۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
'''أبو عبدالله محمد بن إسحاق بن محمد بن یحیی بن مَنْده العبدي''' (310 - 395 ق)، از محدثان مشهور و عالمان علم حدیث و از نامدارترين فرد خاندان ابن منده | '''أبو عبدالله محمد بن إسحاق بن محمد بن یحیی بن مَنْده العبدي''' (310 - 395 ق)، از محدثان مشهور و عالمان علم حدیث و از نامدارترين فرد خاندان ابن منده | ||
ابن مَنْده عنوان افراد خاندانى از محدثان حنبلى مذهب ایرانى كه از سده 3 تا 7ق9/ تا 13م در اصفهان مىزيستهاند. نسبت آنان به استندار فيروزان بن چهار بُخت از صاحب منصبان لشكري ساسانيان مىرسد كه در فتح اصفهان اسلام آورد. شهرت منده از لقب ابراهيم بن وليد بن سَنده، نتيجه (نسل سوم) بُطّه، پسر استندار فيروزان، گرفته شده است. ابراهيم نخستين محدث از | ابن مَنْده عنوان افراد خاندانى از محدثان حنبلى مذهب ایرانى كه از سده 3 تا 7ق9/ تا 13م در اصفهان مىزيستهاند. نسبت آنان به استندار فيروزان بن چهار بُخت از صاحب منصبان لشكري ساسانيان مىرسد كه در فتح اصفهان اسلام آورد. شهرت منده از لقب ابراهيم بن وليد بن سَنده، نتيجه (نسل سوم) بُطّه، پسر استندار فيروزان، گرفته شده است. ابراهيم نخستين محدث از این خاندان محسوب مىشود. او احاديث كمى روايت كرد و در زمان خلافت معتصم عباسى (218-227ق) در گذشت. يحيى پسر ابراهيم با زنى از عبدِ ياليل به نام برّه ازدواج كرد و از این رو خاندان وي گاه عبدي نيز خوانده شدهاند. يحيى كه ابونعيم او را ثقفى خوانده، از عبدالله بن زبير حُمَيدي حديث شنيد و ابوعلى صحاف از او نقل حديث كرده است. | ||
خاندان ابن منده محدثان بسياري پرورد چنانكه [[ذهبى]] درباره آنان تأليف مستقلى نوشته است. | خاندان ابن منده محدثان بسياري پرورد چنانكه [[ذهبى]] درباره آنان تأليف مستقلى نوشته است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
ابن منده در اصفهان به حرمت و جاه مىزيست و پيداست كه نفوذ بسياري در مردم و اولياي امور داشته است. چه معاصران او و چه محدثان بعد، او را بسيار ستودهاند. ظاهراً ستايشى كه از ابن منده صورت گرفته و آنچه شخصيت علمى او را ساخته است، ناشى از وسعت آگاهى او در حديث بوده كه با اتكا به حافظهاى نيرومند شكل گرفته است. به گفته احمد بن جعفر كه از افزون بر هزار تن حديث نوشته، كسى را در ميان آنان به قدرت حافظه ابن منده نديده بود. [[ذهبى]] نيز او را حافظ مشرق خوانده و اظهار داشته كه كسى ديگر را نمىشناخته كه به اندازه او استماع حديث كرده و به پايه او حديث گرد آورده باشد. | ابن منده در اصفهان به حرمت و جاه مىزيست و پيداست كه نفوذ بسياري در مردم و اولياي امور داشته است. چه معاصران او و چه محدثان بعد، او را بسيار ستودهاند. ظاهراً ستايشى كه از ابن منده صورت گرفته و آنچه شخصيت علمى او را ساخته است، ناشى از وسعت آگاهى او در حديث بوده كه با اتكا به حافظهاى نيرومند شكل گرفته است. به گفته احمد بن جعفر كه از افزون بر هزار تن حديث نوشته، كسى را در ميان آنان به قدرت حافظه ابن منده نديده بود. [[ذهبى]] نيز او را حافظ مشرق خوانده و اظهار داشته كه كسى ديگر را نمىشناخته كه به اندازه او استماع حديث كرده و به پايه او حديث گرد آورده باشد. | ||
با | با این همه، معتقد است كه ابن منده فقط در روايت حديث استاد بود، اما چون به تبويب آن مىپرداخت يا از خود سخنى مىگفت، چيرگى لازم را نداشت. ابونعيم اصفهانى نيز با آنكه ابن منده را مردي بزرگ دانسته، معتقد است كه وي در آخر عمر در نقل حديث خلط مىكرد و در امالى خود دچار لغزش و اشتباه مىشد، اما [[ذهبى]] سخن ابونعيم را رد كرده و بر خصومتى حمل نموده كه ميان ابونعيم و ابن منده وجود داشته است.محمد بن اسحاق، معروف به ابن منده در ذىالقعده سال 375ه-ق وفات نمود. | ||
== آثار== | == آثار== |
ویرایش