پرش به محتوا

تطهیر با جاری قرآن: تفسیر جزء سی‌ام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =تفسیر جزء سی ام
| عنوان‌های دیگر =تفسیر جزء سی ام
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[صفایی حائری، علی]] (نويسنده)
[[صفایی حائری، علی]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏102‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏7‎‏ت‎‏6
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏102‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏7‎‏ت‎‏6
خط ۱۶: خط ۱۶:
| سال نشر = 1386 ش  
| سال نشر = 1386 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE4287AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE04287AUTOMATIONCODE
| چاپ =2
| چاپ =2
| شابک =964-7803-16-8
| شابک =964-7803-16-8
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =5901
| کتابخانۀ دیجیتال نور =5901
| کتابخوان همراه نور =04287
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۶: خط ۲۷:
}}
}}


'''تطهير با جارى قرآن'''، يكى از نوشته‌هاى ابتكارى و تفسيرى مرحوم حجت‌الاسلام، آقاى [[صفایی حائری، علی|على صفائى حائرى]]، مشهور به «عين - صاد» (1330 - 1378ش) و مجموعه‌اى سه جلدى است كه به شرح و تفسير برخى از سوره‌هاى قرآن كريم، با زبان فارسى سليس و بر اساس روش خاص خودش پرداخته است. اين روش، به‌صورت تفصيلى در كتاب ديگر همين نويسنده، به نام «روش برداشت از قرآن»، آمده است.
'''تطهير با جارى قرآن'''، يكى از نوشته‌هاى ابتكارى و تفسيرى مرحوم حجت‌الاسلام، آقاى [[صفایی حائری، علی|على صفائى حائرى]]، مشهور به «عين - صاد» (1330 - 1378ش) و مجموعه‌اى سه جلدى است كه به شرح و تفسير برخى از سوره‌هاى قرآن كريم، با زبان فارسى سليس و بر اساس روش خاص خودش پرداخته است. اين روش، به‌صورت تفصيلى در كتاب ديگر همين نویسنده، به نام «روش برداشت از قرآن»، آمده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۳۲: خط ۳۳:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
نويسنده از منظر روش‌شناسى تفسير، خودش بر آن است كه تفسير، برداشتن پرده از چهره‌ى مصداق‌ها و يا از چهره‌ى رابطه‌هاست. رابطه‌هايى كه در آيه پنهان شده‌اند و يا مصداق‌هايى كه بعدها آشكار مى‌شوند. اين مصداق‌ها را جز با خود آيه‌ها نمى‌توان نشان داد و اين رابطه‌ها و هماهنگى را هم بايد در جايى ديگر و با روشى جز شأن نزول و اقوال و تفاسير و جريان عمل جستجو كرد.<ref>همان، ج 1، ص20</ref> او بر اساس آنچه گذشت، تأكيد كرده است كه: «ما براى تفسير، تنها كارى كه مى‌كنيم همين است كه زمينه‌ى اين جريان را در افراد فراهم كنيم تا خودشان با قرآن روبه‌رو شوند و با آن ديدار كنند و به خسارت و يا شفا و رحمت دست بيابند. تفسير به‌گونه‌هاى ديگر، يك نوع انحراف از برخورد صحيح با قرآن است».<ref>همان، ج 1، ص27</ref>
نویسنده از منظر روش‌شناسى تفسير، خودش بر آن است كه تفسير، برداشتن پرده از چهره‌ى مصداق‌ها و يا از چهره‌ى رابطه‌هاست. رابطه‌هايى كه در آيه پنهان شده‌اند و يا مصداق‌هايى كه بعدها آشكار مى‌شوند. اين مصداق‌ها را جز با خود آيه‌ها نمى‌توان نشان داد و اين رابطه‌ها و هماهنگى را هم بايد در جايى ديگر و با روشى جز شأن نزول و اقوال و تفاسير و جريان عمل جستجو كرد.<ref>همان، ج 1، ص20</ref> او بر اساس آنچه گذشت، تأكيد كرده است كه: «ما براى تفسير، تنها كارى كه مى‌كنيم همين است كه زمينه‌ى اين جريان را در افراد فراهم كنيم تا خودشان با قرآن روبه‌رو شوند و با آن ديدار كنند و به خسارت و يا شفا و رحمت دست بيابند. تفسير به‌گونه‌هاى ديگر، يك نوع انحراف از برخورد صحيح با قرآن است».<ref>همان، ج 1، ص27</ref>


او معتقد است كسانى كه مى‌خواهند با قرآن كار كنند، پس از آن مراحل، بايد اين گام‌ها را بردارند:
او معتقد است كسانى كه مى‌خواهند با قرآن كار كنند، پس از آن مراحل، بايد اين گام‌ها را بردارند:
خط ۴۴: خط ۴۵:
او با اشاره و انتقاد نسبت به كتاب برخى روشنفكران نوشته است كه البته مى‌توان به‌عنوان يك كار علمى، باد و باران را در قرآن بررسى كرد و به نتيجه‌هاى عالى رسيد، ولى آنجا كه قرآن تو را به اين آيه‌ها دعوت مى‌كند، مى‌خواهد تو را همراه يك حركت از مُلْك و از مَلَكُوت و از مَلَك، به مالك هستى راهنما باشد. مى‌خواهد تو را از پديده‌ها، از نظام حاكم بر آنها (ملكوت) و از واسطه‌هاى هستى و فرشته‌ها، به‌سوى مالك و حاكمى كه همه در دست او هستند «بيده ملكوت كل شيء» بكشاند و همراه اين تغيير و تحول، حق و ثابت را نشانت بدهد تا بر روى موج‌ها خانه نسازى و بر غير او تكيه نكنى تا بتوانى همراه تمام وسيله‌ها مغرور نشوى و بدون هرگونه وسيله‌اى مأيوس نگردى... فقط به دنبال تكليف باشى.<ref>همان، ج 1، ص19</ref>
او با اشاره و انتقاد نسبت به كتاب برخى روشنفكران نوشته است كه البته مى‌توان به‌عنوان يك كار علمى، باد و باران را در قرآن بررسى كرد و به نتيجه‌هاى عالى رسيد، ولى آنجا كه قرآن تو را به اين آيه‌ها دعوت مى‌كند، مى‌خواهد تو را همراه يك حركت از مُلْك و از مَلَكُوت و از مَلَك، به مالك هستى راهنما باشد. مى‌خواهد تو را از پديده‌ها، از نظام حاكم بر آنها (ملكوت) و از واسطه‌هاى هستى و فرشته‌ها، به‌سوى مالك و حاكمى كه همه در دست او هستند «بيده ملكوت كل شيء» بكشاند و همراه اين تغيير و تحول، حق و ثابت را نشانت بدهد تا بر روى موج‌ها خانه نسازى و بر غير او تكيه نكنى تا بتوانى همراه تمام وسيله‌ها مغرور نشوى و بدون هرگونه وسيله‌اى مأيوس نگردى... فقط به دنبال تكليف باشى.<ref>همان، ج 1، ص19</ref>


به‌عنوان مثال، نويسنده بعد از مقدمات و توضيحاتى درباره سوره ناس افزوده است: «... اكنون... تركيب سوره و روابط آن كاملا مشخص شده. زيبايى اين شروع كه انسان جارى و آگاه به ضعف و بن‌بست را مخاطب قرار مى‌دهد و به او اجازه‌ى دخول و پناه مى‌دهد، براى تو لمس مى‌شود. تويى كه پشت ديوارها و دربه‌در اين و آن مانده بودى و رنج‌ها و صدمه‌ها در كوله‌بار تجربه‌ات انباشته شده بود، تو مى‌توانى اين زيبايى و اين لطافت را احساس كنى و رابطه‌هاى «رَبِّ النَّاس و مَلكِ النَّاس و إلهِ النَّاس» را بفهمى. ربى كه هدايت مى‌كند و ملكى كه نصر و كمك مى‌رساند و الهى كه مؤمن مهاجر را در ولايت خويش مى‌گيرد و از وسوسه‌ها مى‌رهاند و از خوف و حزن و حيرت جدا مى‌سازد. خوف از آينده و حزن بر گذشته و حيرت در لحظه‌ى حال... و اين در هنگامى است كه: مفهوم پناهندگى (تركيبى از دو عنصر دركِ ضعف و آگاهى به قدرت) و رابطه‌ها (با جهان و انسان‌ها و خويشتن) و پناهگاه‌ها (تاريخى و فردى) و پناه خدا (پس از بن‌بست‌ها) و نمودار پناهندگى (از اطاعت و تسليم، وسعت و فراغت، وحدت و قدرت)، همه روشن شده و جايگاه سوره و مخاطب آن معلوم گرديده و پيام و نقش سوره آشكار گرديده...<ref>همان، ج 1، ص68 - 69</ref>
به‌عنوان مثال، نویسنده بعد از مقدمات و توضيحاتى درباره سوره ناس افزوده است: «... اكنون... تركيب سوره و روابط آن كاملا مشخص شده. زيبايى اين شروع كه انسان جارى و آگاه به ضعف و بن‌بست را مخاطب قرار مى‌دهد و به او اجازه‌ى دخول و پناه مى‌دهد، براى تو لمس مى‌شود. تويى كه پشت ديوارها و دربه‌در اين و آن مانده بودى و رنج‌ها و صدمه‌ها در كوله‌بار تجربه‌ات انباشته شده بود، تو مى‌توانى اين زيبايى و اين لطافت را احساس كنى و رابطه‌هاى «رَبِّ النَّاس و مَلكِ النَّاس و إلهِ النَّاس» را بفهمى. ربى كه هدايت مى‌كند و ملكى كه نصر و كمك مى‌رساند و الهى كه مؤمن مهاجر را در ولايت خويش مى‌گيرد و از وسوسه‌ها مى‌رهاند و از خوف و حزن و حيرت جدا مى‌سازد. خوف از آينده و حزن بر گذشته و حيرت در لحظه‌ى حال... و اين در هنگامى است كه: مفهوم پناهندگى (تركيبى از دو عنصر دركِ ضعف و آگاهى به قدرت) و رابطه‌ها (با جهان و انسان‌ها و خويشتن) و پناهگاه‌ها (تاريخى و فردى) و پناه خدا (پس از بن‌بست‌ها) و نمودار پناهندگى (از اطاعت و تسليم، وسعت و فراغت، وحدت و قدرت)، همه روشن شده و جايگاه سوره و مخاطب آن معلوم گرديده و پيام و نقش سوره آشكار گرديده...<ref>همان، ج 1، ص68 - 69</ref>


او در تفسير سوره بقره از جمله بر اين نكته تأكيد كرده است كه اين بركت و لطف تشريع و تكليف است كه نهفته‌هاى وجود انسان و نهفته‌هاى روابط اجتماعى را آشكار مى‌سازد و حيات و احياء و زندگى و زنده‌سازى را ميسر مى‌نمايد، ولى آنجا كه به نشانه‌هاى راه و آيات خدا پشت كنيم و از شرايع و تكاليف چشم بپوشيم و به خاطر منافع و جذب آن‌ها بازيگرى نماييم و براى انجام تكاليف به آرايش‌ها و پيرايش‌ها دل‌خوش شويم، ناچار مسخ شده‌ايم و محروم شده‌ايم... امروز و در اين فرصت، امكان بازگشت هست و مى‌توانيم دل‌ها را به ضيافت لطف حق بياوريم و در زير بارش بى‌امان او بارور شويم.<ref>همان، ج 2، ص135</ref>
او در تفسير سوره بقره از جمله بر اين نكته تأكيد كرده است كه اين بركت و لطف تشريع و تكليف است كه نهفته‌هاى وجود انسان و نهفته‌هاى روابط اجتماعى را آشكار مى‌سازد و حيات و احياء و زندگى و زنده‌سازى را ميسر مى‌نمايد، ولى آنجا كه به نشانه‌هاى راه و آيات خدا پشت كنيم و از شرايع و تكاليف چشم بپوشيم و به خاطر منافع و جذب آن‌ها بازيگرى نماييم و براى انجام تكاليف به آرايش‌ها و پيرايش‌ها دل‌خوش شويم، ناچار مسخ شده‌ايم و محروم شده‌ايم... امروز و در اين فرصت، امكان بازگشت هست و مى‌توانيم دل‌ها را به ضيافت لطف حق بياوريم و در زير بارش بى‌امان او بارور شويم.<ref>همان، ج 2، ص135</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش