پرش به محتوا

ابن حبیب، محمد بن حبیب: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
خط ۳۵: خط ۳۵:
'''ابن حبیب، محمد''' (د 245 ق859/ م)، مورّخ، نحوى و لغوى. وى در بغداد زاده شد و در سامرا درگذشت. او از باب ولاء به خاندان محمد بن عباس هاشمى، «هاشمى» نيز خوانده شده و از باب اشتهار به علم تاريخ، «اخبارى» و به سبب تأليف کتاب المحبّر، محبّرى لقب يافته بود. از زندگى او تقريبا هيچ نمى‌دانيم، حتى معلوم نيست پدرش كه بوده است. گویند حبيب نام مادر او بود (و به همين جهت آن كلمه را غير منصرف تلقى كرده‌اند) كه شايد پيش از ولادت محمد، بر اثر ملاعنه از شوى خود جدا شده بود. برخى نيز حبيب را پدر او انگاشته و سلسلۀ نسب او را چنين نوشته‌اند: محمد بن حبيب بن اميّة بن عمر.
'''ابن حبیب، محمد''' (د 245 ق859/ م)، مورّخ، نحوى و لغوى. وى در بغداد زاده شد و در سامرا درگذشت. او از باب ولاء به خاندان محمد بن عباس هاشمى، «هاشمى» نيز خوانده شده و از باب اشتهار به علم تاريخ، «اخبارى» و به سبب تأليف کتاب المحبّر، محبّرى لقب يافته بود. از زندگى او تقريبا هيچ نمى‌دانيم، حتى معلوم نيست پدرش كه بوده است. گویند حبيب نام مادر او بود (و به همين جهت آن كلمه را غير منصرف تلقى كرده‌اند) كه شايد پيش از ولادت محمد، بر اثر ملاعنه از شوى خود جدا شده بود. برخى نيز حبيب را پدر او انگاشته و سلسلۀ نسب او را چنين نوشته‌اند: محمد بن حبيب بن اميّة بن عمر.


در نيمۀ اول سدۀ 3 ق9/ م، كار گردآورى آثار و اخبار و ادب عربى به اوج رسيده و كار تدوین نگارش و ابداع آغاز شده بود. ميان دو مرحلۀ گردآورى و تدوین، ابن حبيب و برخى از هم‌عصران وى حلقۀ پيوند به شمار مى‌آيند. از فهرست کتاب‌هاى او كه پس از اين خواهد آمد، چنين برمى‌آيد كه وى هم به جمع‌آورى اشعار و اخبار شعرا همت گماشته، هم به تاريخ و انساب پرداخته و هم خود به تأليف کتاب‌هايى كه از نوآورى تهى نيست، دست زده است. همچنين ملاحظه مى‌كنيم كه وى در ميان بزرگ‌ترين راویان زمان خویش جاى دارد. او خود از ابن كلبى، ابن اعرابى، قطرب، ابوعبيده و ديگران روايت كرده و مردانى چون سكّرى (د 275 ق888/ م) و محمد بن احمد بن ابى عرابه از او روايت كرده‌اند (اين نامها در همۀ منابع كهن مذكورند، جز نام محمد بن احمد كه فقط [[خطيب بغدادى]] و سمعانى آورده‌اند). وى همچنين با ثعلب (د 291 ق904/ م) روابط دوستى داشت.
در نيمۀ اول سدۀ 3 ق9/ م، كار گردآورى آثار و اخبار و ادب عربى به اوج رسيده و كار تدوین نگارش و ابداع آغاز شده بود. ميان دو مرحلۀ گردآورى و تدوین، ابن حبيب و برخى از هم‌عصران وى حلقۀ پيوند به شمار مى‌آيند. از فهرست کتاب‌هاى او كه پس از این خواهد آمد، چنين برمى‌آيد كه وى هم به جمع‌آورى اشعار و اخبار شعرا همت گماشته، هم به تاريخ و انساب پرداخته و هم خود به تأليف کتاب‌هايى كه از نوآورى تهى نيست، دست زده است. همچنين ملاحظه مى‌كنيم كه وى در ميان بزرگ‌ترين راویان زمان خویش جاى دارد. او خود از ابن كلبى، ابن اعرابى، قطرب، ابوعبيده و ديگران روايت كرده و مردانى چون سكّرى (د 275 ق888/ م) و محمد بن احمد بن ابى عرابه از او روايت كرده‌اند (اين نامها در همۀ منابع كهن مذكورند، جز نام محمد بن احمد كه فقط [[خطيب بغدادى]] و سمعانى آورده‌اند). وى همچنين با ثعلب (د 291 ق904/ م) روابط دوستى داشت.


حكايت اين روابط، یکى از نادر رواياتى است كه دربارۀ ابن حبيب به دست ما رسيده است و نشان مى‌دهد كه وى، با آنكه چندين سال از ثعلب بزرگ‌تر بود، از حضور او در مجلس خویش بيمناك بود و از «املاء» خوددارى مى‌كرد، به خصوص كه یک بار وى در توضيح بيتى از حسّان فرو ماند و ثعلب به جاى او پاسخ گفت. با اينهمه از اين روايات، هيچ بوى خصومت و رقابت به مشام نمى‌رسد و گویى هم حضور ثعلب در مجلس او و هم سكوت ابن حبيب، از باب احترام متقابل بوده است. اما نمى‌دانيم مجلس درس ابن حبيب چگونه بود. غالبا گفته‌اند وى آموزگار بود.
حكايت این روابط، یکى از نادر رواياتى است كه دربارۀ ابن حبيب به دست ما رسيده است و نشان مى‌دهد كه وى، با آنكه چندين سال از ثعلب بزرگ‌تر بود، از حضور او در مجلس خویش بيمناك بود و از «املاء» خوددارى مى‌كرد، به خصوص كه یک بار وى در توضيح بيتى از حسّان فرو ماند و ثعلب به جاى او پاسخ گفت. با اينهمه از این روايات، هيچ بوى خصومت و رقابت به مشام نمى‌رسد و گویى هم حضور ثعلب در مجلس او و هم سكوت ابن حبيب، از باب احترام متقابل بوده است. اما نمى‌دانيم مجلس درس ابن حبيب چگونه بود. غالبا گفته‌اند وى آموزگار بود.


ياقوت از ابن ابى روبه نقل مى‌كند كه وى در مكتب خود فرزندان عباس بن محمّد را درس مى‌داده است و تنها شعرى كه از وى مى‌شناسیم دو بيت در بيان حال نابسامان «معلم» است كه بر اثر معاشرت با كودكان عقل خود را نيز از دست مى‌دهد. نكتۀ جالب توجه آنكه وى با پدر ابن رومى (د 283 ق896/ م) دوستى داشت و شاعر نيز در جوانى نزد او درس خوانده است.
ياقوت از ابن ابى روبه نقل مى‌كند كه وى در مكتب خود فرزندان عباس بن محمّد را درس مى‌داده است و تنها شعرى كه از وى مى‌شناسیم دو بيت در بيان حال نابسامان «معلم» است كه بر اثر معاشرت با كودكان عقل خود را نيز از دست مى‌دهد. نكتۀ جالب توجه آنكه وى با پدر ابن رومى (د 283 ق896/ م) دوستى داشت و شاعر نيز در جوانى نزد او درس خوانده است.


همگان، وى را عالم به أنساب و اخبار و راوى مورد اعتمادى دانسته‌اند، امّا در اين ميان مرزبانى كه از تكريم و تمجيد او فروگذار نكرده است، روايت شگفتى آورده مبنى بر اينكه وى آثار ديگران را مى‌گرفت و به نام خود مى‌ساخت و به عنوان نمونه از کتاب اسماعيل بن ابى عبدالله نام برده كه ابن حبيب آن را سراسر نقل كرده و سپس نام شعرايى را كه به بيتى از ابيات خود شهرت يافته‌اند، به آن افزوده و آن مجموعه را متعلق به خود خوانده است. اين داستان را اگر چه [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و ابن قاضى شهبة و [[سيوطى]] به اختصار آورده‌اند، اما گویى چندان مورد تأييد دانشمندان نيست، به خصوص كه مى‌بينيم غالب نویسندگان به روايات او استناد كرده‌اند، مثلاً[[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] 17 روايت از روايات مربوط به فرزدق را از قول او نقل كرده است. قابل ذكر آنكه او خود اكثر اين روايات را از اصمعى (د 215 ق830/ م) كه در شمار استادان او ياد نكرده‌اند، اخذ كرده است.
همگان، وى را عالم به أنساب و اخبار و راوى مورد اعتمادى دانسته‌اند، امّا در این ميان مرزبانى كه از تكريم و تمجيد او فروگذار نكرده است، روايت شگفتى آورده مبنى بر اينكه وى آثار ديگران را مى‌گرفت و به نام خود مى‌ساخت و به عنوان نمونه از کتاب اسماعيل بن ابى عبدالله نام برده كه ابن حبيب آن را سراسر نقل كرده و سپس نام شعرايى را كه به بيتى از ابيات خود شهرت يافته‌اند، به آن افزوده و آن مجموعه را متعلق به خود خوانده است. این داستان را اگر چه [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و ابن قاضى شهبة و [[سيوطى]] به اختصار آورده‌اند، اما گویى چندان مورد تأييد دانشمندان نيست، به خصوص كه مى‌بينيم غالب نویسندگان به روايات او استناد كرده‌اند، مثلاً[[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] 17 روايت از روايات مربوط به فرزدق را از قول او نقل كرده است. قابل ذكر آنكه او خود اكثر این روايات را از اصمعى (د 215 ق830/ م) كه در شمار استادان او ياد نكرده‌اند، اخذ كرده است.


نمى‌دانيم كه ابن حبيب به چه مذهب بوده است. با اينهمه حميد الله به استناد اينكه وى نام عائشه و ابوبكر و عمر را با عبارت «رحمه‌الله» و نام خديجه و على(ع) را با «رضى الله عنه» همراه كرده و گاه نيز خطاهايى به عمر نسبت داده، وى را شيعى مذهب پنداشته است.
نمى‌دانيم كه ابن حبيب به چه مذهب بوده است. با اينهمه حميد الله به استناد اينكه وى نام عائشه و ابوبكر و عمر را با عبارت «رحمه‌الله» و نام خديجه و على(ع) را با «رضى الله عنه» همراه كرده و گاه نيز خطاهايى به عمر نسبت داده، وى را شيعى مذهب پنداشته است.
خط ۵۳: خط ۵۳:


#المنمّق و اخبار قريش، شامل شرح احوال آدم(ع) و سلسلۀ پيامبران و سپس قريش و پيامبر اسلام(ص)، به كوشش احمد فارق، دهلى، 1384 ق1964/ م.
#المنمّق و اخبار قريش، شامل شرح احوال آدم(ع) و سلسلۀ پيامبران و سپس قريش و پيامبر اسلام(ص)، به كوشش احمد فارق، دهلى، 1384 ق1964/ م.
#المحبّر كه حاجى خليفه (128/2) آن را [[تاريخ الخلفاء]] نيز خوانده است (ضبط المجير در [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] احتمالا غلط چاپى است)، مهم‌ترين اثر اوست و سكّرى آن را روايت كرده است. مطالب اين کتاب با المنمّق یکى است. اين کتاب را خانم ليختن شتيتر در حيدر آباد دكن، 1361 ق1942/‌م و حميد الله با تحقيقاتى دربارۀ ابن حبيب و آثار او در بيروت به چاپ رسانده‌اند.
#المحبّر كه حاجى خليفه (128/2) آن را [[تاريخ الخلفاء]] نيز خوانده است (ضبط المجير در [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] احتمالا غلط چاپى است)، مهم‌ترين اثر اوست و سكّرى آن را روايت كرده است. مطالب این کتاب با المنمّق یکى است. این کتاب را خانم ليختن شتيتر در حيدر آباد دكن، 1361 ق1942/‌م و حميد الله با تحقيقاتى دربارۀ ابن حبيب و آثار او در بيروت به چاپ رسانده‌اند.
#المؤتلف و المختلف في النّسب، يا مختلف القبائل و مؤتلفها در ضبط نامهاى قبائل، به كوشش ووستنفلد، گوتينگن، 1850 م.
#المؤتلف و المختلف في النّسب، يا مختلف القبائل و مؤتلفها در ضبط نامهاى قبائل، به كوشش ووستنفلد، گوتينگن، 1850 م.
#کتاب امّهات النّبى، به روايت ابوالحسن احمد بن محمد بن جهم، به كوشش حسین على محفوظ، بر اساس نسخۀ کتابخانۀ مشكوة، بغداد، 1372 ق1952/ م.
#کتاب امّهات النّبى، به روايت ابوالحسن احمد بن محمد بن جهم، به كوشش حسین على محفوظ، بر اساس نسخۀ کتابخانۀ مشكوة، بغداد، 1372 ق1952/ م.
خط ۶۷: خط ۶۷:


#کتاب في اخبار الشعراء و طبقاتهم  
#کتاب في اخبار الشعراء و طبقاتهم  
#کتاب الشعراء و انسابهم، اين دو نسخه در حلب موجود است؛  
#کتاب الشعراء و انسابهم، این دو نسخه در حلب موجود است؛  


#خلق الانسان، بروگلمان مى‌نویسد كه [[سيوطى]] از اين کتاب نقل كرده و به نسخه‌اى از آن در برلين اشاره مى‌كند.
#خلق الانسان، بروگلمان مى‌نویسد كه [[سيوطى]] از این کتاب نقل كرده و به نسخه‌اى از آن در برلين اشاره مى‌كند.


برخى عناوین ديگر نيز جزء آثار او ذكر شده كه احتمالا بر اثر اختلاف روايت، به دو يا چند گونه نقل شده‌اند و شايد بر کتاب واحدى دلالت داشته باشند مانند: الامثال على افعل يا أفعل من في الامثال كه شايد همان الامثال باشند كه در شمارۀ 10 و 11 ذكر كرديم.
برخى عناوین ديگر نيز جزء آثار او ذكر شده كه احتمالا بر اثر اختلاف روايت، به دو يا چند گونه نقل شده‌اند و شايد بر کتاب واحدى دلالت داشته باشند مانند: الامثال على افعل يا أفعل من في الامثال كه شايد همان الامثال باشند كه در شمارۀ 10 و 11 ذكر كرديم.


انبوهى ديوان شعر نيز مى‌شناسیم كه وى روايت كرده يا ديگران از او روايت كرده‌اند؛ برخى از اين آثار اينك موجود است و برخى نيز نابود شده‌اند. ديوانهاى موجود از اين قرارند:  
انبوهى ديوان شعر نيز مى‌شناسیم كه وى روايت كرده يا ديگران از او روايت كرده‌اند؛ برخى از این آثار اينك موجود است و برخى نيز نابود شده‌اند. ديوانهاى موجود از این قرارند:  


#ديوان الفرزدق به روايت ابن حبيب از ابن الاعرابى. احتمالا همين روايت بوده كه سكّرى در اختيار داشته است: رواية السكرى عن محمّد بن حبيب عن ابن الاعرابى عن المفضل و ابن السكّيت عن الجرمازى و سعدان عن ابى عبيدة، به كوشش شاكر الفحام، چاپ عكسى، دمشق، 1385 ق1965/ م. به درستى نمى‌دانيم ديوان خطى اياصوفيه و قاهره كه باز به روايت ابن حبيب است تا چه حد با روايت سكرى برابر است.
#ديوان الفرزدق به روايت ابن حبيب از ابن الاعرابى. احتمالا همين روايت بوده كه سكّرى در اختيار داشته است: رواية السكرى عن محمّد بن حبيب عن ابن الاعرابى عن المفضل و ابن السكّيت عن الجرمازى و سعدان عن ابى عبيدة، به كوشش شاكر الفحام، چاپ عكسى، دمشق، 1385 ق1965/ م. به درستى نمى‌دانيم ديوان خطى اياصوفيه و قاهره كه باز به روايت ابن حبيب است تا چه حد با روايت سكرى برابر است.
خط ۸۴: خط ۸۴:
#ديوان الاخطل
#ديوان الاخطل


فهرست آثار ابن حبيب به اين جا ختم نمى‌شود، زيرا در منابع ما، روى هم رفته به بيش از 45 اثر اشاره شده است. اينك آنچه را كه [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] (ص 119) آورده و قبلا نقل نكرده‌ايم، بر مى‌شماريم: کتاب النسب، السعود و العمور، العمائر و الرّبائل في النسب، الموشح، المقتنى، غريب الحديث، الانواء، المشجر، الموشاء کتاب من استجيب دعوته، المفوف (المعفوف)، [[تاريخ الخلفاء]] (شايد همان المحبّر باشد)، کتاب من سمّى ببيت قاله، مقاتل الفرسان، العقل، السّماة (المسمّآة)، [ايام]جرير التى ذكرها في شعره، امهات اعيان بنى عبدالمطلب، المقتبس، امهات السّبعة (الشيعة) من قريش، الحيل (الخيل)، النبات، الارحام التى بين رسول‌الله(ص) و بين اصحابه سوى العصبة... و القاب اليمن (النّمر) و ربيعة و مضر<ref>آذرنوش، آذرتاش، ج3، ص306-308</ref>. 
فهرست آثار ابن حبيب به این جا ختم نمى‌شود، زيرا در منابع ما، روى هم رفته به بيش از 45 اثر اشاره شده است. اينك آنچه را كه [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] (ص 119) آورده و قبلا نقل نكرده‌ايم، بر مى‌شماريم: کتاب النسب، السعود و العمور، العمائر و الرّبائل في النسب، الموشح، المقتنى، غريب الحديث، الانواء، المشجر، الموشاء کتاب من استجيب دعوته، المفوف (المعفوف)، [[تاريخ الخلفاء]] (شايد همان المحبّر باشد)، کتاب من سمّى ببيت قاله، مقاتل الفرسان، العقل، السّماة (المسمّآة)، [ايام]جرير التى ذكرها في شعره، امهات اعيان بنى عبدالمطلب، المقتبس، امهات السّبعة (الشيعة) من قريش، الحيل (الخيل)، النبات، الارحام التى بين رسول‌الله(ص) و بين اصحابه سوى العصبة... و القاب اليمن (النّمر) و ربيعة و مضر<ref>آذرنوش، آذرتاش، ج3، ص306-308</ref>. 
==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references/>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش