۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
بدستور العلماء | بدستور العلماء | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[احمدنگری، عبدالنبی بن عبدالرسول]] ( | [[احمدنگری، عبدالنبی بن عبدالرسول]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 5/1 /الف3ج2 | | کد کنگره =BP 5/1 /الف3ج2 | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| سال نشر = 1395 ق یا 1975 م | | سال نشر = 1395 ق یا 1975 م | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01199AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در رابطه با اين فرهنگ مىتوان به چند نكته اشاره نمود: | در رابطه با اين فرهنگ مىتوان به چند نكته اشاره نمود: | ||
# | #نویسنده كتابش را با نگارش مقدمهاى مسجع آغاز كرده و آنگاه اصطلاحات علوم عقلى و نقلى و لغات كتب متداول زمان خويش را همراه با توضيح و اشاره به مشكلات و مبهمات اصطلاحات با عباراتى روشن و تعبيراتى واضح تدوين نموده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص3-2</ref> | ||
#وى اولين باب را «باب الف با الف» ناميده و در همان ابتداى بحث اين اشكال را مطرح كرده: لفظ الف كه در ابتداى آن الف بيايد به جهت سكون آن و محال بودن ابتداى به ساكن تصور نمىشودو در پاسخ چنين نوشته است: مراد از الف اول همزه و مقصود از الف دوم، الف است و در صحاح چنين آمده كه الف دو گونه است: ساكن و متحرك؛ ساكن، الف و متحرك، همزه ناميده مىشود<ref>ر.ک: متن كتاب، ج1، ص4</ref> | #وى اولين باب را «باب الف با الف» ناميده و در همان ابتداى بحث اين اشكال را مطرح كرده: لفظ الف كه در ابتداى آن الف بيايد به جهت سكون آن و محال بودن ابتداى به ساكن تصور نمىشودو در پاسخ چنين نوشته است: مراد از الف اول همزه و مقصود از الف دوم، الف است و در صحاح چنين آمده كه الف دو گونه است: ساكن و متحرك؛ ساكن، الف و متحرك، همزه ناميده مىشود<ref>ر.ک: متن كتاب، ج1، ص4</ref> | ||
#احمدنگرى به جهت تيمن و تبرک، كتاب را با لفظ مقدس «الله» آغاز كرده است. در ادامه نيز الفاظ «احمد» و «آل» را مورد مطالعه قرار داده است.<ref>ر.ک: همان، ص8-4</ref>وى با استناد به منابع اهل سنت، روايات متعددى را در فضيلت اهلبيت(ع) و خاندان پيامبر(ص) و مقدم بودن علويون بر ساير افراد ذكر كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص9</ref> | #احمدنگرى به جهت تيمن و تبرک، كتاب را با لفظ مقدس «الله» آغاز كرده است. در ادامه نيز الفاظ «احمد» و «آل» را مورد مطالعه قرار داده است.<ref>ر.ک: همان، ص8-4</ref>وى با استناد به منابع اهل سنت، روايات متعددى را در فضيلت اهلبيت(ع) و خاندان پيامبر(ص) و مقدم بودن علويون بر ساير افراد ذكر كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص9</ref> | ||
# | #نویسنده در بسيارى موارد به معادل فارسى واژهها اشاره كرده است؛ مثلاً الجيب را گريبان<ref>ر.ک: متن كتاب، ج1، ص426</ref>و الحجاب را پرده<ref>همان، ج2، ص14</ref>معنا كرده است. همچنين از اشعار فارسى فراوان استفاده كرده است.<ref>همان؛ همچنين ج1، ص204 و 216</ref> | ||
#وى الفاظ و اصطلاحات جمع را به مفردات آنها ارجاع داده است؛ مثلاً «الأزمان» بدون هيچ توضيحى به «الزمان» ارجاع شده است.<ref>همان، ج1، ص77</ref>همچنين در توضيح مترادفات به توضيح يكى بسنده كرده و ديگرى را به آن ارجاع داده است؛ مانند «البيت» كه به «الدار» ارجاع شده است.<ref>متن كتاب، ج1، ص262</ref>در توضيح برخى اصطلاحاتى كه معناى آن با اصطلاح مقابلش فهميده مىشود نيز به عبارت «ما يقابلها» بسنده شده است؛ مثلاً در توضيح افعال خاصه كه در برابر افعال عامه قرار دارد به همين عبارت «آنچه مقابل آن (افعال عامه) است» اكتفا شده است.<ref>ر.ک: همان، ص143</ref> | #وى الفاظ و اصطلاحات جمع را به مفردات آنها ارجاع داده است؛ مثلاً «الأزمان» بدون هيچ توضيحى به «الزمان» ارجاع شده است.<ref>همان، ج1، ص77</ref>همچنين در توضيح مترادفات به توضيح يكى بسنده كرده و ديگرى را به آن ارجاع داده است؛ مانند «البيت» كه به «الدار» ارجاع شده است.<ref>متن كتاب، ج1، ص262</ref>در توضيح برخى اصطلاحاتى كه معناى آن با اصطلاح مقابلش فهميده مىشود نيز به عبارت «ما يقابلها» بسنده شده است؛ مثلاً در توضيح افعال خاصه كه در برابر افعال عامه قرار دارد به همين عبارت «آنچه مقابل آن (افعال عامه) است» اكتفا شده است.<ref>ر.ک: همان، ص143</ref> | ||
ویرایش