پرش به محتوا

إعجاز القرآن و أسرار التنزيل الموسوم فتح الجليل للعبد الذليل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
خط ۳۰: خط ۳۰:


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با مقدمه چاپ اول و دوم آغاز شده كه اعجاز قرآن، سير اجمالى تصانيف پيرامون قرآن، سابقه چاپ، نسبت اين رساله در آن آمده سپس تفصيلى [[سيوطى]] و کتابش و مقارنه‌اى در نسخ، سپس متن «اعجاز القرآن» آمده كه [[سيوطى]] آيه 257 سوره بقره (قسمتى از آيت الكرسى) را از جهت علوم بلاغتى بررسى مى‌كند.
کتاب با مقدمه چاپ اول و دوم آغاز شده كه اعجاز قرآن، سير اجمالى تصانيف پيرامون قرآن، سابقه چاپ، نسبت این رساله در آن آمده سپس تفصيلى [[سيوطى]] و کتابش و مقارنه‌اى در نسخ، سپس متن «اعجاز القرآن» آمده كه [[سيوطى]] آيه 257 سوره بقره (قسمتى از آيت الكرسى) را از جهت علوم بلاغتى بررسى مى‌كند.


==ویژگی‌ها==
==ویژگی‌ها==
خط ۳۷: خط ۳۷:
به عقيده محقق «اعجاز القرآن» گامى مهم در بررسى و تطبيق قضاياى بلاغى قرآن بوسيله تفكر در آيات بوده و شامل اصطلاحات بلاغى علم معانى، بديع و بيان است و مؤلفش به اختصار اشارات قرآنى علم اصول فقه، فقه، نحو و سلوك را نيز ذكر مى‌كنند.
به عقيده محقق «اعجاز القرآن» گامى مهم در بررسى و تطبيق قضاياى بلاغى قرآن بوسيله تفكر در آيات بوده و شامل اصطلاحات بلاغى علم معانى، بديع و بيان است و مؤلفش به اختصار اشارات قرآنى علم اصول فقه، فقه، نحو و سلوك را نيز ذكر مى‌كنند.


على‌رغم زحمت زيادى كه [[سيوطى]] در جمع‌آورى اين مطالب كشيده، خلط بين علوم بلاغى صورت گرفته، شايسته بود انواع اصطلاحات بديع و سپس معانى و بيان را بررسى كنند. سير مطالبشان موهِم اين است كه او علم معانى را از علوم بلاغى نمى‌داند. بعلاوه تعداد مصطلحات مورد بررسى كه بالغ بر120 مورد است با كلام او در ابتداى رساله‌اش نمى‌سازد.[[سيوطى]] انگيزه‌اش را استفاه محققین در اسرار نزول دانسته‌اند و كمتر به توضيح اصطلاحات پرداخته‌اند.
على‌رغم زحمت زيادى كه [[سيوطى]] در جمع‌آورى این مطالب كشيده، خلط بين علوم بلاغى صورت گرفته، شايسته بود انواع اصطلاحات بديع و سپس معانى و بيان را بررسى كنند. سير مطالبشان موهِم این است كه او علم معانى را از علوم بلاغى نمى‌داند. بعلاوه تعداد مصطلحات مورد بررسى كه بالغ بر120 مورد است با كلام او در ابتداى رساله‌اش نمى‌سازد.[[سيوطى]] انگيزه‌اش را استفاه محققین در اسرار نزول دانسته‌اند و كمتر به توضيح اصطلاحات پرداخته‌اند.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
به نظر ايشان در فقره '''«آمنوا»''' و '''«كفروا»''' '''«نور»''' و '''«ظلمات»''' جمع بين ضدين صورت گرفته و بين «الله و طاغوت» ولى و اولياء، آمنوا و كفروا، من و إلى» مقابله است و معتقدند هشت مجاز در «يخرجهم، يخرجونهم، اصحاب النار، ظلمات و نور» وجود دارد و در مفرد آمدن نور و جمع بودن ظلمات، إفراد ولى المؤمنين و اولياء، تفنّن و در سه مورد تقديم و تأخير است و جمله '''يخرجهم''' و '''يخرجونهم''' تفسير ولايت هستند كه البته اساتيد معانى آنرا استيناف بيانى مى‌گویند.
به نظر ايشان در فقره '''«آمنوا»''' و '''«كفروا»''' '''«نور»''' و '''«ظلمات»''' جمع بين ضدين صورت گرفته و بين «الله و طاغوت» ولى و اولياء، آمنوا و كفروا، من و إلى» مقابله است و معتقدند هشت مجاز در «يخرجهم، يخرجونهم، اصحاب النار، ظلمات و نور» وجود دارد و در مفرد آمدن نور و جمع بودن ظلمات، إفراد ولى المؤمنين و اولياء، تفنّن و در سه مورد تقديم و تأخير است و جمله '''يخرجهم''' و '''يخرجونهم''' تفسير ولايت هستند كه البته اساتيد معانى آنرا استيناف بيانى مى‌گویند.


مؤلف پس از ذكر موارد ديگرى، قلب در لفظ طاغوت را به نقل از [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بيان كرده امّا خود در «البيان في غريب اعراف القرآن» اعتراضى بر اين مطلب دارد.
مؤلف پس از ذكر موارد ديگرى، قلب در لفظ طاغوت را به نقل از [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بيان كرده امّا خود در «البيان في غريب اعراف القرآن» اعتراضى بر این مطلب دارد.


در '''«الله ولىّ الذين...»''' معتقد به حصر است يعنى هيچ ولى‌اى برای مؤمنين غير خداوند وجود ندارد و در '''«اولئك»''' خطاب را عام و احتمال هم مى‌دهد كه التفات باشد و مراد، نبى اكرم(ص) بوده از باب إضمار آنچه در ذهن است مثل '''(رفع بعضهم درجاتٍ)'''، در توصيف احتباك مى‌گوید: ذكر دو جمله است كه از هر دو قسمتى كه در جاى ديگر آمده، حذف شده‌اند مثلاً تقدير '''«الله ولى الذين آمنوا»'''، الله ولى الذين آمنوا و هم اصحاب الجنه است. در ادامه بر فرائد، اتّساع، استعمال لفظ در حقيقت، ابداع، إرسال المثل، انواع جناس‌ها، استعاره اشاره و تمام استخراجات را زائيده فكر خود با استناد به قواعد علم بلاغت مى‌دانند غير از دو مورد كه در «ترديد» از ابوحيّان کتاب بحرالمحيط و در '''«الطاغوت»''' از [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|كشاف]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل كرده است.
در '''«الله ولىّ الذين...»''' معتقد به حصر است يعنى هيچ ولى‌اى برای مؤمنين غير خداوند وجود ندارد و در '''«اولئك»''' خطاب را عام و احتمال هم مى‌دهد كه التفات باشد و مراد، نبى اكرم(ص) بوده از باب إضمار آنچه در ذهن است مثل '''(رفع بعضهم درجاتٍ)'''، در توصيف احتباك مى‌گوید: ذكر دو جمله است كه از هر دو قسمتى كه در جاى ديگر آمده، حذف شده‌اند مثلاً تقدير '''«الله ولى الذين آمنوا»'''، الله ولى الذين آمنوا و هم اصحاب الجنه است. در ادامه بر فرائد، اتّساع، استعمال لفظ در حقيقت، ابداع، إرسال المثل، انواع جناس‌ها، استعاره اشاره و تمام استخراجات را زائيده فكر خود با استناد به قواعد علم بلاغت مى‌دانند غير از دو مورد كه در «ترديد» از ابوحيّان کتاب بحرالمحيط و در '''«الطاغوت»''' از [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|كشاف]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل كرده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش