۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''استرآبادنامه (سه سفرنامه، وقفنامه و سرگذشت)''' به كوشش مسيح ذبيحى (1308-1356ش) و دو تن از دوستانش آمده شده است. | '''استرآبادنامه (سه سفرنامه، وقفنامه و سرگذشت)''' به كوشش مسيح ذبيحى (1308-1356ش) و دو تن از دوستانش آمده شده است. این اثر گردآورى سفرنامهها و اسناد تاريخى است كه اطلاعات مفيدى درباره گرگان و استرآباد به دست مىدهد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
استرآباد، نام شهرى است تاريخى كه در منطقهاى كه اينك شهر گرگان قرار دارد واقع بوده است. از | استرآباد، نام شهرى است تاريخى كه در منطقهاى كه اينك شهر گرگان قرار دارد واقع بوده است. از این شهر امروزه تنها تپهاى تاريخى درون شهر گرگان، به نام قلعه خندان كه احتمالاً ارگ زادراكرته استرآباد در حدود سال پيش بوده، باقى مانده و باقى قسمتهاى شهر در اثر سيلابهاى مكرر و توسعه گرگان در طول تاريخ به كلى از ميان رفته است. اثر حاضر گردآورى اسنادى تاريخى درباره این شهر است كه خلاصه آنها به ترتيب بدين شرح است: | ||
1-محمدعلى قورخانچى صولت نظام در سال 1320ق به مدت دو سال مأمور استرآباد بوده است. او رساله خود را به مناسبت آن كه حاجى سيفالدوله حكومت آن ناحيه را داشت رساله مفيد خود رابه نام او موسوم ساخت. | 1-محمدعلى قورخانچى صولت نظام در سال 1320ق به مدت دو سال مأمور استرآباد بوده است. او رساله خود را به مناسبت آن كه حاجى سيفالدوله حكومت آن ناحيه را داشت رساله مفيد خود رابه نام او موسوم ساخت. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
صولت نظام هيمن رساله را با تصرفات جزيى و پس و پيش كردن بعضى بخشها در سال 1327 قمرى به نام نخبه كامرانى تجديد تحرير و به كامران ميرزا نائبالسلطنه تقديم كرد. | صولت نظام هيمن رساله را با تصرفات جزيى و پس و پيش كردن بعضى بخشها در سال 1327 قمرى به نام نخبه كامرانى تجديد تحرير و به كامران ميرزا نائبالسلطنه تقديم كرد. | ||
نویسنده نوشتهاش را با عبارت "بسم الذى خلقنا عجولاً و عجيباً و غريباً" آغاز و در مقدمه كپى نه چندان موفقى از ديباچه گلستان سعدى ارائه كرده است. وجه تسميه استرآباد اولين مطلبى است كه به نقل از تاريخ طبرستان و تقویم البلدان و مرآت البلدان و برخى منابع ديگر مورد بررسى قرار گرفته است. | نویسنده نوشتهاش را با عبارت "بسم الذى خلقنا عجولاً و عجيباً و غريباً" آغاز و در مقدمه كپى نه چندان موفقى از ديباچه گلستان سعدى ارائه كرده است. وجه تسميه استرآباد اولين مطلبى است كه به نقل از تاريخ طبرستان و تقویم البلدان و مرآت البلدان و برخى منابع ديگر مورد بررسى قرار گرفته است. این شهر در آن زمان پانزده هزار سكنه داشته است و داراى مساجد، مدارس، بقاع متبرکه، كاروانسراها و ابنيه متعددى بوده است كه به فهرست آنها به تفكیک ارائه شده است. شرح مناطق مختلف استرآباد، تجارت، علما و بزرگان، رودخانهها و برخى وقايع سياسى - تاريخى از جمله عناوین ديگر این نوشته است. در مقالهاى جداگانه نيز وضعيت جغرافيايى شهرها و روستاهاى مسير تهران تا استرآباد تشريح شده است. در صفحه 16 کتاب مىخوانيم: «شهر استرآباد پانزده هزار سكنه دارد. در روى نقطهاى واقعست كه در نزدیکى راههاى خزر است از ایران و توران. طول شرقى آن جا 36 درجه و سى و پنج دقيقه، عرض شماليش سى و شش درجه و چهل و چهار دقيقه. شهرى حصين و در قديم موطن و موقف ايل جليل قاجار و وقتى دارالاماره رؤساى آن سلسله جليله بوده...». | ||
2- | 2- این روزنامه و به تعبير صحيحتر سفرنامه، شرح مسافرت شخصى است كه در سال 1263 قمرى به همراه حاكم وقت ميان طوايف يموت و گوكلان سفر كرده است. شرح وقايع هر روز معمولاً به چند سطر خلاصه مىشود و در برخى ايام نيز چنين نوشته است كه: "امر تازهاى واقع نشده بود كه عرض شود". | ||
3- | 3- این رساله تأليف محمد صالح بن محمدتقى بن محمداسماعيل استرآبادى متخلص به برهان است كه در سال 1294ق به رشته تحرير درآمده است. شرح حال علما با ذكر نام یکى از سادات جليل القدر با نام محمد بن جعفر الصادق عليهالسلام كه مزار شريفش در شهر گرگان بوده است، مزين شده است. نامهاى بزرگانى؛ مانند: جعفر بن شريف جرجانى، مير ابوالقاسم فندرسكى استرآبادى، ملا اسماعيل استرآبادى، مير محمدباقرداماد استرآبادى نيز در این مجموعه ديده مىشود. | ||
4- سفرنامه كنسول دولت انگليس در استرآباد(سالهاى 1298 و 1299ق) است. | 4- سفرنامه كنسول دولت انگليس در استرآباد(سالهاى 1298 و 1299ق) است. این سفرنامه از دو بخش تشكيل شده است: 1- سفرنامه تهران به استرآباد است كه در 25 منزل توصيف شده است. مصحح اشاره كرده است كه كلنل لوات نقشه این راه را به طور تحقيق كشيده و در اول سفرنامهاش آورده است. اى كاش نقشه مذكور در این اثر نيز ارائه مىشد. 2- وضعيت جغرافيايى مناطق مسير استرآباد به شاهرود را به خوبى توصيف كرده است. او در گزارش از بسطام چنين مىنویسد: «در بسطام یک برج قديمى دارد كه از آجر پخته ساخته شده است. بناى این برج خيلى شبيه است به كتل منار دهلى هندوستان. بيست ذرع ارتفاع دارد. سر این برج خراب شده است و یک كتيبه كاشى دارد كه به خط كوفى روى آن نوشتهاند كه اگر كسى از روى این آجرهاى كاشى نقش بردارد، ممكن است كه خط كوفى را بخواند و تاريخ این بنا معلوم شود...». | ||
5 - مسيح ذبيحى مقدار زيادى از وقف نامهها و فرامين و اسناد مربوط به گرگان را جمعآورى كرده كه متن سه طغرا وقفنامه با نامهاى 1- وقف آب شهرآباد 2- وقفنامه مدرسه دارالشفاء و عراقى محله 3- وقف-نامه روشن آباد، در | 5 - مسيح ذبيحى مقدار زيادى از وقف نامهها و فرامين و اسناد مربوط به گرگان را جمعآورى كرده كه متن سه طغرا وقفنامه با نامهاى 1- وقف آب شهرآباد 2- وقفنامه مدرسه دارالشفاء و عراقى محله 3- وقف-نامه روشن آباد، در این بخش از کتاب آمده است. | ||
==وضعيت نسخه== | ==وضعيت نسخه== |
ویرایش