۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[دانشگاه علوم اسلامی رضوی. گروه پژوهشی علوم قرآنی]] ( | [[دانشگاه علوم اسلامی رضوی. گروه پژوهشی علوم قرآنی]] (نویسنده) | ||
[[ربانی، محمدحسن]] ( | [[ربانی، محمدحسن]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 109 /ر2د2 | | کد کنگره =BP 109 /ر2د2 | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب حاضر از مقدمه ناشر و متن اصلى كتاب مشتمل بر هفت فصل -به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1- علم دراية الحديث، 2- اصطلاحات علم درايه، 3- اقسام خبر، 4- اعتبار خبر، 5- اقسام مشترك حديث، 6- اقسام حديث ضعيف، 7- جرح و تعديل. | كتاب حاضر از مقدمه ناشر و متن اصلى كتاب مشتمل بر هفت فصل -به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1- علم دراية الحديث، 2- اصطلاحات علم درايه، 3- اقسام خبر، 4- اعتبار خبر، 5- اقسام مشترك حديث، 6- اقسام حديث ضعيف، 7- جرح و تعديل. نویسنده از منابع قابل توجهى (354 كتاب) از آثار معتبر عربى و فارسى انديشمندان قديم يا جديد براى توليد اثر حاضر بهره برده است. نویسنده در اين اثر از شيوه اصطلاحشناسى استفاده كرده و از آنجا كه درصدد تأليف متن درسى بوده؛ مصاديق و مثالهاى متعدد و روشنى نيز براى هر مبحث آورده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
1. ناشر در مقدمهاش تأكيد كرده است كه اين اثر براى طلاب و دانشجويان شاخههاى گوناگون الهيات در مقطع كارشناسى به عنوان منبع اصلى براى درس دراية الحديث به ارزش دو واحد پيشنهاد مىشود. از ويژگىهاى منحصر به فرد اين كتاب در مقايسه با كتابهاى همنام، آن است كه مؤلف از منابع و مآخذ دست اول در گسترهاى وسيع سود جسته و كمتر كتابى در اين موضوع بوده كه از ديد | 1. ناشر در مقدمهاش تأكيد كرده است كه اين اثر براى طلاب و دانشجويان شاخههاى گوناگون الهيات در مقطع كارشناسى به عنوان منبع اصلى براى درس دراية الحديث به ارزش دو واحد پيشنهاد مىشود. از ويژگىهاى منحصر به فرد اين كتاب در مقايسه با كتابهاى همنام، آن است كه مؤلف از منابع و مآخذ دست اول در گسترهاى وسيع سود جسته و كمتر كتابى در اين موضوع بوده كه از ديد نویسنده نكتهسنج آن پنهان مانده باشد<ref>مقدمه ناشر، ص 2</ref> | ||
2. | 2. نویسنده، مقدمهاى براى اثر حاضر ننوشته و به اين ترتيب، بسيارى از مطالب در مورد ويژگىهاى نگارش اين كتاب مانند: زمان، مكان، تأثيرگذاران، اهداف تأليف و مشكلات آن در هالهاى از ابهام باقى مانده است. | ||
3. وى با بيان تعريف لغوى خبر متواتر و همچنين شرايط تواتر، تأكيد كرده است كه در تواتر، عدد خاصّى شرط نيست بلكه مناط حصول علم است به نحوى كه معمولاً از چنين خبرى علم حاصل شود. او همچنين تواتر را به سه قسم لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم كرده و بعد تواتر معنوى را چنين تعريف كرده است: متواتر معنوى آن است كه يك مطلب به الفاظ گوناگون نقل و موجب يقين شود مانند شجاعت على(ع) به نحوى كه تمام راويان، شجاعت او را نقل كردهاند؛ اگر چه عبارات آنها مختلف است. | 3. وى با بيان تعريف لغوى خبر متواتر و همچنين شرايط تواتر، تأكيد كرده است كه در تواتر، عدد خاصّى شرط نيست بلكه مناط حصول علم است به نحوى كه معمولاً از چنين خبرى علم حاصل شود. او همچنين تواتر را به سه قسم لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم كرده و بعد تواتر معنوى را چنين تعريف كرده است: متواتر معنوى آن است كه يك مطلب به الفاظ گوناگون نقل و موجب يقين شود مانند شجاعت على(ع) به نحوى كه تمام راويان، شجاعت او را نقل كردهاند؛ اگر چه عبارات آنها مختلف است. نویسنده در مورد تواتر اجمالى آورده است كه چنانچه چند حديث در يك موضوع وارد شده باشد اگر چه از نظر سندى مخدوش باشند، امّا از مجموع آنها به صدور يكى قطع حاصل شود؛ اين نوع تواتر را اجمالى مىنامند مثل اخبار حجيت خبر واحد كه تكتك آنها شايد مورد خدشه باشد، ولى از مجموع آنها استفاده مىشود كه خبر واحد حجت است. مرحوم [[خویی، ابوالقاسم|آيتالله خويى]]پس از تعريف اقسام تواتر، روايات حجيت خبر واحد را متواتر اجمالى شمرده است.<ref>متن كتاب، ص 63- 71</ref> | ||
4. همچنين در مورد محكم و متشابه چنين نوشته است: حديث مقبول و بدون معارض را محكم گويند زيرا در آن احتمال ديگرى وجود ندارد و حديث متشابه نقطه مقابل آن؛ يعنى حديثى است كه علاوه بر معناى ظاهرى آن، احتمال معناى ديگرى نيز هست كه البته وجه راجحى نيست. نظير آنچه درباره آيات محكم و متشابه قرآن گفته میشود<ref>همان، ص 140</ref> | 4. همچنين در مورد محكم و متشابه چنين نوشته است: حديث مقبول و بدون معارض را محكم گويند زيرا در آن احتمال ديگرى وجود ندارد و حديث متشابه نقطه مقابل آن؛ يعنى حديثى است كه علاوه بر معناى ظاهرى آن، احتمال معناى ديگرى نيز هست كه البته وجه راجحى نيست. نظير آنچه درباره آيات محكم و متشابه قرآن گفته میشود<ref>همان، ص 140</ref> | ||
5. | 5. نویسنده با يادآورى تقسيم اضطراب به دو نوع سندى و متنى و آوردن مثالهايى براى آن، افزوده است: اين يادآورى لازم است كه اضطراب در متن و سند، هميشه مانع عمل به حديث نمىشود؛ لذا علما در مقام تعارض دو كتاب حديثى، كافى را بر ديگر كتابها مقدم مىدارند و مىگويند [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] اضبط است و در ضبط احاديث دقت فراوان دارد. آنان در تعارض بين تهذيب و من لايحضره الفقيه، دومى را ترجيح مىدهند<ref>همان، ص 189- 195</ref> | ||
6. مؤلف روايت «مطروح» را چنين تعريف كرده است: مطروح روايتى است كه مورد توجه علما قرار نگرفته و طرد شده است و اين طرد يا به جهت ضعف سند و يا اجمال در متن و يا اضطراب، اضمار، وقف، ارسال و مخالفت آن با اصول و قواعد مسلّم اسلامى است. گاهى مطروح به معناى محدودترى، يعنى به روايت مخالف دليل قطعى كه قابل تأويل نباشد، اطلاق مىگردد. در كتابهاى استدلالى فقهى مطروح به همان معناى عامّ اطلاق شده است؛ ولى در كتابهاى علم درايه، اصطلاح اخير مورد نظر است. عامّه مطروح را بهگونه ديگرى تعريف كرده و آن را درجهاى پايينتر از ضعيف و بالاتر از موضوع قرار دادهاند<ref>همان، ص 212</ref> | 6. مؤلف روايت «مطروح» را چنين تعريف كرده است: مطروح روايتى است كه مورد توجه علما قرار نگرفته و طرد شده است و اين طرد يا به جهت ضعف سند و يا اجمال در متن و يا اضطراب، اضمار، وقف، ارسال و مخالفت آن با اصول و قواعد مسلّم اسلامى است. گاهى مطروح به معناى محدودترى، يعنى به روايت مخالف دليل قطعى كه قابل تأويل نباشد، اطلاق مىگردد. در كتابهاى استدلالى فقهى مطروح به همان معناى عامّ اطلاق شده است؛ ولى در كتابهاى علم درايه، اصطلاح اخير مورد نظر است. عامّه مطروح را بهگونه ديگرى تعريف كرده و آن را درجهاى پايينتر از ضعيف و بالاتر از موضوع قرار دادهاند<ref>همان، ص 212</ref> | ||
7. | 7. نویسنده يكى از راههاى اثبات وثاقت راوى را عبارت از تصريح معصوم(ع) دانسته و توضيح داده است كه تأييد و توثيق از ناحيه معصوم، درباره بسيارى از راويان حديث رسيده است و علماى اصول، در بحث حجيت خبر واحد، بسيارى از اين احاديث را جمعآورى كردهاند و كتاب رجال كشّى بر اين اساس تأليف شده است.<ref>همان، ص 246</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
كتاب مشتمل بر فهرست تفصيلى مطالب در ابتداى كتاب و فهرست منابع در انتهاى اثر است. كتاب حاضر مستند است و | كتاب مشتمل بر فهرست تفصيلى مطالب در ابتداى كتاب و فهرست منابع در انتهاى اثر است. كتاب حاضر مستند است و نویسنده، ارجاعاتش را به صورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. در اين پاورقىها، معمولاً نام نویسنده و كتاب مورد استفاده و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و همچنين نویسنده گاهى در پاورقىها توضيحاتى انتقادى نوشته است.<ref>مثلاً نقدى بر ترجمه مقدمه [[ابن خلدون]]، همان، ص 5 پاورقى 4</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش