پرش به محتوا

اصطلاحات الصوفية: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
خط ۲۴: خط ۲۴:
'''اصطلاحات الصوفية'''، از آثار بسيار مختصر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است كه نویسنده در آن، تعدادى از اصطلاحات عرفانى را شرح داده است. همچنين در پایان کتاب، رساله كوچكى به آن ضميمه شده كه به نظر مصحح از آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است و نویسنده در آن نيز تعدادى ديگر از آن اصطلاحات را معنا كرده است.
'''اصطلاحات الصوفية'''، از آثار بسيار مختصر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است كه نویسنده در آن، تعدادى از اصطلاحات عرفانى را شرح داده است. همچنين در پایان کتاب، رساله كوچكى به آن ضميمه شده كه به نظر مصحح از آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است و نویسنده در آن نيز تعدادى ديگر از آن اصطلاحات را معنا كرده است.


عبدالرحمن حسن محمود، اين اثر را تصحيح كرده و مقدمه و تعليقاتى بر آن افزوده است.
عبدالرحمن حسن محمود، این اثر را تصحيح كرده و مقدمه و تعليقاتى بر آن افزوده است.


نویسنده در بيان انگيزه‌اش از نگارش کتاب، نوشته است: اشاره كردى به من كه الفاظ متداول در بين صوفيان محقق را شرح كنم. چون ديدم كه بسيارى از علماء الرسوم (دانشمندان رسمى؛ يعنى كسانى كه با علوم باطنى و عرفانى آشنا نيستند.) در هنگام مطالعه تصنيفات اهل طريقت ما، با الفاظ و اصطلاحات متداول آشنا نيستند و از من مى‌پرسند، پس درخواستت را اجابت كردم؛ ولى همه الفاظ را استقصا نكردم و مهم‌ترين‌ها را برگزيدم.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-6</ref>
نویسنده در بيان انگيزه‌اش از نگارش کتاب، نوشته است: اشاره كردى به من كه الفاظ متداول در بين صوفيان محقق را شرح كنم. چون ديدم كه بسيارى از علماء الرسوم (دانشمندان رسمى؛ يعنى كسانى كه با علوم باطنى و عرفانى آشنا نيستند.) در هنگام مطالعه تصنيفات اهل طريقت ما، با الفاظ و اصطلاحات متداول آشنا نيستند و از من مى‌پرسند، پس درخواستت را اجابت كردم؛ ولى همه الفاظ را استقصا نكردم و مهم‌ترين‌ها را برگزيدم.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-6</ref>
خط ۳۳: خط ۳۳:
در مجموع در اثر حاضر 223 اصطلاح عرفانى شناسانده شده است.
در مجموع در اثر حاضر 223 اصطلاح عرفانى شناسانده شده است.


روش نویسنده در اين اثر، توصيفى است.
روش نویسنده در این اثر، توصيفى است.


مصحح در مقدمه‌اش كه عنوانى برایش قرار نداده و مكان و تاريخ نگارش آن را نيز مشخص نكرده، تأكيد كرده است: در «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» چنين آمده است: شيخ محى‌الدين، محمد بن على، مشهور به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] متوفاى سال 638ق، تصنيف مختصرى دارد در اصطلاحات كه آن را در صفر سال 615ق، در ملطية نوشته است. مصحح افزوده است: اين نسخه كه در برابر شماست همان است كه صاحب «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» به آن اشاره كرده است و من آن را از «مكتبة الأزهر الشريف» نقل كردم در ضمن مجموعه‌اى در یک جلد با قلمى معمولى.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص3</ref>
مصحح در مقدمه‌اش كه عنوانى برایش قرار نداده و مكان و تاريخ نگارش آن را نيز مشخص نكرده، تأكيد كرده است: در «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» چنين آمده است: شيخ محى‌الدين، محمد بن على، مشهور به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] متوفاى سال 638ق، تصنيف مختصرى دارد در اصطلاحات كه آن را در صفر سال 615ق، در ملطية نوشته است. مصحح افزوده است: این نسخه كه در برابر شماست همان است كه صاحب «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» به آن اشاره كرده است و من آن را از «مكتبة الأزهر الشريف» نقل كردم در ضمن مجموعه‌اى در یک جلد با قلمى معمولى.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص3</ref>


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
برای آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به برخى از مطالب جالب آن كافى است:
برای آشنايى با روش و محتواى این اثر، توجه به برخى از مطالب جالب آن كافى است:
# شريعت: عبارت است از امر به التزام عبوديت. شطح: عبارت است از كلمه‌اى كه در آن بوى منيت و ادعا وجود دارد و اين موضوع گاه از محققان صادر مى‌شود.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>
# شريعت: عبارت است از امر به التزام عبوديت. شطح: عبارت است از كلمه‌اى كه در آن بوى منيت و ادعا وجود دارد و این موضوع گاه از محققان صادر مى‌شود.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>
# ادب: گاه منظور از اين كلمه، مراعات ادب شريعت است، گاهى ادب خدمت و گاه ادب حقّ؛ اما ادب شريعت، پايبندى به هر چيزى است كه ترسيم كرده است. ادب خدمت، فانى شدن از رؤيت آن خدمت است بااينكه در انجام آن نهايت تلاش را مبذول دارد و ادب حقّ، آن است كه بشناسى آنچه را برای تو است؛ وگرنه از اهل بساط دور مى‌شوى.<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>
# ادب: گاه منظور از این كلمه، مراعات ادب شريعت است، گاهى ادب خدمت و گاه ادب حقّ؛ اما ادب شريعت، پايبندى به هر چيزى است كه ترسيم كرده است. ادب خدمت، فانى شدن از رؤيت آن خدمت است بااينكه در انجام آن نهايت تلاش را مبذول دارد و ادب حقّ، آن است كه بشناسى آنچه را برای تو است؛ وگرنه از اهل بساط دور مى‌شوى.<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>
# الملامتية: هم الذين لم يظهر على ظواهرهم مما في بطونهم أثر، ألبتة.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>؛ يعنى «ملامتيه: آنان كسانى هستند كه از آنچه در باطن آنها است، البته هيچ اثرى بر ظاهرشان آشكار نشده است».
# الملامتية: هم الذين لم يظهر على ظواهرهم مما في بطونهم أثر، ألبتة.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>؛ يعنى «ملامتيه: آنان كسانى هستند كه از آنچه در باطن آنها است، البته هيچ اثرى بر ظاهرشان آشكار نشده است».
# المحادثة: خطاب الحق للعارفين من عالم الأسرار و الغيوب.<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>؛ يعنى «محادثه و گفتگو عبارت است از خطاب كردن حقّ (خدا) عارفان را از عالم اسرار و غيب».
# المحادثة: خطاب الحق للعارفين من عالم الأسرار و الغيوب.<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>؛ يعنى «محادثه و گفتگو عبارت است از خطاب كردن حقّ (خدا) عارفان را از عالم اسرار و غيب».
# مكر: حاصل شدن پياپى نعمت‌ها است با انجام مخالفت و گناه و باقى گذاردن اين حال با وجود سوء ادب و آشكار كردن نشانه‌ها و كرامات بدون هيچ امر و دستورى و بدون حدّ و اندازه.<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>منظور نویسنده همان سنت استدراج است كه در قرآن كريم مطرح شده است.
# مكر: حاصل شدن پياپى نعمت‌ها است با انجام مخالفت و گناه و باقى گذاردن این حال با وجود سوء ادب و آشكار كردن نشانه‌ها و كرامات بدون هيچ امر و دستورى و بدون حدّ و اندازه.<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>منظور نویسنده همان سنت استدراج است كه در قرآن كريم مطرح شده است.
# حجاب: هر چيزى است كه مطلوب تو را از چشمت دور سازد.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>دانستنى است از آنجا كه عارف، هدف و مقصود نهايى را عبارت از خداى متعال مى‌داند پس منظور اين است: هرچه خداى كريم را از چشم تو دور كند، حجاب است.
# حجاب: هر چيزى است كه مطلوب تو را از چشمت دور سازد.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>دانستنى است از آنجا كه عارف، هدف و مقصود نهايى را عبارت از خداى متعال مى‌داند پس منظور این است: هرچه خداى كريم را از چشم تو دور كند، حجاب است.
مطالب ملحقات، بسيار مختصر است و توضيحات مؤلف كافى نيست و به اشاره‌اى بسنده شده است. نویسنده از جمله چنين نوشته است: العبادات: للمعاوضات؛ يعنى عبادت‌ها برای عوض‌هاست.<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>مصحح در اينجا افزوده است: چون عابد منتظر اجر است.<ref>ر.ک: همان، ص30، پاورقى 2</ref>المحبة: للقربات؛ يعنى محبت برای تقرب به خدا است.<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>مصحح در اينجا افزوده است: چون او (مُحبّ)، خدا را مى‌طلبد و بس.<ref>ر.ک: همان، ص30، پاورقى 3</ref>طريقت ما اين است: محبت، نه عمل و فناء، نه بقاء.<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>مصحح در اينجا چنين تعليقه‌اى افزوده است: معناى اين مطلب اين نيست كه او دعوت به عمل نكردن مى‌كند، بلكه فقط مى‌گوید: اصل در نزد ما محبت است و كسى كه محبت دارد پيرو كسى است كه دوستش دارد و كارگر بدون محبت، مثل اجير سوء است.<ref>ر.ک: همان، ص31، پاورقى 1</ref>
مطالب ملحقات، بسيار مختصر است و توضيحات مؤلف كافى نيست و به اشاره‌اى بسنده شده است. نویسنده از جمله چنين نوشته است: العبادات: للمعاوضات؛ يعنى عبادت‌ها برای عوض‌هاست.<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>مصحح در اينجا افزوده است: چون عابد منتظر اجر است.<ref>ر.ک: همان، ص30، پاورقى 2</ref>المحبة: للقربات؛ يعنى محبت برای تقرب به خدا است.<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>مصحح در اينجا افزوده است: چون او (مُحبّ)، خدا را مى‌طلبد و بس.<ref>ر.ک: همان، ص30، پاورقى 3</ref>طريقت ما این است: محبت، نه عمل و فناء، نه بقاء.<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>مصحح در اينجا چنين تعليقه‌اى افزوده است: معناى این مطلب این نيست كه او دعوت به عمل نكردن مى‌كند، بلكه فقط مى‌گوید: اصل در نزد ما محبت است و كسى كه محبت دارد پيرو كسى است كه دوستش دارد و كارگر بدون محبت، مثل اجير سوء است.<ref>ر.ک: همان، ص31، پاورقى 1</ref>


==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش