۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
'''أساليب البديع في القرآن'''، اثر [[حسینی، جعفر|سید جعفر سید باقر حسینی]]، کتابی است در یک جلد، به زبان عربی با موضوع علوم قرآن و ادبیات عرب. نویسنده در این اثر به بیان مسائل ادبی قرآن کریم در قالب بدیع پرداخته است. | '''أساليب البديع في القرآن'''، اثر [[حسینی، جعفر|سید جعفر سید باقر حسینی]]، کتابی است در یک جلد، به زبان عربی با موضوع علوم قرآن و ادبیات عرب. نویسنده در این اثر به بیان مسائل ادبی قرآن کریم در قالب بدیع پرداخته است. | ||
در واقع «اثر حاضر قسمت سوم از اسالیب البلاغه قرآن کریم» است که درباره «علم بدیع» بحث میکند و شامل این مباحث است: مراحل تاریخی پیدایش علم بدیع، تحولات بلاغی و محدوده کاربرد آن از گذشته تا حال. سپس فنون بدیع را با استناد به آیات قرآن کریم و سخنان رسول خدا(ص) و امیر مؤمنان(ع)، شرح و توضیح داده است»<ref>ر.ک: کتاب، ص953</ref>. | در واقع «اثر حاضر قسمت سوم از اسالیب البلاغه قرآن کریم» است که درباره «علم بدیع» بحث میکند و شامل این مباحث است: مراحل تاریخی پیدایش علم بدیع، تحولات بلاغی و محدوده کاربرد آن از گذشته تا حال. سپس فنون بدیع را با استناد به آیات قرآن کریم و سخنان رسول خدا(ص) و [[امام على(ع)|امیر مؤمنان(ع)]]، شرح و توضیح داده است»<ref>ر.ک: کتاب، ص953</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، دارای مقدمه و محتوای مطالب است. نویسنده در نگارش این اثر از 573 اثر شیعی و سنی به زبان عربی بهره برده. در واقع یکی از ویژگیهای این کتاب، کثرت منابع و مراجع آن است. برخی از منابع مورد استفاده نویسنده، عبارتند از: یتيمة الدهر في محاسن أهل | کتاب، دارای مقدمه و محتوای مطالب است. نویسنده در نگارش این اثر از 573 اثر شیعی و سنی به زبان عربی بهره برده. در واقع یکی از ویژگیهای این کتاب، کثرت منابع و مراجع آن است. برخی از منابع مورد استفاده نویسنده، عبارتند از: [[يتيمة الدهر في محاسن أهل العصر|یتيمة الدهر في محاسن أهل العصر]]، [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ابومنصور ثعالبی]]؛ [[وضح البرهان في مشكلات القرآن]]، [[نیشابوری، محمود بن ابوالحسن|نیشابوری]]؛ [[النهاية في غريب الحديث و الأثر]]، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر جزری]]؛ نقد الشعر، قدامة بن جعفر؛ النقد اللغوي عند العرب حتی نهاية القرن السابع الهجري، نعمت رحیم عزاوی؛ نقد النثر، قدامة بن جعفر؛ [[نزهة القلوب في تفسير غريب القرآن العزيز]]، [[سجستانی، محمد بن عزیز|سجستانی]]؛ [[النشر في القراءات العشر]]، [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]]؛ [[موطأ الإمام مالك|موطأ]] [[مالک بن انس|الإمام مالك بن أنس]]، به روایت یحیی بن یحیی لیثی؛ [[مناهل العرفان في علوم القرآن|مناهل أهل العرفان في علوم القرآن]]، [[زرقانی، محمد عبدالعظیم|زرقانی]] و...<ref>ر.ک: منابع کتاب، ص921-944</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده مقدمه بسیار مفصلی بر کتاب دارد که در آن به توضیح علم بدیع و بیان تطور آن پرداخته است. در این مقدمه درباره افراد بسیاری چون ابوعبید بن مثنی، فراء، اصمعی، جاحظ، عبدالله بن معتز، قدامة بن جعفر، ابوهلال | نویسنده مقدمه بسیار مفصلی بر کتاب دارد که در آن به توضیح علم بدیع و بیان تطور آن پرداخته است. در این مقدمه درباره افراد بسیاری چون ابوعبید بن مثنی، فراء، اصمعی، [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، عبدالله بن معتز، قدامة بن جعفر، [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسکری]]، [[باقلانی، محمد بن طیب|ابوبکر باقلانی]]، [[ابن رشیق، حسن بن رشیق|ابن رشیق قیروانی]]، [[خفاجی، عبدالله بن محمد|ابن سنان خفاجی]]، [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمن|عبدالقاهر جرجانی]]، اسامة بن منقذ، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]]، ابن اثیر، [[سکاکی، یوسف بن ابیبکر|سکاکی]] و قزوینی صحبت شده و مفاهیم و سیر تاریخی مواردی چون فنون بدیع نزد قزوینی و تأثیر مکتب [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمن|عبدالقاهر جرجانی]] بر شیوه زمخشری در مفاهیمی چون طباق، مشاکله، لف و نشر، استطراد، مبالغه، مقابله، توریه و کلام موجه و استخدام و ایهام، جناس، سجع و فواصل و ازدواج، اجمال و تفصیل، ادماج، تأکید مدح با چیزی شبیه به ذم، التفات، تقسیم و... توضیح داده شده<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-101</ref> و در پایان جمعبندی و نتیجهگیری شده است<ref>ر.ک: همان، ص101-103</ref>. | ||
در بخشی از کتاب درباره هجو در معرض مدح، چنین میخوانیم: هجو در معرض مدح، در موردی رخ میدهد که گوینده، سخنی بگوید که در ابتدا مدح به نظر آید، ولی بعدا روشن شود که هجو بوده، نه مدح؛ مانند شعر ابوعمیثل درباره ابوتمّام: | در بخشی از کتاب درباره هجو در معرض مدح، چنین میخوانیم: هجو در معرض مدح، در موردی رخ میدهد که گوینده، سخنی بگوید که در ابتدا مدح به نظر آید، ولی بعدا روشن شود که هجو بوده، نه مدح؛ مانند شعر ابوعمیثل درباره ابوتمّام: |
ویرایش