پرش به محتوا

ابن زهره، حمزه بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
خط ۴۵: خط ۴۵:
</div>
</div>


'''عزالدّين ابوالمكارم حمزه بن على بن زهره الحسينى الحلبى'''، معروف به ابن زهره و سيّدبن زهره (511-585ق)، فقيه، اصولى، متكلّم، نحوى و از ثقات و نقيب سادات حلب و به‌نام‌ترين فرد اين خاندان است. تا آنجا كه هرگاه «ابن زهره» بدون قرينه‌اى به كار رود، مقصود اوست.
'''عزالدّين ابوالمكارم حمزه بن على بن زهره الحسينى الحلبى'''، معروف به ابن زهره و سيّدبن زهره (511-585ق)، فقيه، اصولى، متكلّم، نحوى و از ثقات و نقيب سادات حلب و به‌نام‌ترين فرد این خاندان است. تا آنجا كه هرگاه «ابن زهره» بدون قرينه‌اى به كار رود، مقصود اوست.


==تولد==
==تولد==
وی در رمضان ۵۱۱ در شهر حلب دیده به جهان گشود و در خاندان علم و سیادت نشو و نما کرد.
وی در رمضان ۵۱۱ در شهر حلب دیده به جهان گشود و در خاندان علم و سیادت نشو و نما کرد.


آلِ زُهْره، يا بنى زهره، خاندانى از سادات تشيع دوازده امامى مى‌باشند كه بسيارى از آنان اهل علم و سياست و داراى تأليف بوده و دانشمندانى بزرگ، از آنان دانش آموخته‌اند. نسب اين دودمان به زهره بن على بن محمد بن محمد بن احمد بن محمد بن حسین بن اسحاق ابن جعفرالصادق(ع) مى‌رسد. گاه آنان را اسحاقى (اسحاقيون) نيز خوانده‌اند.
آلِ زُهْره، يا بنى زهره، خاندانى از سادات تشيع دوازده امامى مى‌باشند كه بسيارى از آنان اهل علم و سياست و داراى تأليف بوده و دانشمندانى بزرگ، از آنان دانش آموخته‌اند. نسب این دودمان به زهره بن على بن محمد بن محمد بن احمد بن محمد بن حسین بن اسحاق ابن جعفرالصادق(ع) مى‌رسد. گاه آنان را اسحاقى (اسحاقيون) نيز خوانده‌اند.


وى افزون بر پاى بلند علمى، نقيب طالبيان و پيشواى مورد قبول شیعیان حلب بود. در 570ق. كه صلاح‌الدين ايوبى آهنگ حلب كرد و در بيرون شهر اردو زد، الملك الصالح زنگى صاحب حلب، از بيم آن‌كه مردم حلب شهر را به صلاح‌الدين تسليم كنند، آنان را در ميدان شهر گردآورد و با گريه و لابه از آنان يارى خواست. شیعیان با تحميل اين شرايط قول همكارى دادند: حَىّ عَلى خَيْرِالعَمَل بر اذكار اذان افزوده شود؛ بخش شرقى مسجد جامع به آنان اختصاص يابد؛ نام 12 امام(ع) پيشاپيش جنازه‌ها برده شود؛ در نماز بر مردگان پنج تكبير زنند و صيغ عقود و نكاح‌هايشان را ابوالمكارم حمزه جارى سازد.
وى افزون بر پاى بلند علمى، نقيب طالبيان و پيشواى مورد قبول شیعیان حلب بود. در 570ق. كه صلاح‌الدين ايوبى آهنگ حلب كرد و در بيرون شهر اردو زد، الملك الصالح زنگى صاحب حلب، از بيم آن‌كه مردم حلب شهر را به صلاح‌الدين تسليم كنند، آنان را در ميدان شهر گردآورد و با گريه و لابه از آنان يارى خواست. شیعیان با تحميل این شرايط قول همكارى دادند: حَىّ عَلى خَيْرِالعَمَل بر اذكار اذان افزوده شود؛ بخش شرقى مسجد جامع به آنان اختصاص يابد؛ نام 12 امام(ع) پيشاپيش جنازه‌ها برده شود؛ در نماز بر مردگان پنج تكبير زنند و صيغ عقود و نكاح‌هايشان را ابوالمكارم حمزه جارى سازد.


==اساتید==
==اساتید==
خط ۶۷: خط ۶۷:
# عزالدّين ابوالحرث محمدبن حسن بغدادى.
# عزالدّين ابوالحرث محمدبن حسن بغدادى.


فقيه نامدار، محمدبن ادريس حِلّى (د 598ق) نویسنده «السرائر» كه با ابوالمكارم حمزه معاصر بوده و از او اجاز روايت يافته، مى‌نویسد: «او را ديده‌ام و با یکديگر مكاتبه داشته‌ايم. در یکى از تصانيفش خطايى يافتم و با او در ميان نهادم. وى با دلايل ناموجه از پذيرفتن آن تن زد و نشان داد كه اين اعتراض بر او گران آمده است». اين سخن[[ابن‌ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]]، كه برخى او را از نوابغ شيعه به‌شمار مى‌آورند، چيزى از پاى علمى ابوالمكارم نمى‌كاهد، زيرا[[ابن‌ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] از اين دست سخنان در باب ديگر دانشمندان بزرگ شيعه نيز دارد.
فقيه نامدار، محمدبن ادريس حِلّى (د 598ق) نویسنده «السرائر» كه با ابوالمكارم حمزه معاصر بوده و از او اجاز روايت يافته، مى‌نویسد: «او را ديده‌ام و با یکديگر مكاتبه داشته‌ايم. در یکى از تصانيفش خطايى يافتم و با او در ميان نهادم. وى با دلايل ناموجه از پذيرفتن آن تن زد و نشان داد كه این اعتراض بر او گران آمده است». این سخن[[ابن‌ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]]، كه برخى او را از نوابغ شيعه به‌شمار مى‌آورند، چيزى از پاى علمى ابوالمكارم نمى‌كاهد، زيرا[[ابن‌ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] از این دست سخنان در باب ديگر دانشمندان بزرگ شيعه نيز دارد.


==وفات==
==وفات==
خط ۷۴: خط ۷۴:
==آثار==
==آثار==


نزدیک به 20 کتاب، رساله و نامه بدو نسبت داده‌اند. تنوع موضوعات اين آثار، نشان‌دهند وسعت دامن دانش اوست. برخى از آن‌ها عبارتند:
نزدیک به 20 کتاب، رساله و نامه بدو نسبت داده‌اند. تنوع موضوعات این آثار، نشان‌دهند وسعت دامن دانش اوست. برخى از آن‌ها عبارتند:


#غنية النزوع في علمى الاصول و الفروع
#غنية النزوع في علمى الاصول و الفروع
#مسألة في كونه تعالى جباراً؛ كه مهمترين اثر اوست. اين کتاب، مجموعه كاملى از تمام مباحث فقهى است كه به سبک قدما نوشته شده و مؤلف به ترتيب با باب طهارت، اثرش را آغاز كرده و با مبحث قضا و شهادت، آن را به پایان رسانيده است. جز آن‌كه مبحث امر به معروف و نهى از منكر را در کتاب فقه خود نياورده و از مباحث اصول اعتقادات وابسته به مبحث امامت، منظور داشته و در کتاب اصول دين مطرح كرده است.
#مسألة في كونه تعالى جباراً؛ كه مهمترين اثر اوست. این کتاب، مجموعه كاملى از تمام مباحث فقهى است كه به سبک قدما نوشته شده و مؤلف به ترتيب با باب طهارت، اثرش را آغاز كرده و با مبحث قضا و شهادت، آن را به پایان رسانيده است. جز آن‌كه مبحث امر به معروف و نهى از منكر را در کتاب فقه خود نياورده و از مباحث اصول اعتقادات وابسته به مبحث امامت، منظور داشته و در کتاب اصول دين مطرح كرده است.
#مسألة في نفى الرؤية و اعتقاد الامامية و مخالفيهم
#مسألة في نفى الرؤية و اعتقاد الامامية و مخالفيهم
#مسألة في الرد على من زعم ان الوجوب و القبح لايعلمان الاسمعاً
#مسألة في الرد على من زعم ان الوجوب و القبح لايعلمان الاسمعاً
۶۱٬۱۸۹

ویرایش