بررسی فقهی و حقوقی وصیت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۶: خط ۶:
مواد 825-860 قانون مدنی
مواد 825-860 قانون مدنی
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[محقق داماد، مصطفی]] (نويسنده)
[[محقق داماد، مصطفی]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏KMH‎‏ ‎‏785‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ب‎‏4‎‏
| کد کنگره =‏KMH‎‏ ‎‏785‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ب‎‏4‎‏
خط ۱۸: خط ۱۸:
| سال نشر = 1420 ق  
| سال نشر = 1420 ق  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE659AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00659AUTOMATIONCODE
| چاپ =3
| چاپ =3
| شابک =964-6567-08-8
| شابک =964-6567-08-8
خط ۳۵: خط ۳۵:
اين نوشتار از يك مقدمه، مركب از اهميت موضوع و تعريف وصيت، 5 فصل و 8 ضميمه و فهرست منابع و مآخذ تركيب يافته است.
اين نوشتار از يك مقدمه، مركب از اهميت موضوع و تعريف وصيت، 5 فصل و 8 ضميمه و فهرست منابع و مآخذ تركيب يافته است.


در هر فصل ابتدا قانون موجود مربوط به همان فصل ارائه مى‌شود پس از آن اصطلاحات موجود در آن توضيح و با استناد به منابع فقهى احكام آن تشريح مى‌گردد. نويسنده سعى كرده است ادله برخى از مطالب را ارائه كند و به نقد و تحليل آنها بپردازد.
در هر فصل ابتدا قانون موجود مربوط به همان فصل ارائه مى‌شود پس از آن اصطلاحات موجود در آن توضيح و با استناد به منابع فقهى احكام آن تشريح مى‌گردد. نویسنده سعى كرده است ادله برخى از مطالب را ارائه كند و به نقد و تحليل آنها بپردازد.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
اهميت موضوع مورد بحث و تعريف لغوى و اصطلاحى وصيت در مقدمه بيان شده است. در فصل اول، وصيت به عهدى و تمليكى تقسيم و وصيت تمليكى به بخشش عين يا منفعت مال به ديگرى و عهدى به واگذارى امر يا امورى يا تصرفاتى به ديگرى تعريف شده است.
اهميت موضوع مورد بحث و تعريف لغوى و اصطلاحى وصيت در مقدمه بيان شده است. در فصل اول، وصيت به عهدى و تمليكى تقسيم و وصيت تمليكى به بخشش عين يا منفعت مال به ديگرى و عهدى به واگذارى امر يا امورى يا تصرفاتى به ديگرى تعريف شده است.


پس از آن به بحث در اين باره پرداخته كه آيا وصيت عقد است تا بدون قبول موصى‌له انتقال صورت نگيرد؛ يا ايقاع كه ولو موصى‌له قبول نكند مال مورد وصيت به او تعلق پيدا مى‌كند؟ نويسنده اين موضوع را اختلافى دانسته و به ذكر اقوال مختلفى درباره آن مى‌پردازد كه مجموع اقوال در 5 وجه خلاصه مى‌گردد:
پس از آن به بحث در اين باره پرداخته كه آيا وصيت عقد است تا بدون قبول موصى‌له انتقال صورت نگيرد؛ يا ايقاع كه ولو موصى‌له قبول نكند مال مورد وصيت به او تعلق پيدا مى‌كند؟ نویسنده اين موضوع را اختلافى دانسته و به ذكر اقوال مختلفى درباره آن مى‌پردازد كه مجموع اقوال در 5 وجه خلاصه مى‌گردد:


# قبول جزء وصيت و بدون آن وصيت باطل است.
# قبول جزء وصيت و بدون آن وصيت باطل است.
خط ۴۷: خط ۴۷:
# قبول هيچ‌گونه اعتبارى ندارد و ردّ مانع است.
# قبول هيچ‌گونه اعتبارى ندارد و ردّ مانع است.
# قبول هيچ‌گونه اعتبارى ندارد و ردّ نيز در آن دخالتى ندارد و وصيت از عوامل انتقال قهرى است. به جزء دو صورت آخر قبول فايده دارد و بدون آن تمليك محقق نمى‌گردد. مؤلف در ادامه به بررسى ادله اقوال مى‌پردازد و در نهايت با قوانين اروپايى كه وصيت را ايقاع مى‌دانند و برخى از كشورهاى ديگر تطبيق مى‌كند.
# قبول هيچ‌گونه اعتبارى ندارد و ردّ نيز در آن دخالتى ندارد و وصيت از عوامل انتقال قهرى است. به جزء دو صورت آخر قبول فايده دارد و بدون آن تمليك محقق نمى‌گردد. مؤلف در ادامه به بررسى ادله اقوال مى‌پردازد و در نهايت با قوانين اروپايى كه وصيت را ايقاع مى‌دانند و برخى از كشورهاى ديگر تطبيق مى‌كند.
او همچنين بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه هرگاه موصى‌له غيرمحصور باشد مثل اين‌كه وصيت براى فقرا يا امور عام‌المنفعه شود قبول شرط نيست. نويسنده تذكر مى‌دهد كه فقها در اين موضوع به تقسيم وصيت به تمليكى و عهدى توجهى نكرده‌اند ولى اين اقسامى كه ذكر شده مربوط به وصيت تمليكى است و وصيت عهدى نياز به قبول ندارد.
او همچنين بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه هرگاه موصى‌له غيرمحصور باشد مثل اين‌كه وصيت براى فقرا يا امور عام‌المنفعه شود قبول شرط نيست. نویسنده تذكر مى‌دهد كه فقها در اين موضوع به تقسيم وصيت به تمليكى و عهدى توجهى نكرده‌اند ولى اين اقسامى كه ذكر شده مربوط به وصيت تمليكى است و وصيت عهدى نياز به قبول ندارد.


وى همچنين به قوانين و احكام موارد ذيل و ادله برخى از آنها در مقدمات مى‌پردازد: قبول موصى‌له قبل از فوت وصيت‌كننده مؤثر نيست و موصى مى‌تواند از وصيت خود رجوع كند.، موصى‌له اگر فوت كند حق قبول و ردّ به ورثه او منتقل می‌شود، اگر موصى‌له صغير يا مجنون باشد ردّ يا قبول وصيت با ولىّ خواهد بود.، موصى‌له مى‌تواند قسمتى از مورد وصيت را بپذيرد و بقيه را ردّ كند.، ورثه وصيت‌كننده نمى‌توانند در مورد وصيت قبل از قبول يا ردّ موصى‌له تصرف كنند.
وى همچنين به قوانين و احكام موارد ذيل و ادله برخى از آنها در مقدمات مى‌پردازد: قبول موصى‌له قبل از فوت وصيت‌كننده مؤثر نيست و موصى مى‌تواند از وصيت خود رجوع كند.، موصى‌له اگر فوت كند حق قبول و ردّ به ورثه او منتقل می‌شود، اگر موصى‌له صغير يا مجنون باشد ردّ يا قبول وصيت با ولىّ خواهد بود.، موصى‌له مى‌تواند قسمتى از مورد وصيت را بپذيرد و بقيه را ردّ كند.، ورثه وصيت‌كننده نمى‌توانند در مورد وصيت قبل از قبول يا ردّ موصى‌له تصرف كنند.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش