پرش به محتوا

تشريف الأيام والعصور في سيرة الملك في المنصور و تتناول الحقبة ما بين سنتي 678 ـ 689ه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - '== منبع مقاله==' به '==منابع مقاله==')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۶: خط ۶:
[[کامل، مراد]] (محقق)
[[کامل، مراد]] (محقق)


[[ابن عبدالظاهر، عبدالله بن عبدالظاهر]] (نويسنده)
[[ابن عبدالظاهر، عبدالله بن عبدالظاهر]] (نویسنده)


[[نجار، محمد علی]] (مراجعه)
[[نجار، محمد علی]] (مراجعه)
خط ۳۷: خط ۳۷:
مراد كامل در مقدمه‌اش پيرامون كتاب، موضوع آن، نسخ خطى كتاب و شرح مختصرى از زندگى مؤلف شامل ولادت، حيات علمى، تأليفات، و وفات مطالبى بيان نموده است.<ref>مقدمه، ص23</ref>
مراد كامل در مقدمه‌اش پيرامون كتاب، موضوع آن، نسخ خطى كتاب و شرح مختصرى از زندگى مؤلف شامل ولادت، حيات علمى، تأليفات، و وفات مطالبى بيان نموده است.<ref>مقدمه، ص23</ref>


نويسنده، در مورد به قدرت رسيدن «سلطان ملك منصور» بيان نموده كه «سلطان ملك ظاهر بيبرس» در سال 676ق وفات نمود، مرگ او در سرزمين دمشق بوده و همانجا هم به خاک سپرده شد. اميران، وزرا و بزرگان حكومت پس از او، فرزندش را به خلافت برگزيدند اما وى فقط 19 سال داشت و از عهده امور بر نمى‌آمد. سرانجام پس از نزاع و كشمكش‌هاى فراوان «سلطان ملك منصور قلاوون» به قدرت رسيد. وى مرد بسيار شجاع و با تدبيرى بوده است.<ref>متن، ص47</ref>
نویسنده، در مورد به قدرت رسيدن «سلطان ملك منصور» بيان نموده كه «سلطان ملك ظاهر بيبرس» در سال 676ق وفات نمود، مرگ او در سرزمين دمشق بوده و همانجا هم به خاک سپرده شد. اميران، وزرا و بزرگان حكومت پس از او، فرزندش را به خلافت برگزيدند اما وى فقط 19 سال داشت و از عهده امور بر نمى‌آمد. سرانجام پس از نزاع و كشمكش‌هاى فراوان «سلطان ملك منصور قلاوون» به قدرت رسيد. وى مرد بسيار شجاع و با تدبيرى بوده است.<ref>متن، ص47</ref>


مؤلف، اين نكته را متذكر مى‌شود كه «ملك منصور» علاقه وافرى به سرزمين‌ها و بلاد مختلف داشته است؛ از جمله اين شهرها مى‌توان به جبشه، حجاز، يمن، بلاد و مغرب اشاره نمود. «سلطان ملك منصور» با برخى از اين شهرها معاهداتى و قرار دادهايى انجام داد براى نمونه با مصر معامله كشتى و برخى از سلاح‌ها داشتند.<ref>متن، ص48</ref>
مؤلف، اين نكته را متذكر مى‌شود كه «ملك منصور» علاقه وافرى به سرزمين‌ها و بلاد مختلف داشته است؛ از جمله اين شهرها مى‌توان به جبشه، حجاز، يمن، بلاد و مغرب اشاره نمود. «سلطان ملك منصور» با برخى از اين شهرها معاهداتى و قرار دادهايى انجام داد براى نمونه با مصر معامله كشتى و برخى از سلاح‌ها داشتند.<ref>متن، ص48</ref>


يكى از حوادثى كه نويسنده بيان نموده برخورد دو سپاه مصر به فرماندهى «ملك منصور» و سپاه شام در سال 679ق بوده است كه به فتح برخى از اراضى و قلعه‌ها توسط سپاه مصر گرديد.<ref>متن، ص63</ref>
يكى از حوادثى كه نویسنده بيان نموده برخورد دو سپاه مصر به فرماندهى «ملك منصور» و سپاه شام در سال 679ق بوده است كه به فتح برخى از اراضى و قلعه‌ها توسط سپاه مصر گرديد.<ref>متن، ص63</ref>


از ديگر رخدادهاى سال 680ق كه ذكر شده است صلح بين «سلطان ملك منصور» و «شمس‌الدين» حاكم دمشق است. اين صلح پس از كشمكش‌ها و برخوردهاى فراوان صورت گرفته است.<ref>متن، ص87</ref>
از ديگر رخدادهاى سال 680ق كه ذكر شده است صلح بين «سلطان ملك منصور» و «شمس‌الدين» حاكم دمشق است. اين صلح پس از كشمكش‌ها و برخوردهاى فراوان صورت گرفته است.<ref>متن، ص87</ref>


از جمله حوادثى كه نويسنده بيشتر از رخدادهاى ديگر بيان نموده ذكر فتوحات و برخوردهاى سپاه «سلطان ملك منصور» با سرزمين‌هايى مانند شام، كرك، موصل، حجاز و يمن است. همچنين مؤلف، برخى از نامه‌هايى كه «ملك منصور» براى حاكمان و فرماندهاى شهرهاى ديگر فرستاه، ذكر نموده است.
از جمله حوادثى كه نویسنده بيشتر از رخدادهاى ديگر بيان نموده ذكر فتوحات و برخوردهاى سپاه «سلطان ملك منصور» با سرزمين‌هايى مانند شام، كرك، موصل، حجاز و يمن است. همچنين مؤلف، برخى از نامه‌هايى كه «ملك منصور» براى حاكمان و فرماندهاى شهرهاى ديگر فرستاه، ذكر نموده است.


برخى از حوادثى كه در سالهاى حكومت «سلطان ملك منصور» رخ داده است بدين شرح است:
برخى از حوادثى كه در سالهاى حكومت «سلطان ملك منصور» رخ داده است بدين شرح است:
خط ۵۶: خط ۵۶:
در اوايل سال 685ق «امير حسام‌الدين طُرنطاى» لشكر عظيمى مهيا نمود و به سوى كرك رفت. وى فتوحاتى به دست آورد ولى بسيارى را مورد عفو و احسان قرار داد و از آنها درگذشت.<ref>متن، ص124</ref>
در اوايل سال 685ق «امير حسام‌الدين طُرنطاى» لشكر عظيمى مهيا نمود و به سوى كرك رفت. وى فتوحاتى به دست آورد ولى بسيارى را مورد عفو و احسان قرار داد و از آنها درگذشت.<ref>متن، ص124</ref>


نويسنده، بيان كرده كه در سال 686ق «سلطان ملك منصور» با سپاه خود به «منازلة صهيون» كه از قلعه‌هاى معروف دمشق بود رسيدند. اين خبر باعث شد آنان خود را مجهز به سلاح‌هاى مختلف نمايند و آماده براى مقابله باشند. يكى از سلاح‌هاى آنان براى جنگ منجنيق بود كه در اين مبارزه سه منجنيق شكست و از بين رفت.<ref>متن، ص151</ref>
نویسنده، بيان كرده كه در سال 686ق «سلطان ملك منصور» با سپاه خود به «منازلة صهيون» كه از قلعه‌هاى معروف دمشق بود رسيدند. اين خبر باعث شد آنان خود را مجهز به سلاح‌هاى مختلف نمايند و آماده براى مقابله باشند. يكى از سلاح‌هاى آنان براى جنگ منجنيق بود كه در اين مبارزه سه منجنيق شكست و از بين رفت.<ref>متن، ص151</ref>


مؤلف عاقبت عمر را چنين بيان نموده كه «ملك منصور» وقتى كه قصد سفر به سرزمين حجاز داشت به شدت بيمار شد و در اثر همين بيمارى نيز از دنيا رفت. بعد از وى پسرش جانشين او شد.<ref>متن، ص178</ref>
مؤلف عاقبت عمر را چنين بيان نموده كه «ملك منصور» وقتى كه قصد سفر به سرزمين حجاز داشت به شدت بيمار شد و در اثر همين بيمارى نيز از دنيا رفت. بعد از وى پسرش جانشين او شد.<ref>متن، ص178</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش