بيان مىكنند و ظاهر قرآن را براى طبقه عوام مىگذراند<ref>همان</ref> | در تفاسير عرفانى، مفسران با بواطن و اسرار آيات سر و كار داشته، معتقدند كه قرآن گرچه داراى ظاهر است، ولى داراى مفاهيم رمزى بلند و گستردهاى است كه فهم آنها مخصوص خواص آشنا با اسرار شريعت است و چون قرآن، اين معانى باطنى را براى فهماندن به خواص با رمز و اشاره بيان كرده، آنان نيز، آن اسرار نهايى را با همان شيوه رمز و اشاره بيان مىكنند و ظاهر قرآن را براى طبقه عوام مىگذراند<ref>همان</ref> | ||
از جمله مهمترين تفاسير عرفانى كه از آغاز تاكنون تدوين شده، اثر حاضر مىباشد. جايگاه | از جمله مهمترين تفاسير عرفانى كه از آغاز تاكنون تدوين شده، اثر حاضر مىباشد. جايگاه نویسنده اين اثر در عرفان و تأثير شگرف و گسترده او بر نظام عرفانى پس از خود، بيانگر اهميت اين تفسير ارزشمند است. بهطور خلاصه مىتوان گفت وى در طول حيات فكرى خويش به تصوف و عرفان، رنگ فلسفى بخشيد و عرفان شهودى عارف مسلمان را كه چندين قرن در پرده ابهام قرار داشت، در قالب نظريات عقلانى و نفسانى كه پرورده ذهن تواناى او بودند، جمعآورى و تدوين كرد<ref>ترجمه تنها تفسير قرآن به قلم ابن عربى</ref> | ||
در واقع مىتوان | در واقع مىتوان نویسنده را از بزرگترين شارحان عرفان اسلامى قلمداد كرد كه تمامى عارفان پس از خود را تحت تأثير قرار داده و سلوك عرفانى بايزيد و [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] در پيوند با حكمت صوفيانه او قوام يافتند. وى جهشى بزرگ در سير رشد و تعالى عرفان و تصوف به وجود آورد و حقيقت باطنى تصوف را كه تا آن زمان در كلام جنيد و شبلى مخفى و پنهان بود، با صورتبندى نظرى، هرچه بيشتر و صريحتر نمايان كرد<ref>همان</ref> | ||
نویسنده در اين اثر، ميراث گذشته صوفيه را با يك تجربه شخصى و زنده درآميخته و كلام صوفيه را كه اغلب در پردهاى از اسرار پنهان شده بود، بهصورت انديشهاى كه رنگ و صبغه صوفى و اشراقى داشت، در قالب نظم و نثر درآورد كه منبع و سرچشمهاى شد تا ديگر عرفا و متصوفه و بهويژه عرفاى پارسىزبان، از جمله [[شبستری، محمود|شيخ محمود شبسترى]]، حافظ و مولوى از آن بهرههاى فراوان ببرند<ref>همان</ref> | |||
بر اساس حديث پيامبر اكرم(ص) قرآن، ظاهر، باطن و حدى و مطلعى دارد و بر اين مبنا، عارفان عقيده دارند كه قرآن هفتاد بطن دارد. آنان از همين رو، معانى رمزى و نمادين آيات قرآن را تعبير و تأويل كردند. | بر اساس حديث پيامبر اكرم(ص) قرآن، ظاهر، باطن و حدى و مطلعى دارد و بر اين مبنا، عارفان عقيده دارند كه قرآن هفتاد بطن دارد. آنان از همين رو، معانى رمزى و نمادين آيات قرآن را تعبير و تأويل كردند. نویسنده نيز فهم حقيقت قرآن را دو گونه مىداند: نخست، تفسيرى كه شخص رسول اكرم(ص) بهطور مستقيم از قرآن فهم مىكنند و دوم، تفسيرى كه صحابه ايشان در چارچوب قواعد لغت زبان عربى، از قرآن برداشت مىكنند. او فهم پيامبر(ص) را به مراتب عالىتر و عميقتر از فهم اصحاب مىداند؛ زيرا برداشت اصحاب، تفسير ظاهرى و بر اساس موازين لغت ادب عرب است. | ||
در يك بررسى اجمالى در مطالب كتاب، پى خواهيم برد كه ابن عربى با امتزاج فلسفه، كلام و حكمت باطنى، موجب شكوفايى عصر زرين تصوف شد، عصرى كه اوج شكوفايى خويش را در زمينههاى مختلف فلسفى، كلامى، فقهى و عرفانى تجربه مىكرد و بنيادهاى تفكر اسلامى را استحكام مىبخشيد. در چنين فضايى ظهور وى موجب شد كه عرفان و تصوف در طوفانى از «حكمت باطنى» و «الهيات نظرى» قرار گيرد و عشق، رنگ و صبغه انديشه به خود بردارد. عصر او نيز اين مطلب را تأييد مىكند؛ زيرا فضاى آن آكنده و مشحون از تفكرات فلسفى و عرفانى فراوانى بود. شيوخ متصوفه در سراسر سرزمين اندلس در تعليم تجربههاى عرفانى - باطنى خود به مريدان و شاگردان تشنه كه هرگز كلام و فلسفه، آنان را سيراب نكرده بود و هر روز نيز بر عده آنها افزوده مىشد، مشغول بودند. اگر به عقبتر برگرديم، سرچشمههاى حكمت باطنى را خواهيم يافت<ref>همان</ref> | در يك بررسى اجمالى در مطالب كتاب، پى خواهيم برد كه ابن عربى با امتزاج فلسفه، كلام و حكمت باطنى، موجب شكوفايى عصر زرين تصوف شد، عصرى كه اوج شكوفايى خويش را در زمينههاى مختلف فلسفى، كلامى، فقهى و عرفانى تجربه مىكرد و بنيادهاى تفكر اسلامى را استحكام مىبخشيد. در چنين فضايى ظهور وى موجب شد كه عرفان و تصوف در طوفانى از «حكمت باطنى» و «الهيات نظرى» قرار گيرد و عشق، رنگ و صبغه انديشه به خود بردارد. عصر او نيز اين مطلب را تأييد مىكند؛ زيرا فضاى آن آكنده و مشحون از تفكرات فلسفى و عرفانى فراوانى بود. شيوخ متصوفه در سراسر سرزمين اندلس در تعليم تجربههاى عرفانى - باطنى خود به مريدان و شاگردان تشنه كه هرگز كلام و فلسفه، آنان را سيراب نكرده بود و هر روز نيز بر عده آنها افزوده مىشد، مشغول بودند. اگر به عقبتر برگرديم، سرچشمههاى حكمت باطنى را خواهيم يافت<ref>همان</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
بههرحال ظهور تصوف و منشأ آن در دنياى اسلامى از سويى به قرآن و سيماى باطنى پيامبر(ص) بازمىگردد و از طرفى به شرايط اجتماعى و سياسى و فكرى قرنهاى دوم و سوم هجرى كه موجب پديد آمدن آرمانهاى صوفيانه شد. ناآرامىهاى سياسى دوران بنىاميه كه منجر به سقوط اين سلسله شد و روى كار آمدن بنىعباس و آغاز عصر زرين ادبيات اسلامى و وقوع رويدادهاى سياسى و اجتماعى در نقاط متعدد سرزمين اسلامى كه منجر به تشكيل حكومتهاى منطقهاى و محلى در ميان حكومتهاى بزرگ اسلامى گشت، موجب شد آنان كه طبع زاهدانه و پارسايانهاى داشتند، از اجتماع به گوشه انزوا رجعت كنند و خود را از ستيزه بهدور نگاه داشته و به زندگى پرآرامش معنوى و روحانى كشانده شوند<ref>همان</ref> | بههرحال ظهور تصوف و منشأ آن در دنياى اسلامى از سويى به قرآن و سيماى باطنى پيامبر(ص) بازمىگردد و از طرفى به شرايط اجتماعى و سياسى و فكرى قرنهاى دوم و سوم هجرى كه موجب پديد آمدن آرمانهاى صوفيانه شد. ناآرامىهاى سياسى دوران بنىاميه كه منجر به سقوط اين سلسله شد و روى كار آمدن بنىعباس و آغاز عصر زرين ادبيات اسلامى و وقوع رويدادهاى سياسى و اجتماعى در نقاط متعدد سرزمين اسلامى كه منجر به تشكيل حكومتهاى منطقهاى و محلى در ميان حكومتهاى بزرگ اسلامى گشت، موجب شد آنان كه طبع زاهدانه و پارسايانهاى داشتند، از اجتماع به گوشه انزوا رجعت كنند و خود را از ستيزه بهدور نگاه داشته و به زندگى پرآرامش معنوى و روحانى كشانده شوند<ref>همان</ref> | ||
نویسنده در اثر خويش، عقايد پراكنده اهل تصوف را كه تا زمان آنان در جوامع مسلمان رايج بود، صورتبندى و به شكل روشن و صريح بيان كرده است. او نظام فلسفى صوفيه و فلسفه عرفانى متصوفه را بنيانگذارى و جنبه باطنى سنت تصوف را هرچه بيشتر آشكار و روشن كرد<ref>همان</ref> | |||
برخى در مبالغه از جايگاه | برخى در مبالغه از جايگاه نویسنده، گفتهاند كه او بزرگترين انديشمند عرفانى همه زمانها بوده است. شكى نيست كه اكثر انديشمندان عارف و فيلسوفان صوفىمسلك در جهان اسلام بهنحوى تحت تأثير انديشهها و نظريات نيرومند وى قرار داشتهاند تا آنجا كه اثرپذيرى از تفكر و بينش فلسفى - عرفانى او تا عصر حاضر نيز به چشم مىخورد<ref>همان</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش