۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==تولد== | ==تولد== | ||
از تاريخ و محل تولد او اطلاعى در دست نيست و حتى ابن فُوَطى، معاصر وى نيز كه شرح احوال او را نوشته، در | از تاريخ و محل تولد او اطلاعى در دست نيست و حتى ابن فُوَطى، معاصر وى نيز كه شرح احوال او را نوشته، در این باره سكوت كرده است. اگرچه برخى از نویسندگان، نياى او هبةالله بن كمونه اسرائيلى را از فيلسوفان يهودى معاصر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] و ابوالخير خمار شمردهاند، ولى در منابع كهن بدين معنى اشاره نشده است. بااينهمه خود وى در کتاب البلدان در ذيل شهر قزوین، از ابوالقاسم بن هبةالله كمونى بهعنوان نياى خود نام برده است. | ||
==شهرت ابن کمونه== | ==شهرت ابن کمونه== | ||
شهرت ابن كمونه در ميان فيلسوفان مسلمان، بيشتر به سبب شبهاتى است كه به او نسبت دادهاند و همين معنى سبب شده كه آثار فلسفى او مورد توجه واقع نشود. چه، [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى]] بهعنوان قديمترين نویسندهاى كه درباره او سخن رانده، وى را مردى اديب، فيلسوف، منطقى و رياضىدان دانسته است كه طالبان علم به او روى مىآوردند. وى چندان شهرت داشته است كه [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى]] از او درخواست مىكند، چيزى برایش بنویسد كه زينتبخش کتابش باشد و ابن كمونه ابياتى برای او مىفرستد. ابن كمونه با دانشمندان و فيلسوفان معاصر خود مكاتبه داشته و رسالهاى حاوى پرسشهاى او از [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و پاسخهاى خواجه بر جاى مانده است. وى همچنين با نجمالدين دبيران كاتبى و شمسالدين محمد جوینى رابطه داشته و کتاب «اللمعة الجوینية» را چنانكه خود در مقدمه آن اشاره كرده، به نام شمسالدين نوشته است. از | شهرت ابن كمونه در ميان فيلسوفان مسلمان، بيشتر به سبب شبهاتى است كه به او نسبت دادهاند و همين معنى سبب شده كه آثار فلسفى او مورد توجه واقع نشود. چه، [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى]] بهعنوان قديمترين نویسندهاى كه درباره او سخن رانده، وى را مردى اديب، فيلسوف، منطقى و رياضىدان دانسته است كه طالبان علم به او روى مىآوردند. وى چندان شهرت داشته است كه [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى]] از او درخواست مىكند، چيزى برایش بنویسد كه زينتبخش کتابش باشد و ابن كمونه ابياتى برای او مىفرستد. ابن كمونه با دانشمندان و فيلسوفان معاصر خود مكاتبه داشته و رسالهاى حاوى پرسشهاى او از [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و پاسخهاى خواجه بر جاى مانده است. وى همچنين با نجمالدين دبيران كاتبى و شمسالدين محمد جوینى رابطه داشته و کتاب «اللمعة الجوینية» را چنانكه خود در مقدمه آن اشاره كرده، به نام شمسالدين نوشته است. از این معنى مىتوان دريافت كه وى بهرغم آنكه از ديدگاه برخى از فيلسوفان و متشرعان، مطرود بوده، دانشمندان معاصرش به وى به ديده اعتنا مىنگريستند. اگرچه فيلسوفان بعدى كمتر به اقوالش استناد كردهاند، ولى صدرالدين شيرازى در مسئله تصور و تصديق از او آرايى نقل كرده است. | ||
==مذهب ابن کمونه== | ==مذهب ابن کمونه== | ||
درباره اعتقادات مذهبى ابن كمونه، اختلاف بسيار هست. درحالىكه بسيارى او را يهودى دانستهاند، بعضى به استناد مقدمه پارهاى از آثارش كه حاوى درود بر پيامبر(ص) و خاندان نبوت است، وى را مسلمان و حتى برخى ديگر شيعه شمردهاند؛ اگرچه برخى نيز او را «شيطان الحكماء» لقب دادهاند. بههرحال از مفاد برخى از آثار او و اظهار نظرهاى [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى]] برمىآيد كه ابن كمونه اعتقادى به اديان نداشته و تصنيف و انتشار کتاب «تنقيح الأبحاث» سبب شد كه مردم بغداد بر او بشورند و با اجتماع در مدرسه مستنصريه خواستار مجازات او شوند. در پى | درباره اعتقادات مذهبى ابن كمونه، اختلاف بسيار هست. درحالىكه بسيارى او را يهودى دانستهاند، بعضى به استناد مقدمه پارهاى از آثارش كه حاوى درود بر پيامبر(ص) و خاندان نبوت است، وى را مسلمان و حتى برخى ديگر شيعه شمردهاند؛ اگرچه برخى نيز او را «شيطان الحكماء» لقب دادهاند. بههرحال از مفاد برخى از آثار او و اظهار نظرهاى [[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى]] برمىآيد كه ابن كمونه اعتقادى به اديان نداشته و تصنيف و انتشار کتاب «تنقيح الأبحاث» سبب شد كه مردم بغداد بر او بشورند و با اجتماع در مدرسه مستنصريه خواستار مجازات او شوند. در پى این شورش، شحنه بغداد تصميم به سوزاندن ابن كمونه گرفت، ولى طرفدارانش او را در صندوقى گذاشته، پنهانى به حلّه فرستادند و چندى بعد در همان جا درگذشت. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش