۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[یثربی، یحیی]] (مترجم و شارح) | [[یثربی، یحیی]] (مترجم و شارح) | ||
[[ابنسینا، حسین بن عبدالله]] ( | [[ابنسینا، حسین بن عبدالله]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BBR 557 /آ2ی2 | | کد کنگره =BBR 557 /آ2ی2 | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
#: «غرض اين است كه كليات علم الهى را برشمريم. پس مىگوييم: هريك از علوم طبيعى و رياضى و نيز ساير دانشهاى جزيى، تنها از حال برخى از موجودات بحث مىكنند و هيچيك از آنها عهدهدار بررسى و نگرش در احوال موجود مطلق و لواحق ذاتى و مبادى آن نيست. بنابراین، روشن است كه در اينجا بايد دانشى باشد كه از موجود مطلق و لواحق ذاتى و علل [مبادى] آن بحث كند و از آنجا كه اله [خداى تعالى] - به اتفاق آراء - نهتنها مبدأ معلول معينى، بلكه مبدأ همه معلولها است، ناگزير همين دانش است كه بايد علم الهى خوانده شود؛ دانشى كه از موجود مطلق بحث مىكند و در گسترش مباحث خود، به جايى مىرسد كه دانشهاى ديگر از آنجا آغاز مىشوند و بدينگونه است كه در اين علم، مبادى همه دانشهاى جزئى تعيين مىشود».<ref>ر.ک: متن كتاب، ص15-18</ref> | #: «غرض اين است كه كليات علم الهى را برشمريم. پس مىگوييم: هريك از علوم طبيعى و رياضى و نيز ساير دانشهاى جزيى، تنها از حال برخى از موجودات بحث مىكنند و هيچيك از آنها عهدهدار بررسى و نگرش در احوال موجود مطلق و لواحق ذاتى و مبادى آن نيست. بنابراین، روشن است كه در اينجا بايد دانشى باشد كه از موجود مطلق و لواحق ذاتى و علل [مبادى] آن بحث كند و از آنجا كه اله [خداى تعالى] - به اتفاق آراء - نهتنها مبدأ معلول معينى، بلكه مبدأ همه معلولها است، ناگزير همين دانش است كه بايد علم الهى خوانده شود؛ دانشى كه از موجود مطلق بحث مىكند و در گسترش مباحث خود، به جايى مىرسد كه دانشهاى ديگر از آنجا آغاز مىشوند و بدينگونه است كه در اين علم، مبادى همه دانشهاى جزئى تعيين مىشود».<ref>ر.ک: متن كتاب، ص15-18</ref> | ||
#: مشاهده مىشود كه هرچند اجمالاً ترجمه درست و مطابق است، وليكن در عبارت «نريد أن نحصر جوامع العلم إلهي» كلمه «إلهي» بدون «ال» ذكر شده كه اشتباه است و البته با توجه به اينكه ترجمه، درست انجام شده مىتوان آن را سهوالقلم شمرد و اشتباه در تايپ. وليكن در ادامه عبارتى هست به اين صورت: «و لأنّ إله تعالى - على ما اتّفقت عليه آراء كلها - ليس مبدأ لموجود معلول دون موجود معلول آخر»؛ در اينجا كلمه «إله» بدون «ال» آمده، درحالىكه صحيح نيست و بايد به صورت «الله» باشد و در اين مورد ديگر نمىتوان آن را خطاى لفظى شمرد؛ زيرا مترجم محترم چنين ترجمه كرده است: «و از آنجا كه اله [خداى تعالى] - به اتفاق آراء - نهتنها مبدأ معلول معينى، بلكه مبدأ همه معلولها است». بديهى است كلمه «إله» همان «الله» نيست و متفاوت است؛ يعنى «إله» بدون «ال»، نكره است و عَلم نيست و در اين صورت بايد تنوين بگيرد و متناسب با اين مقام نيست و معناى جمله تغيير كرده و نادرست مىشود و «خداى تعالى»، ترجمه «الله تعالى» است، نه «إله تعالى» و البته آنچه ذكر شد، تنها اشكال موجود در متن ذكرشده نيست و... | #: مشاهده مىشود كه هرچند اجمالاً ترجمه درست و مطابق است، وليكن در عبارت «نريد أن نحصر جوامع العلم إلهي» كلمه «إلهي» بدون «ال» ذكر شده كه اشتباه است و البته با توجه به اينكه ترجمه، درست انجام شده مىتوان آن را سهوالقلم شمرد و اشتباه در تايپ. وليكن در ادامه عبارتى هست به اين صورت: «و لأنّ إله تعالى - على ما اتّفقت عليه آراء كلها - ليس مبدأ لموجود معلول دون موجود معلول آخر»؛ در اينجا كلمه «إله» بدون «ال» آمده، درحالىكه صحيح نيست و بايد به صورت «الله» باشد و در اين مورد ديگر نمىتوان آن را خطاى لفظى شمرد؛ زيرا مترجم محترم چنين ترجمه كرده است: «و از آنجا كه اله [خداى تعالى] - به اتفاق آراء - نهتنها مبدأ معلول معينى، بلكه مبدأ همه معلولها است». بديهى است كلمه «إله» همان «الله» نيست و متفاوت است؛ يعنى «إله» بدون «ال»، نكره است و عَلم نيست و در اين صورت بايد تنوين بگيرد و متناسب با اين مقام نيست و معناى جمله تغيير كرده و نادرست مىشود و «خداى تعالى»، ترجمه «الله تعالى» است، نه «إله تعالى» و البته آنچه ذكر شد، تنها اشكال موجود در متن ذكرشده نيست و... | ||
#متأسفانه مترجم و شارح محترم، زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش ترجمه و شرح خودش را معلوم نساخته است؛ به همين جهت برخى از مطالب در هالهاى از ابهام باقى مانده است؛ مثلاً اينكه ايشان نوشته: «پاورقىهاى اين اثر، بر پايه ديدگاه من در حدود پانزده سال پيش است».<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>؛ يعنى دقيقاً در چه سالى؟ مشخص نيست. كتاب حاضر در سال 1385ش، منتشر شده و به همين جهت شايد منظور از 15 سال پيش، سال 1370ش، باشد، وليكن اين استنتاج، حدسى است و قطعى نيست؛ زيرا ممكن است اين كتاب بعد از اتمام نگارشش بلافاصله منتشر نشده باشد. افزون بر آنكه | #متأسفانه مترجم و شارح محترم، زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش ترجمه و شرح خودش را معلوم نساخته است؛ به همين جهت برخى از مطالب در هالهاى از ابهام باقى مانده است؛ مثلاً اينكه ايشان نوشته: «پاورقىهاى اين اثر، بر پايه ديدگاه من در حدود پانزده سال پيش است».<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>؛ يعنى دقيقاً در چه سالى؟ مشخص نيست. كتاب حاضر در سال 1385ش، منتشر شده و به همين جهت شايد منظور از 15 سال پيش، سال 1370ش، باشد، وليكن اين استنتاج، حدسى است و قطعى نيست؛ زيرا ممكن است اين كتاب بعد از اتمام نگارشش بلافاصله منتشر نشده باشد. افزون بر آنكه نویسنده خودش هم در مقدار زمان گذشته ترديد دارد، لذا نوشته: «در حدود 15 سال». | ||
#از نظر كيفيت شرح حاضر نيز با نظر به اينكه دكتر يثربى از شاگردان [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و از استادان فلسفه اسلامى در دوران معاصر است و آثار متعدد و قابل توجهى در اين زمينه تأليف كرده، اين شرح نيز خواندنى و قابل تأمل است. | #از نظر كيفيت شرح حاضر نيز با نظر به اينكه دكتر يثربى از شاگردان [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و از استادان فلسفه اسلامى در دوران معاصر است و آثار متعدد و قابل توجهى در اين زمينه تأليف كرده، اين شرح نيز خواندنى و قابل تأمل است. | ||
#شارح محترم در شرح مطالب بوعلى سينا گاه بهمناسبت به مطالب فيلسوفان ديگر مانند [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]] نيز پرداخته و وارد نقد نظرات آنان هم شده است.<ref>ر.ک: همان، ص328</ref> | #شارح محترم در شرح مطالب بوعلى سينا گاه بهمناسبت به مطالب فيلسوفان ديگر مانند [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]] نيز پرداخته و وارد نقد نظرات آنان هم شده است.<ref>ر.ک: همان، ص328</ref> |
ویرایش