۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در یک تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است. | کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در یک تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است. | ||
نویسنده در تبيين روش كار خود در تأليف کتاب، در تمهيد به | نویسنده در تبيين روش كار خود در تأليف کتاب، در تمهيد به این نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آنها، بهصورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى بهمنظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره برای طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با یکديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع، گردآورى نموده است.<ref>تمهيد، ص12</ref> | ||
وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خویش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در | وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خویش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در این کتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مىباشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به این علم، نكرده است.<ref>همان، ص12-13</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، ضمن بيان موضوع کتاب.<ref>مقدمه، ص3</ref>، به عناوین ابواب و فصول، اشاره گرديده است.<ref>همان، ص4-5</ref> | در مقدمه، ضمن بيان موضوع کتاب.<ref>مقدمه، ص3</ref>، به عناوین ابواب و فصول، اشاره گرديده است.<ref>همان، ص4-5</ref> | ||
در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده.<ref>تمهيد، ص7-10</ref>و سپس، چگونگى پيداش | در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده.<ref>تمهيد، ص7-10</ref>و سپس، چگونگى پيداش این علم.<ref>همان، ص10</ref>و كثرت انواع آن، توضيح داده شده.<ref>همان، ص11</ref>و در پایان، به بيان روش نویسنده در تأليف کتاب، پرداخته شده است.<ref>همان، ص12</ref> | ||
نویسنده باب اول را بهعنوان مدخلى برای ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است: | نویسنده باب اول را بهعنوان مدخلى برای ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است: | ||
1. معنى سنت: در | 1. معنى سنت: در این فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص17-19</ref> | ||
«رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نویسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث | «رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نویسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث این فصل مىباشد.<ref>همان، ص23-32</ref> | ||
2. جايگاه سنت در تشريع: در | 2. جايگاه سنت در تشريع: در این فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است.<ref>همان، ص36-46</ref> | ||
3. حديث در عهد نبوى: نویسنده در | 3. حديث در عهد نبوى: نویسنده در این فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از این عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و.<ref>همان، ص51-77</ref> | ||
4. حديث در عصر صحابه و تابعين.<ref>همان، ص79-88</ref> | 4. حديث در عصر صحابه و تابعين.<ref>همان، ص79-88</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين.<ref>همان، ص95-129</ref> | 5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين.<ref>همان، ص95-129</ref> | ||
باب دوم، داراى سه فصل مىباشد. در | باب دوم، داراى سه فصل مىباشد. در این باب بهمنظور بررسى مسائل مربوط به تدوین حديث، وضعيت کتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از کتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است.<ref>همان، ص139-142</ref>در ادامه، به معرفى آثارى كه در صدر اسلام پيرامون حديث و سنت، تدوین شده، از جمله صحيفههاى عبدالله بن عمرو بن عاص، جابر بن عبدالله انصارى و همام بن منبه پرداخته شده.<ref>همان، ص194-200</ref>و سپس ديدگاه علمايى همچون [[رضا، محمد رشید|محمد رشيد رضا]] و [[صدر، حسن|سيدحسن صدر]] بررسى و در نهايت، نظر خود نویسنده، بيان شده است.<ref>همان، ص307-218</ref> | ||
در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. | در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. این علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث.<ref>همان، ص223-295</ref> | ||
در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است: | در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است: | ||
فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نویسنده در تعريف | فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نویسنده در تعريف این اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را برای حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آنها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت.<ref>همان، ص304-305</ref>در ادامه، از اقوال و مصنفات [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخارى]]، [[مسلم بن حجاج|مسلم]]، [[ابن ابیداود، عبدالله بن سلیمان|ابوداود سجستانى]]، [[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذى]]، [[نسائی، احمد بن علی|نسائى]] و [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] بحث به ميان آورده است.<ref>همان، ص304-328</ref> | ||
در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث | در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث این فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به این نوع از روايت، روشهاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و.<ref>همان، ص331-335</ref> | ||
فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نویسنده در | فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نویسنده در این فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع این حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و.<ref>همان، ص337</ref> | ||
در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از | در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از این اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و.<ref>همان، ص355-375</ref> | ||
سه مبحث زير بهعنوان تتمه بحث، به مطالب کتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين.<ref>همان، ص380-450</ref> | سه مبحث زير بهعنوان تتمه بحث، به مطالب کتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين.<ref>همان، ص380-450</ref> |
ویرایش