۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
}} | }} | ||
'''الآلوسى و التشيع'''، به زبان عربى، تأليف سيدامير محمد قزوينى، فرزند علامه [[موسوی کاظمی قزوینی، محمد|سيدمحمد مهدى كاظمى قزوينى]]، در ردّ و پاسخ به کتاب «المنحة الآلهية»، تأليف [[آلوسی، محمود بن عبدالله|سيدمحمود شكرى آلوسى]] است. آلوسى، در | '''الآلوسى و التشيع'''، به زبان عربى، تأليف سيدامير محمد قزوينى، فرزند علامه [[موسوی کاظمی قزوینی، محمد|سيدمحمد مهدى كاظمى قزوينى]]، در ردّ و پاسخ به کتاب «المنحة الآلهية»، تأليف [[آلوسی، محمود بن عبدالله|سيدمحمود شكرى آلوسى]] است. آلوسى، در این کتاب، شيعه را فرقهاى ساختگى معرفى كرده كه عقايد آنان برگرفته از معارف اهلبيت(ع) نمىباشد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در قرن دوازدهم هجرى قمرى، در تداوم جريان يورشهاى هدفمند دشمنان اسلام كه با انگيزه تخريب چهره تشيع صورت مىگرفت، کتابى به نام «الصواعق الموبقة»، به زبان عربى و به قلم نویسندهاى موسوم به «نصرالله كابلى» نگاشته شد؛ گر چه | در قرن دوازدهم هجرى قمرى، در تداوم جريان يورشهاى هدفمند دشمنان اسلام كه با انگيزه تخريب چهره تشيع صورت مىگرفت، کتابى به نام «الصواعق الموبقة»، به زبان عربى و به قلم نویسندهاى موسوم به «نصرالله كابلى» نگاشته شد؛ گر چه این نوشتار، خود، جايگاهى ماندگار در عرصه چالشهاى فرهنگى - مذهبى به دست نياورد، ولى با پيدايش«مولوى عبدالعزيز دهلوى فاروقى»، متوفاى 1239ق و تأليف کتاب «تحفه اثنیعشر يه»، شبهات و مغالطات کتاب صواعق، در كالبدى جديد نمايان گرديد. | ||
اختلافات شيعه و سنى كه تا آن زمان به امورى، همچون امامت و جانشينى پيامبر(ص) محدود بود، به شكافى عميق در همه زمينههاى دينى، از مباحث نظرى الهيات گرفته تا دستورات عملى ابواب فقهى بدل گشت. | اختلافات شيعه و سنى كه تا آن زمان به امورى، همچون امامت و جانشينى پيامبر(ص) محدود بود، به شكافى عميق در همه زمينههاى دينى، از مباحث نظرى الهيات گرفته تا دستورات عملى ابواب فقهى بدل گشت. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
«تحفه اثنا عشريه» كه درونمايه خود را وامدار «الصواعق الموبقة» بود و در حقيقت تقريرى نو و ترجمهاى به زبان فارسی از کتاب مزبور به شمار مىرفت، در دوازده باب، عقايد و معارف شيعى را در زمينههاى مختلف مورد نقد غير علمى قرار داد و باعث جريحهدار شدن احساسات شیعیان گشت. | «تحفه اثنا عشريه» كه درونمايه خود را وامدار «الصواعق الموبقة» بود و در حقيقت تقريرى نو و ترجمهاى به زبان فارسی از کتاب مزبور به شمار مىرفت، در دوازده باب، عقايد و معارف شيعى را در زمينههاى مختلف مورد نقد غير علمى قرار داد و باعث جريحهدار شدن احساسات شیعیان گشت. | ||
در پاسخ به | در پاسخ به این کتاب- كه به زبان فارسی نوشته شده بود- انديشمندان فراوانى به دفاع از عقايد حقه اماميه برخاستند و کتابهاى زيادى به تأليف درآمد كه شاخصترين و ممتازترين آنها، کتاب «عبقات الأنوار»، نوشته سيد[[کنتوری، میرحامدحسین|مير حامد حسین هندى]] است كه در جواب باب هفتم تحفه- كه در باب امامت نگاشته شده است- مىباشد. | ||
البته از آنجا كه | البته از آنجا كه این کتاب، نيز به زبان فارسی نوشته شده بود، نمىتوانست مورد استفاده بيشتر مسلمانان كه عربزبان بودند، قرار گيرد و لازم بود تا جهت ترجمه آن به زبان عربى، اقدام گردد، ولى قبل از اينكه چنين عملى صورت گيرد، متن «تحفه»، توسط شخصى به نام غلام محمد بن محيىالدين بن عمر اسلمى، در سال 1227ق، به عربى ترجمه شد و سپس در سال 1301ق، توسط «[[آلوسی، محمود بن عبدالله|سيدمحمود شكرى آلوسى]]»، در کتابى به نام «المنحة الآلهية» تلخيص گرديد. وى كه خود را منتسب به أهل البيت(ع) و از سلاله سادات و محبّ آنان مىداند، شيعه را فرقهاى ساختگى معرفى كرده كه عقايد آنان برگرفته از اهلبيت(ع) نمىباشد. او، برای اثبات این نظريه خود، به جاى مراجعه به منابع و كتب علمى شيعه، به كلام مخالفين شيعه استناد و استدلال مىكند كه البته استدلالات وى، خالى از افتراء و تهمت و گاهى سبّ و دشنام نيست؛ در حالى كه این مسير و چنين روش بحثى، مناسب یک عالم محقق و اهل قلم و انديشه نمىباشد. | ||
در جواب | در جواب این کتاب، چندين تن از علماى شيعه، به تأليف کتاب و مقاله مبادرت ورزيدند كه از جمله مىتوان به «بيان تصحيف المنحة الالهية عن النفثة الشيطانية»، تأليف شيخ مهدى خالصى كاظمى و همچنين «نقض المنحة الآلوسية»، به قلم محمد بن طاهر الفضلى السماوى و «ميزان الحق لاختيار المذهب الأحق»، به قلم شيخ باقر بن شيخ حسن بن شيخ اسدالله تسترى اشاره كرد. | ||
در تداوم | در تداوم این حركت، عالم بزرگوار، سيدامير محمد، فرزند [[موسوی کاظمی قزوینی، محمد|سيدمحمد مهدى كاظمى قزوينى]] با اطلاع از انتشار این کتاب در قاهره و پس از مطالعه آن، تصميم به نوشتن کتابى در جواب آن مىگيرد و با تأسى از روش علماى شيعه، افترائات و تهمتهاى وى را با منطق محكم و دلايل قوى پاسخ مىگويد. تأليف این کتاب، در سال 1385ق، به پایان رسيده است. | ||
تمهيد کتاب، در ضمن چند مبحث مطرح شده است: | تمهيد کتاب، در ضمن چند مبحث مطرح شده است: | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
3. اعتقاد شيعه در فروع. | 3. اعتقاد شيعه در فروع. | ||
هدف نویسنده از نگارش | هدف نویسنده از نگارش این تمهيد، آن بوده است كه خواننده بىخبر يا كماطلاع را بهاجمال با مذهب اهلبيت(ع) آشنا كند و توجه دهد كه شخصى چون آلوسى كه حكم به كفر و بغى شيعه مىكند، در حقيقت پيروان مذهب اهلبيت(ع) را كه خداوند حكم به پاكى و طهارت آنها كرده، مورد اتهام قرار داده است. | ||
مهمترين مباحثى كه در ضمن کتاب، مورد بررسى قرار گرفته، عبارت است از: على(ع) و خلافت، آيه وضو، ادله احكام شرعى، تحريف قرآن، دفاع از سنت و رسول(ص)، روايت نزد شيعه، امامت، حليت متعه، اجماع، حديث عترت، فضايل على(ع) و وجوب امامتش. | مهمترين مباحثى كه در ضمن کتاب، مورد بررسى قرار گرفته، عبارت است از: على(ع) و خلافت، آيه وضو، ادله احكام شرعى، تحريف قرآن، دفاع از سنت و رسول(ص)، روايت نزد شيعه، امامت، حليت متعه، اجماع، حديث عترت، فضايل على(ع) و وجوب امامتش. | ||
از جمله شبهاتى كه نویسنده، در فصل پنجم کتاب، مطرح كرده و به ردّ آن پرداخته | از جمله شبهاتى كه نویسنده، در فصل پنجم کتاب، مطرح كرده و به ردّ آن پرداخته این است كه: «ولى، به مرتبه نبى نمىرسد.» | ||
نویسنده، در پاسخ به | نویسنده، در پاسخ به این شبهه، ابتدا، به این نكته اشاره مىكند كه در کتاب خدا و سنت، روايتى كه مستند این عبارت باشد موجود نيست، پس از آن، به صورى كه برای این عبارت قابل فرض است، پرداخته و مىنويسد: اگر مراد آن باشد كه ولى، به مرتبه نبى اكرم(ص) نمىرسد، مطلب، متين است و بحثى در آن نيست، اما اگر منظور آن باشد كه ولى، به مرتبه انبياى پيش از نبى اكرم(ص) نمىرسد، كلام ناصوابى است؛ چرا كه هارون(ع) جانشين موسى(ع) بود و اگر پس از او باقى بود، نبى مىشد و اگر مقصود آن باشد كه ولى، در فضيلت، به مرتبه نبى نمىرسد، این نيز فاسد است، زيرا مىدانيم كه خداوند و رسولش(ص)، على(ع) را بر جميع انبياء(ع) برترى دادهاند. | ||
و... | و... |
ویرایش