۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
وى چهارده سال بيش نداشت كه حادثه استيلاى مغولان بر بغداد (در 656ق) روى داد و بر زندگى آينده شخص او مؤثر افتاد. | وى چهارده سال بيش نداشت كه حادثه استيلاى مغولان بر بغداد (در 656ق) روى داد و بر زندگى آينده شخص او مؤثر افتاد. | ||
او و برادرش، بدرالدين عبدالوهاب، در | او و برادرش، بدرالدين عبدالوهاب، در این حادثه، اسير و به آذربايجان برده شدند. از گفتههاى او چنين بر مىآيد كه اسارتش بهصورت بردگى و بيگارى بوده است، نه بهصورت محبوس شدن، آنگونه كه روزنتال پنداشته است. | ||
او در زمان اسارتش، در 657ق، در اهر، به خدمت «قطبالدين، عبدالقاهر اهرى»، حكيم صوفى و «شمسالدين، حبش فخّار» رسيد و به خانقاههاى ديگر صوفيان تردد كرد. | او در زمان اسارتش، در 657ق، در اهر، به خدمت «قطبالدين، عبدالقاهر اهرى»، حكيم صوفى و «شمسالدين، حبش فخّار» رسيد و به خانقاههاى ديگر صوفيان تردد كرد. | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
سال بعد در اهر، محضر «كمالالدين، محمد نخجوانى»، طبيب صوفى، را دريافت. | سال بعد در اهر، محضر «كمالالدين، محمد نخجوانى»، طبيب صوفى، را دريافت. | ||
در 657ق، بناى رصدخانه مراغه آغاز و به همت [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، مجمع دانشمندان و فضلا شد و او نيز به خدمت خواجه پيوست. از چگونگى تاريخ دقيق | در 657ق، بناى رصدخانه مراغه آغاز و به همت [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، مجمع دانشمندان و فضلا شد و او نيز به خدمت خواجه پيوست. از چگونگى تاريخ دقيق این تحول در زندگى وى اطلاعى در دست نيست. آنگونه كه خود وى نوشته است، او در 658ق، در مراغه در خدمت خواجه بوده است و در جاى ديگر، به فرار خود از دست كفار، در 659ق اشاره كرده است و باز در 670ق، وى را در مراغه مىبينيم. بههرحال، آزادى او از اسارت، مرهون خواجه بوده است. | ||
او نزدیک بيست سال، در آذربايجان به سر برد و سالها کتابدارى رصدخانه مراغه را به عهده داشت. در همين دوران، همسر ایرانى برگزيد و زبان فارسی را در حدى آموخت كه از ديوانهاى شاعرانى مانند معزى، عنصرى و لامعى استفاده مىكرد. | او نزدیک بيست سال، در آذربايجان به سر برد و سالها کتابدارى رصدخانه مراغه را به عهده داشت. در همين دوران، همسر ایرانى برگزيد و زبان فارسی را در حدى آموخت كه از ديوانهاى شاعرانى مانند معزى، عنصرى و لامعى استفاده مىكرد. | ||
| خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
او در محضر خواجه، فلسفه و منطق فراگرفت و در ساير شاخههاى علوم و ادب، از دانشمندان رصدخانه و فضلايى كه از جاهاى ديگر به آن مركز عملى آمد و رفت مىكردند، بهرهمند شد. در همين مدت، به شهرهاى ديگر آذربايجان نيز مسافرت مىكرد و در هر محل، با اهل علم مىپيوست. | او در محضر خواجه، فلسفه و منطق فراگرفت و در ساير شاخههاى علوم و ادب، از دانشمندان رصدخانه و فضلايى كه از جاهاى ديگر به آن مركز عملى آمد و رفت مىكردند، بهرهمند شد. در همين مدت، به شهرهاى ديگر آذربايجان نيز مسافرت مىكرد و در هر محل، با اهل علم مىپيوست. | ||
وى از حضور خود در 665ق، در شيراز، خبر داده است. در | وى از حضور خود در 665ق، در شيراز، خبر داده است. در این دوره اقامت در آذربايجان بود كه در 657ق، از فخرالدين، محمد جعفرى تبريزى، دستور خرقه پوشاندن گرفت. | ||
وى پس از فوت مخدوم خود، خواجه نصيرالدين در 672ق، كار کتابدارى رصدخانه مراغه را به سرپرستى پسران خواجه، ادامه داد و به خدمت بزرگان ديگرى چون برادران جوینى پيوست و به درخواست علاءالدين عطاملك، والى بغدا، در 678ق يا 679ق، به بغداد رفت. | وى پس از فوت مخدوم خود، خواجه نصيرالدين در 672ق، كار کتابدارى رصدخانه مراغه را به سرپرستى پسران خواجه، ادامه داد و به خدمت بزرگان ديگرى چون برادران جوینى پيوست و به درخواست علاءالدين عطاملك، والى بغدا، در 678ق يا 679ق، به بغداد رفت. | ||
اقامت او در عراق، | اقامت او در عراق، این بار تا 704ق به درازا كشيد و در این مدت، به تحصيل فقه و حديث و تأليف و استنساخ کتاب برای خود و ديگران پرداخت و مقررى و درآمدى از بابت نظارت بر کتابداران مستنصريه و کتابدارى آن مركز بزرگ علمى و اجاره بعضى موقوفهها داشت. | ||
در خلال | در خلال این دوره، به حله رفت و با علویان آنجا پيوند دوستى بست و به تعلم پرداخت. | ||
او در 704ق راهى آذربايجان و محل اقامت اولجايتو شد. اقامت دوم او در آذربايجان، تا 707ق طول كشيد و همراه اردوى سلطان مغول، اماكن مختلف شمال غرب ایران را زير پا گذاشت. | او در 704ق راهى آذربايجان و محل اقامت اولجايتو شد. اقامت دوم او در آذربايجان، تا 707ق طول كشيد و همراه اردوى سلطان مغول، اماكن مختلف شمال غرب ایران را زير پا گذاشت. | ||
ویرایش