۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
محمد در 621ق با پدر به دمشق و از آنجا با همو كه به رياست مدرسه ناصرية بيتالمقدس منصوب شده بود، در اوايل 622ق، به آن ديار رفت. | محمد در 621ق با پدر به دمشق و از آنجا با همو كه به رياست مدرسه ناصرية بيتالمقدس منصوب شده بود، در اوايل 622ق، به آن ديار رفت. | ||
در 624ق پدرش به حج رفت و او نيابت وى را در مدرسه ناصرية به عهده گرفت، اما مدتى بعد به سبب جنگ و نزاع ميان مسلمانان و فرنگان، بيتالمقدس را به قصد دمشق ترك گفت. اقامت وى در دمشق با برخوردهاى نظامى امراى ايوبى شام و مصر همزمان بود و خود او در کتاب «مفرج الكروب»، برخى از | در 624ق پدرش به حج رفت و او نيابت وى را در مدرسه ناصرية به عهده گرفت، اما مدتى بعد به سبب جنگ و نزاع ميان مسلمانان و فرنگان، بيتالمقدس را به قصد دمشق ترك گفت. اقامت وى در دمشق با برخوردهاى نظامى امراى ايوبى شام و مصر همزمان بود و خود او در کتاب «مفرج الكروب»، برخى از این حوادث را كه ناظر آنها بوده، ذكر كرده است. | ||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
وى در اواخر 627ق به حلب رفت و در آنجا نزد كسانى چون نجمالدين بن خباز در فقه و اصول، ابن يعيش در نحو و لغت و همچنين [[ابن شداد، یوسف بن رافع|بهاءالدين بن شداد]]، دانش آموخت و تا شعبان 628ق در حلب در خدمت ابن شداد ماند. او در 629ق همراه با پدر و به درخواست الملك الناصر داوود ايوبى امير كرك، به خدمت او درآمد و از 631ق به مدت دو سال در خدمت الملك المظفر دوم، امير حماه به سر برد. در همين ايام علمالدين قيصر، مشهور به تعاسيف، رياضيدان مصرى را در ساختن رصدخانه حماة يارى داد. پس از آن، در بازگشت به دمشق، با حسامالدين بن ابى على كه بعد از الملك الصالح سلطان ايوبى حاكم مصر شد، آشنايى يافت و طى سالهايى كه در مصر بود، از دوستى با او بهرههاى فراوان برد. | وى در اواخر 627ق به حلب رفت و در آنجا نزد كسانى چون نجمالدين بن خباز در فقه و اصول، ابن يعيش در نحو و لغت و همچنين [[ابن شداد، یوسف بن رافع|بهاءالدين بن شداد]]، دانش آموخت و تا شعبان 628ق در حلب در خدمت ابن شداد ماند. او در 629ق همراه با پدر و به درخواست الملك الناصر داوود ايوبى امير كرك، به خدمت او درآمد و از 631ق به مدت دو سال در خدمت الملك المظفر دوم، امير حماه به سر برد. در همين ايام علمالدين قيصر، مشهور به تعاسيف، رياضيدان مصرى را در ساختن رصدخانه حماة يارى داد. پس از آن، در بازگشت به دمشق، با حسامالدين بن ابى على كه بعد از الملك الصالح سلطان ايوبى حاكم مصر شد، آشنايى يافت و طى سالهايى كه در مصر بود، از دوستى با او بهرههاى فراوان برد. | ||
در 641ق همراه ابن ابى الدم به سفارت، به بغداد رفت و از آنجا عازم قاهره شد. در 649ق به مكه رفت. بازگشت او از | در 641ق همراه ابن ابى الدم به سفارت، به بغداد رفت و از آنجا عازم قاهره شد. در 649ق به مكه رفت. بازگشت او از این سفر به قاهره، با سقوط سلسله ايوبيان در مصر مصادف شد. از زندگانى وى در عهد ممالیک، جز اشارات پراكندهاى كه به مناسبتهاى مختلف در کتاب «مفرج الكروب» خود او يا آثار بعدى آمده، اطلاع چندانى در دست نيست. | ||
او در دربار سيسيل، نزد مانفرد، پسر فردریک دوم، پاشاه علم دوست سيسيل، تقربى خاص داشته و اوقات خویش را به شركت در مجالس بحث و درس و همچنين تصنيف مىگذرانده است. وى در کتاب «مفرج الكروب»، علاوه بر وصف مانفرد و سرزمينهاى تحت حكومت وى و گزارش مبسوطى از وضع مسلمانان سيسيل، گاه به نقل حوادث، به روايت اطرافيان مانفرد پرداخته است. | او در دربار سيسيل، نزد مانفرد، پسر فردریک دوم، پاشاه علم دوست سيسيل، تقربى خاص داشته و اوقات خویش را به شركت در مجالس بحث و درس و همچنين تصنيف مىگذرانده است. وى در کتاب «مفرج الكروب»، علاوه بر وصف مانفرد و سرزمينهاى تحت حكومت وى و گزارش مبسوطى از وضع مسلمانان سيسيل، گاه به نقل حوادث، به روايت اطرافيان مانفرد پرداخته است. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
نجمالدين دبيران، در درس وى حاضر مىشد و مشكلات منطقى را نزد او مطرح مىكرد.وى همچنين با توران شاه كه خود اهل علم و فضل بود، مباحثاتى داشت. از جمله شاگردان مشهور او [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] است كه کتاب اقليدس و نيز شرح ابن واصل بر منظومه ابن حاجب را در حماة از وى آموخت. | نجمالدين دبيران، در درس وى حاضر مىشد و مشكلات منطقى را نزد او مطرح مىكرد.وى همچنين با توران شاه كه خود اهل علم و فضل بود، مباحثاتى داشت. از جمله شاگردان مشهور او [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] است كه کتاب اقليدس و نيز شرح ابن واصل بر منظومه ابن حاجب را در حماة از وى آموخت. | ||
آنچه در فعاليت علمى وى از جلوه بيشترى برخوردار است، تاريخنگارى و تأليف کتاب «مفروج الكروب» است كه به سبب ویژگىهايش، همواره از مهمترين منابع تاريخ ايوبيان به شمار آمده است. ترجمه | آنچه در فعاليت علمى وى از جلوه بيشترى برخوردار است، تاريخنگارى و تأليف کتاب «مفروج الكروب» است كه به سبب ویژگىهايش، همواره از مهمترين منابع تاريخ ايوبيان به شمار آمده است. ترجمه این اثر به قلم [[اتابکی، پرویز|پرویز اتابكى]] با نام «تاريخ ايوبيان» منتشر شده است. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش