۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
مؤلف، در زمانى مىزيسته است كه حكومت مركزى در عراق سقوط مىكند و مردم كه قدرى آزادى نسبى به دست آورده بودند، برخى از معممين را مورد لعن و تهمت قرار دادند و ديگر احترامى برای آنها قايل نبودند. | مؤلف، در زمانى مىزيسته است كه حكومت مركزى در عراق سقوط مىكند و مردم كه قدرى آزادى نسبى به دست آورده بودند، برخى از معممين را مورد لعن و تهمت قرار دادند و ديگر احترامى برای آنها قايل نبودند. | ||
نویسنده، معتقد است برخى از روحانیون به دليل آنكه از مسير مروت و جوانمردى خارج شدند و زىّ طلبگى را كنار گذاشتند مردم آنها را مورد انتقاد قرار دادهاند و لذا مشكل عمده را در ترك مروّت دانسته است و با تأليف | نویسنده، معتقد است برخى از روحانیون به دليل آنكه از مسير مروت و جوانمردى خارج شدند و زىّ طلبگى را كنار گذاشتند مردم آنها را مورد انتقاد قرار دادهاند و لذا مشكل عمده را در ترك مروّت دانسته است و با تأليف این کتاب مىخواهد مروت را تعريف كند و بيان كند كه چگونه مىتوان این روحيه را در بين روحانیون و طلاب رواج داد و جلوههاى مختلف آن را بر حسب افراد و زمانها و مكانهاى مختلف نشان دهد. | ||
وى خاطرنشان مىكند كه هر عملى از روحانیون و طلاب كه خلاف مروّت باشد، موجب هتك | وى خاطرنشان مىكند كه هر عملى از روحانیون و طلاب كه خلاف مروّت باشد، موجب هتك این نهاد دينى و وهن حوزههاى علميه خواهد شد. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
سپس مروّت را از ديدگاه روايات و اشعار بررسى مىكند. در پایان نيز ضمن برشمردن برخى از مصاديق مروت، آن را از نظرگاه فقه اسلامى مورد بررسى قرار داده است. | سپس مروّت را از ديدگاه روايات و اشعار بررسى مىكند. در پایان نيز ضمن برشمردن برخى از مصاديق مروت، آن را از نظرگاه فقه اسلامى مورد بررسى قرار داده است. | ||
مروّت يعنى كمال انسانيت كه گاه به جوانمردى نيز تعبير مىشود. روش و رفتار جوانمردانه؛ يعنى انجام كارهايى كه زينت و كمال یک انسان فرهيخته باشد. بنا بر | مروّت يعنى كمال انسانيت كه گاه به جوانمردى نيز تعبير مىشود. روش و رفتار جوانمردانه؛ يعنى انجام كارهايى كه زينت و كمال یک انسان فرهيخته باشد. بنا بر این هر گونه عملى كه از نظر عرف جامعه دينى، عيب و نقص باشد، خلاف مروت و جوانمردى است؛ حتى اگر آن عمل عمل مباح باشد. | ||
مؤلف پس از بيان معناى لغوى | مؤلف پس از بيان معناى لغوى این واژه متذكر مىشود كه فقها معمولاً این مسئله را در ضمن تعريف عدالت مطرح مىكنند. | ||
برخى از فقها معتقدند یکى از مؤلفههاى عدالت مروّت است؛ يعنى امام جماعت نبايد مرتكب كارى شود كه از نظر عرف جامعه عملى ناپسند و زشت تلقى مىشود. برخى از فقها مروت را به معناى دورى از كارهاى پست و بىارزش مىدانند كه در شأن افراد فرهيخته و دانشمند نيست؛ مانند مسخره كردن افراد يا غذا خوردن در خيابان و يا حتى پوشيدن لباسى كه در شأن آنها نباشد. | برخى از فقها معتقدند یکى از مؤلفههاى عدالت مروّت است؛ يعنى امام جماعت نبايد مرتكب كارى شود كه از نظر عرف جامعه عملى ناپسند و زشت تلقى مىشود. برخى از فقها مروت را به معناى دورى از كارهاى پست و بىارزش مىدانند كه در شأن افراد فرهيخته و دانشمند نيست؛ مانند مسخره كردن افراد يا غذا خوردن در خيابان و يا حتى پوشيدن لباسى كه در شأن آنها نباشد. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
البته نویسنده تذكر مىدهد كه مروت از لوازم انسانيت است و منطبق بر فطرت پاك انسانى است و لذا اگر عموم مردم در اثر عدول از فطرت انسانى از برخى سنن شرعى روىگردان شدند، علما نبايد تابع چنين عرفى باشند. به همين خاطر [[شهيد ثانى]] در [[الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (2 جلدی)|لمعه]] فرموده است: اگر شخصى مستحبات شرعى را رعايت كند، اشكالى ندارد هرچند عامه آن را زشت تلقى كنند؛ مانند حنا گذاشتن و غيره. وى سپس برخى از روايات مربوط به مروت را ذكر كرده است. | البته نویسنده تذكر مىدهد كه مروت از لوازم انسانيت است و منطبق بر فطرت پاك انسانى است و لذا اگر عموم مردم در اثر عدول از فطرت انسانى از برخى سنن شرعى روىگردان شدند، علما نبايد تابع چنين عرفى باشند. به همين خاطر [[شهيد ثانى]] در [[الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (2 جلدی)|لمعه]] فرموده است: اگر شخصى مستحبات شرعى را رعايت كند، اشكالى ندارد هرچند عامه آن را زشت تلقى كنند؛ مانند حنا گذاشتن و غيره. وى سپس برخى از روايات مربوط به مروت را ذكر كرده است. | ||
در پایان به تفصيل وارد | در پایان به تفصيل وارد این بحث فقهى مىشود كه آيا مروت در عدالت شرط است يا خير؟ وى پس از ذكر دلايل موافقين و مخالفين، مروت را در عدالت شرط مىداند. | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش