۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =نهجالبلاغه. فارسی - عربی | | عنوانهای دیگر =نهجالبلاغه. فارسی - عربی | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول]] ( | [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول]] (نویسنده) | ||
[[شریف الرضی، محمد بن حسین]] (گردآورنده) | [[شریف الرضی، محمد بن حسین]] (گردآورنده) | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
2- عبارت «الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ» در حكمت سوم نهجالبلاغه به «تنگدستى گنگ كننده باهوشى در برابر حجت» ترجمه شده است. مترجم «الفطن» را كه اسم فاعل و به معناى زيرك و باهوش است، به باهوشى ترجمه كرده است. با مراجعه به ترجمه شهيدى اين عبارت به «درويشى كند كننده زبان زيرك در برهان» و در ترجمه آيتى «تنگدستى، زبان زيرك را از بيان حجتش بر بندد» ترجمه شده است. روشن است كه معناى عبارت آنست كه فقر فرد زيرك را از بيان حجتش باز مىدارد و معناى مورد نظر در ترجمه مذكور ارائه نشده است. | 2- عبارت «الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ» در حكمت سوم نهجالبلاغه به «تنگدستى گنگ كننده باهوشى در برابر حجت» ترجمه شده است. مترجم «الفطن» را كه اسم فاعل و به معناى زيرك و باهوش است، به باهوشى ترجمه كرده است. با مراجعه به ترجمه شهيدى اين عبارت به «درويشى كند كننده زبان زيرك در برهان» و در ترجمه آيتى «تنگدستى، زبان زيرك را از بيان حجتش بر بندد» ترجمه شده است. روشن است كه معناى عبارت آنست كه فقر فرد زيرك را از بيان حجتش باز مىدارد و معناى مورد نظر در ترجمه مذكور ارائه نشده است. | ||
3- فقرات ابتدايى خطبه شقشقيه «أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّى مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّح» چنين ترجمه شده است: «به خدا فلان جامه خلافت پوشيد؛ حالى كه مىدانست كسى را جز من سزاوار نيست، چون ميله سنگ آسيابم كه آن را به گردش در مىآورد، مرتبتم بلند است». در اين بخش از عبارت حضرت عبارت «محلّى منها» آمده است كه به معناى «جايگاه من نسبت به آن» است. در واقع حضرت با اين مثال به محوريت خود براى به حركت درآوردن اين مسئوليت مهم و اينكه كسى جز حضرتشان صلاحيت به عهده گرفتن آن را نداشته، اشاره كرده است. اگر چه ترجمه حاضر تحتاللفظى نبوده و دست مترجم بازتر است؛ اما با دقت در ترجمه متوجه مىشويم كه | 3- فقرات ابتدايى خطبه شقشقيه «أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّى مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّح» چنين ترجمه شده است: «به خدا فلان جامه خلافت پوشيد؛ حالى كه مىدانست كسى را جز من سزاوار نيست، چون ميله سنگ آسيابم كه آن را به گردش در مىآورد، مرتبتم بلند است». در اين بخش از عبارت حضرت عبارت «محلّى منها» آمده است كه به معناى «جايگاه من نسبت به آن» است. در واقع حضرت با اين مثال به محوريت خود براى به حركت درآوردن اين مسئوليت مهم و اينكه كسى جز حضرتشان صلاحيت به عهده گرفتن آن را نداشته، اشاره كرده است. اگر چه ترجمه حاضر تحتاللفظى نبوده و دست مترجم بازتر است؛ اما با دقت در ترجمه متوجه مىشويم كه نویسنده با افزودن عبارت «مرتبتم بلند است» از جانب خود به ترجمه معناى ناصوابى از ترجمه بدست داده است. آيتى اين عبارت را اين گونه ترجمه مىكند: «به خدا سوگند كه «فلان» خلافت را چون جامهاى بر تن كرد و نيك مىدانست كه پايگاه من نسبت به آن چونان محور است به آسياب». در ترجمه شهيدى نيز مىخوانيم: «هان به خدا سوگند- فلان- جامه خلافت را پوشيد و مىدانست، خلافت جز مرا نشايد، كه آسيا سنگ تنها گرد استوانه به گردش در آيد». | ||
ویرایش