۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
ابوسعد در جوانى مسافرتها كرده است. در رى با صاحب بن عبّاد، وزير دانشمند آل بویه، ديدار كرده و با او دوستى داشته است. آوى همچنين به عراق سفر كرده است. | ابوسعد در جوانى مسافرتها كرده است. در رى با صاحب بن عبّاد، وزير دانشمند آل بویه، ديدار كرده و با او دوستى داشته است. آوى همچنين به عراق سفر كرده است. | ||
او وزير ابوطالب مجدالدوله رستم بن فخرالدوله ديلمى (387-420 ق) سلطان رى بوده است و از سوى او «وزير كبير، ذى المعالى و زين الكفاة» لقب يافته است. تاريخ دقيق انتخاب وى به وزارت مشخص نيست، امّا تاريخ بركنارى او از وزارت به سال 420ق است. در | او وزير ابوطالب مجدالدوله رستم بن فخرالدوله ديلمى (387-420 ق) سلطان رى بوده است و از سوى او «وزير كبير، ذى المعالى و زين الكفاة» لقب يافته است. تاريخ دقيق انتخاب وى به وزارت مشخص نيست، امّا تاريخ بركنارى او از وزارت به سال 420ق است. در این سال، محمود بن سبكتكين غزنوى بر رى حكومت يافته و ابوسعد را بركنار كرده است. | ||
وى یک وزير شيعه مذهب بوده است، امّا در دوران وزارت خود فعاليت مهم سياسى كه باعث شهرت وى شود، انجام نداده است. مورّخان و زيستنگاران معاصر آوى و ديگران، وجهه مهم و برجسته زندگى او را در وزارت او ندانستهاند، بلكه از وى به عنوان یک دانشمند و اديب ياد كردهاند. مورّخان بزرگى چون [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] وقايع سياسى دوران حكومت آل بویه را نگاشتهاند، بدون اينكه حتى اسمى از او برده باشند، همين دلالت مىكند كه در | وى یک وزير شيعه مذهب بوده است، امّا در دوران وزارت خود فعاليت مهم سياسى كه باعث شهرت وى شود، انجام نداده است. مورّخان و زيستنگاران معاصر آوى و ديگران، وجهه مهم و برجسته زندگى او را در وزارت او ندانستهاند، بلكه از وى به عنوان یک دانشمند و اديب ياد كردهاند. مورّخان بزرگى چون [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] وقايع سياسى دوران حكومت آل بویه را نگاشتهاند، بدون اينكه حتى اسمى از او برده باشند، همين دلالت مىكند كه در این سالها فعالیتهای سياسى و اجتماعى مهم و برجستهاى كه ابوسعد منشأ آن باشد، انجام نگرفته و اگر هم انجام گرفته، كم و بىاهميّت بوده است. | ||
سلطان غزنوى با خلع وى از وزارت، او را به سمت استيفاى بعضى از اموال حكومتى گماشت. وى مدتى هم در | سلطان غزنوى با خلع وى از وزارت، او را به سمت استيفاى بعضى از اموال حكومتى گماشت. وى مدتى هم در این مقام مشغول بوده و ظاهرا تا هنگام مرگ نيز بر این منصب باقى مانده است. | ||
== وفات == | == وفات == | ||
درباره تاريخ مرگ او ميان مورّخان و محقّقان، اختلاف وجود دارد و محققانى چون [[زرکلی، خیرالدین|خيرالدّين زركلى]]، عمررضا كحّاله و بروكلمان تاريخ مرگ او را 421ق نگاشتهاند. حاجى خليفه در کتاب [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] تاريخ مرگ آوى را 422ق گفته است. برخى از محققان هم سال مرگ او را 432ق دانستهاند. مثلاً[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ طهرانى]] در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» همين تاريخ را برای مرگ او ذكر كرده است. مدركى كه اينان بر آن استناد كردهاند، روايتى است كه یکى از شاگردان آوى، موسوم به عبدالرحمان مفيد نيشابورى در سال 432ق از ابوسعد نقل كرده است. | درباره تاريخ مرگ او ميان مورّخان و محقّقان، اختلاف وجود دارد و محققانى چون [[زرکلی، خیرالدین|خيرالدّين زركلى]]، عمررضا كحّاله و بروكلمان تاريخ مرگ او را 421ق نگاشتهاند. حاجى خليفه در کتاب [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] تاريخ مرگ آوى را 422ق گفته است. برخى از محققان هم سال مرگ او را 432ق دانستهاند. مثلاً[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ طهرانى]] در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» همين تاريخ را برای مرگ او ذكر كرده است. مدركى كه اينان بر آن استناد كردهاند، روايتى است كه یکى از شاگردان آوى، موسوم به عبدالرحمان مفيد نيشابورى در سال 432ق از ابوسعد نقل كرده است. این روايت را مرحوم [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدّث نورى]] در فايده سوم از خاتمه [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] آورده است. | ||
از روايت [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] چنين برمىآيد كه ابوسعد در سال 432ق زنده بوده امّا اينكه در چه تاريخى وفات يافته، دقيقا دانسته نيست. | از روايت [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] چنين برمىآيد كه ابوسعد در سال 432ق زنده بوده امّا اينكه در چه تاريخى وفات يافته، دقيقا دانسته نيست. |
ویرایش