پرش به محتوا

جهاد الشيعة في العصر العباسي الأول: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۶: خط ۶:
[[غریری، سامی]] (مصحح)
[[غریری، سامی]] (مصحح)


[[لیثی، سمیره مختار]] (نويسنده)
[[لیثی، سمیره مختار]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏239‎‏ ‎‏/‎‏ل‎‏9‎‏ج‎‏9‎‏
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏239‎‏ ‎‏/‎‏ل‎‏9‎‏ج‎‏9‎‏
خط ۴۳: خط ۴۳:


#دكتر احمد شرباصى استاد دانشگاه الأزهر در مقدمه‌اش تاريخ اسلامى را به اقيانوسى بى‌كران و دريايى ژرف تشبيه كرده كه، داراى امواجى متلاطم و گرداب‌هاى متعدد و مسيرهايى متنوع است. وى افزوده كه طايفه شيعه از طوايف اسلامى است كه تأثير بزرگى بر جامعه اسلامى داشته و اگر تشيع با محبت آل بيت پاك پيغمبر(ص)، آغاز شد، بعد از آن، مسير متفاوتى را در طى دوران‌هاى تاريخ پيش گرفت. اين مسير متفاوت، بسط و گسترش يافت تا جايى كه رجال، متفكران، رهبران، بزرگان، دلاوران، داعيان و مدافعان شيعه، گاهى با سخن و گاهى با تصميم و عمل (نيزه و شمشير) ظاهر مى‌شدند.... احمد شرباطى در مقدمه‌اش بر كتاب چنين مى‌نويسد: «كتر ليثى وقتى تحقيق خود را درباره جهاد شيعه ارائه مى‌دهد- آن‌گونه كه من تصور مى‌كنم- مى‌خواهد در اين درياى متلاطم غوطه‌ور شود و با امواج خردكننده و ژرفاى سهمگينش دست و پنجه نرم كند تا از اين غواصى طولانى، در حد توان، لؤلؤ و مرجان صيد كند و بتواند تصويرى يكپارچه از جهاد شیعیان ى كه جنگيدند و از عقيده و فكر و ديدگاه‌هايشان دفاع كردند، ارائه دهد»<ref>مقدمه كتاب، ص15؛ جهاد شيعه در دوره اول عباسى، ص16</ref>
#دكتر احمد شرباصى استاد دانشگاه الأزهر در مقدمه‌اش تاريخ اسلامى را به اقيانوسى بى‌كران و دريايى ژرف تشبيه كرده كه، داراى امواجى متلاطم و گرداب‌هاى متعدد و مسيرهايى متنوع است. وى افزوده كه طايفه شيعه از طوايف اسلامى است كه تأثير بزرگى بر جامعه اسلامى داشته و اگر تشيع با محبت آل بيت پاك پيغمبر(ص)، آغاز شد، بعد از آن، مسير متفاوتى را در طى دوران‌هاى تاريخ پيش گرفت. اين مسير متفاوت، بسط و گسترش يافت تا جايى كه رجال، متفكران، رهبران، بزرگان، دلاوران، داعيان و مدافعان شيعه، گاهى با سخن و گاهى با تصميم و عمل (نيزه و شمشير) ظاهر مى‌شدند.... احمد شرباطى در مقدمه‌اش بر كتاب چنين مى‌نويسد: «كتر ليثى وقتى تحقيق خود را درباره جهاد شيعه ارائه مى‌دهد- آن‌گونه كه من تصور مى‌كنم- مى‌خواهد در اين درياى متلاطم غوطه‌ور شود و با امواج خردكننده و ژرفاى سهمگينش دست و پنجه نرم كند تا از اين غواصى طولانى، در حد توان، لؤلؤ و مرجان صيد كند و بتواند تصويرى يكپارچه از جهاد شیعیان ى كه جنگيدند و از عقيده و فكر و ديدگاه‌هايشان دفاع كردند، ارائه دهد»<ref>مقدمه كتاب، ص15؛ جهاد شيعه در دوره اول عباسى، ص16</ref>
# بر طبق پژوهش نويسنده: [[امام جعفر صادق(ع)]] با نهضت زيد بن على كه در عصر هشام بن عبدالملك، خليفه اموى در عراق برپا شد، همزمان بود. اگرچه امام از شركت در قيام زيد خوددارى ورزيد، اما هيچ مخالفتى هم بين اين دو بروز نكرد. البته شكى نيست كه آن حضرت نسبت به دولت اموى كه جدش حسین بن على(ع) را كشته بود، خشمگين بود و در قيام زيد بن على براى كشتن هشام بن عبدالملك، مشكلى نمى‌ديد. زيد هم دلايل قيام خود عليه امويان را چنين برمى‌شمارد: «بر بنی‌امیه‌ای كه جدم حسین را كشتند و در روز حرّه مدينه را غارت كردند، سپس با سنگ منجنيق و آتش، بيت‌اللّه را هدف قرار دادند، قيام كردم». امام زيد درباره خود و امام جعفر چنين گفته بود: «هركس خواستار جهاد است نزد من آيد، و هر كس طالب علم است نزد فرزند برادرم برود». همان‌گونه كه [[امام جعفر صادق(ع)]] فرموده بود: «آن‌كه قيام كرده، امام شمشير است و آن‌كه نشسته است، امام علم»<ref>متن كتاب، ص246- 247؛ جهاد شيعه، ص239</ref>
# بر طبق پژوهش نویسنده: [[امام جعفر صادق(ع)]] با نهضت زيد بن على كه در عصر هشام بن عبدالملك، خليفه اموى در عراق برپا شد، همزمان بود. اگرچه امام از شركت در قيام زيد خوددارى ورزيد، اما هيچ مخالفتى هم بين اين دو بروز نكرد. البته شكى نيست كه آن حضرت نسبت به دولت اموى كه جدش حسین بن على(ع) را كشته بود، خشمگين بود و در قيام زيد بن على براى كشتن هشام بن عبدالملك، مشكلى نمى‌ديد. زيد هم دلايل قيام خود عليه امويان را چنين برمى‌شمارد: «بر بنی‌امیه‌ای كه جدم حسین را كشتند و در روز حرّه مدينه را غارت كردند، سپس با سنگ منجنيق و آتش، بيت‌اللّه را هدف قرار دادند، قيام كردم». امام زيد درباره خود و امام جعفر چنين گفته بود: «هركس خواستار جهاد است نزد من آيد، و هر كس طالب علم است نزد فرزند برادرم برود». همان‌گونه كه [[امام جعفر صادق(ع)]] فرموده بود: «آن‌كه قيام كرده، امام شمشير است و آن‌كه نشسته است، امام علم»<ref>متن كتاب، ص246- 247؛ جهاد شيعه، ص239</ref>
#نويسنده در پايان، عوامل تداوم نهضت‌هاى شیعیان در دوران‌هاى مختلف را اين چنين برشمرده است: استمرار نهضت‌هاى شيعه در آن دوران چند سبب داشت: #:#شیعیان به فرقه‌هاى متعدد تقسيم شده و در شهرهاى اسلامى پراكنده بودند، ازاين‌رو، چون قيام يكى از اين فرقه‌ها سركوب مى‌شد، فرقه ديگر پرچم قيام ديگرى را در منطقه جديدى برمى‌افراشت.  
#نویسنده در پايان، عوامل تداوم نهضت‌هاى شیعیان در دوران‌هاى مختلف را اين چنين برشمرده است: استمرار نهضت‌هاى شيعه در آن دوران چند سبب داشت: #:#شیعیان به فرقه‌هاى متعدد تقسيم شده و در شهرهاى اسلامى پراكنده بودند، ازاين‌رو، چون قيام يكى از اين فرقه‌ها سركوب مى‌شد، فرقه ديگر پرچم قيام ديگرى را در منطقه جديدى برمى‌افراشت.  
#:#بهره‌گيرى پيشوايان علوى از سلاح تقيّه و پنهان‌كارى و دعوت سرّى بود كه به نهضت‌هاى نوپاى شيعه، مجال رشد و بالندگى مى‌داد و مانع از دسترسى خلفاى عباسى و واليانشان به آن‌ها مى‌شد.  
#:#بهره‌گيرى پيشوايان علوى از سلاح تقيّه و پنهان‌كارى و دعوت سرّى بود كه به نهضت‌هاى نوپاى شيعه، مجال رشد و بالندگى مى‌داد و مانع از دسترسى خلفاى عباسى و واليانشان به آن‌ها مى‌شد.  
#:#محبت مسلمانان به اهل‌بيت پيامبر(ص) به شكل عام، و محبت ايشان به خاندان علوى به شكل خاص بود. خاندان علوى به امر ديگرى متمايل نشده بود، تا علم و فقه را از دست بدهد يا به ديگران واگذار كند. خاندان علوى در عصر اول عباسى يكى از بزرگ‌ترين سرچشمه‌هاى نور و عرفان، بخصوص در مدينه منوره بود و از زمان شهادت امام حسین(ع) در كربلا، اهل‌بيت(ع) توان خود را صرف تدريس و تعليم دانش‌ها ساختند. آن‌ها در بعضى دوران‌ها از سياست دورى مى‌گزيدند؛ چرا كه سختى‌هاى آن را لمس كرده بودند، ازاين‌رو، آن‌جانب علمى را براى همديگر به ارث گذاشتند و امامت را در علم به ارث بردند. امامت، استمرار نبوت بود، و همان عاملى كه موجب ضرورت ارسال پيامبران و بعثت انبيا بود، نصب امام بعد از نبى(ص) را هم واجب مى‌ساخت. بى‌شك همين اعتقاد، مردم را به اجتماع حول ائمه(ع) و پيوستن به نهضت‌هاى شيعى و جهاد با دولت عباسى سوق مى‌داد.  
#:#محبت مسلمانان به اهل‌بيت پيامبر(ص) به شكل عام، و محبت ايشان به خاندان علوى به شكل خاص بود. خاندان علوى به امر ديگرى متمايل نشده بود، تا علم و فقه را از دست بدهد يا به ديگران واگذار كند. خاندان علوى در عصر اول عباسى يكى از بزرگ‌ترين سرچشمه‌هاى نور و عرفان، بخصوص در مدينه منوره بود و از زمان شهادت امام حسین(ع) در كربلا، اهل‌بيت(ع) توان خود را صرف تدريس و تعليم دانش‌ها ساختند. آن‌ها در بعضى دوران‌ها از سياست دورى مى‌گزيدند؛ چرا كه سختى‌هاى آن را لمس كرده بودند، ازاين‌رو، آن‌جانب علمى را براى همديگر به ارث گذاشتند و امامت را در علم به ارث بردند. امامت، استمرار نبوت بود، و همان عاملى كه موجب ضرورت ارسال پيامبران و بعثت انبيا بود، نصب امام بعد از نبى(ص) را هم واجب مى‌ساخت. بى‌شك همين اعتقاد، مردم را به اجتماع حول ائمه(ع) و پيوستن به نهضت‌هاى شيعى و جهاد با دولت عباسى سوق مى‌داد.  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش