۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
قرائات دهگانه، منسوب به قرّاء دهگانهاى است كه در تنظيم قرآن و نقطهگذارى آن و تجوید قرائت از جهت اعراب و بنا و ملاحظه مدّ و ادغام و نظاير اينها به مذهب آنان تمسك مىشود و برای هریک از آن قرائتها راویانى هستند. | قرائات دهگانه، منسوب به قرّاء دهگانهاى است كه در تنظيم قرآن و نقطهگذارى آن و تجوید قرائت از جهت اعراب و بنا و ملاحظه مدّ و ادغام و نظاير اينها به مذهب آنان تمسك مىشود و برای هریک از آن قرائتها راویانى هستند. | ||
نویسنده در آغاز کتاب، اينگونه به معرفى اثرش مىپردازد كه در | نویسنده در آغاز کتاب، اينگونه به معرفى اثرش مىپردازد كه در این اثر قرائت حجاز و شام و عراق و بيان اختلاف آنها در همزه و ادغام و اماله و تفخيم و مد و قصر و... و غير آن از حروف مختلفه بيان شده است.<ref>متن کتاب، ص43</ref> | ||
پس از آن اسامى قراء دهگانه قرآن كريم ذكر شده كه عبارتند از: ابوجعفر مدنى، نافع مدنى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كنانى (مكى)، ابوعمرو بصرى، ابن عامر يَحصُبى (شامى)، عاصم كوفى، حمزه كوفى، على بن حمزه كسائى، يعقوب حضرمى و خلف بن هشام بزار.<ref>متن کتاب، ص43 - 108</ref> | پس از آن اسامى قراء دهگانه قرآن كريم ذكر شده كه عبارتند از: ابوجعفر مدنى، نافع مدنى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كنانى (مكى)، ابوعمرو بصرى، ابن عامر يَحصُبى (شامى)، عاصم كوفى، حمزه كوفى، على بن حمزه كسائى، يعقوب حضرمى و خلف بن هشام بزار.<ref>متن کتاب، ص43 - 108</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
در ادامه کتاب در ضمن ابواب و فصولى، موضوعات ادغام و اظهار، همزه ساكن و متحرك، وقف، مدّ و قصر و اماله مورد مطالعه قرار گرفته است.<ref>متن کتاب، ص109 - 130</ref> | در ادامه کتاب در ضمن ابواب و فصولى، موضوعات ادغام و اظهار، همزه ساكن و متحرك، وقف، مدّ و قصر و اماله مورد مطالعه قرار گرفته است.<ref>متن کتاب، ص109 - 130</ref> | ||
پس از آن نویسنده وارد مبحث مهم «فرش الحروف» شده و به ترتيب سورههاى قرآن كريم به | پس از آن نویسنده وارد مبحث مهم «فرش الحروف» شده و به ترتيب سورههاى قرآن كريم به این بحث پرداخته است. | ||
محقق کتاب در پاورقى.<ref>ص 131</ref>توضيح مختصرى درباره | محقق کتاب در پاورقى.<ref>ص 131</ref>توضيح مختصرى درباره این موضوع داده است كه تفصيل آن بدين شرح است: دانشمندان علم قرائات برای بازشناسى قرائتها و تفكیک آنها از یکديگر و پيدا كردن نقاط اشتراك و افتراق آنها، دو دسته قاعده وضع كردهاند: الف. اصول «أصولُ القاري»؛ ب. فروع (فَرشُ الحروف). | ||
الف. اصول: جمع اصل و آن عبارت از قاعدهاى كلى است كه از قواعد جزيى زيرمجموعه خود استنتاج شده و بر آن جزئيات منطبق است. با توجه به | الف. اصول: جمع اصل و آن عبارت از قاعدهاى كلى است كه از قواعد جزيى زيرمجموعه خود استنتاج شده و بر آن جزئيات منطبق است. با توجه به این تعريف، قواعد كلّى قرائات هریک از قرّاء سبعه را اصول آن قارى ناميدهاند؛ چرا كه تحت ضابطهاى مشخص بهصورت قواعدى كلى درآمده است؛ بهعنوان مثال، قاعده «نقل و حذف» در قرائت نافع به روايت ورش یکى از اصول قرائت وى مىباشد و قاعده «اِشْمامِ خَلْطِ حرف به حرف» نيز اصلى از اصول قراءت حمزه است. | ||
ب. فروع (فرش الحروف): در اصطلاح علم قرائات، به فروع، «فرش الحروف» هم اطلاق مىشود. فرش به معناى نشر و بسط است و كلمه حروف، جمع «حرف» بوده و در اينجا معناى قرائت مىدهد، پس وقتى گفته مى شود: «حرفُ حمزه، حرفُ نافع» در اصطلاح؛ يعنى قرائت حمزه و قرائت نافع. | ب. فروع (فرش الحروف): در اصطلاح علم قرائات، به فروع، «فرش الحروف» هم اطلاق مىشود. فرش به معناى نشر و بسط است و كلمه حروف، جمع «حرف» بوده و در اينجا معناى قرائت مىدهد، پس وقتى گفته مى شود: «حرفُ حمزه، حرفُ نافع» در اصطلاح؛ يعنى قرائت حمزه و قرائت نافع. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مراد از فروع يا فرش الحروف، احكام و قواعد خاصى است كه موارد آن در قرائت هر قارى، بهصورت كلى جارى نيست، بلكه اختصاص به موارد جزيى و استثنايى دارد؛ به عبارت ديگر در قرآن كريم كلماتى وجود دارد كه علاوه بر پراكنده بودن در سورههاى مختلف قرآن، تلفظ آنها تحت قاعدهاى معين و مشخص درنمىآيد.<ref>علامى، ابوالفضل</ref> | مراد از فروع يا فرش الحروف، احكام و قواعد خاصى است كه موارد آن در قرائت هر قارى، بهصورت كلى جارى نيست، بلكه اختصاص به موارد جزيى و استثنايى دارد؛ به عبارت ديگر در قرآن كريم كلماتى وجود دارد كه علاوه بر پراكنده بودن در سورههاى مختلف قرآن، تلفظ آنها تحت قاعدهاى معين و مشخص درنمىآيد.<ref>علامى، ابوالفضل</ref> | ||
اولين سورهاى كه | اولين سورهاى كه این مبحث در آن بررسى شده سوره فاتحةالکتاب است؛ بهعنوان نمونه عاصم، كسائى، خلف و يعقوب كلمه «مالك» را با الف قرائت كردهاند.<ref>متن کتاب، ص131</ref> | ||
آخرين فرش الحرفى كه نویسنده در کتاب ذكر كرده است، به اختلاف قرائت «كفوا أحد» اختصاص دارد كه از آن جمله حمزه و اسماعيل و خلف و يعقوب، به سكون فاء و همزه قرائت كردهاند.<ref>همان، ص353</ref> | آخرين فرش الحرفى كه نویسنده در کتاب ذكر كرده است، به اختلاف قرائت «كفوا أحد» اختصاص دارد كه از آن جمله حمزه و اسماعيل و خلف و يعقوب، به سكون فاء و همزه قرائت كردهاند.<ref>همان، ص353</ref> |
ویرایش