۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==تحصیل== | ==تحصیل== | ||
وى دوران كودكى و نوجوانى را در | وى دوران كودكى و نوجوانى را در این شهر به سر برد و نزد پدرش، ابومحمد عبدالله كه دانشمندى اديب و عارفى كامل بود، قرآن و حديث و شعر و ادب و مقدمات و علوم متداول آن زمان را فراگرفت. | ||
پدر وى از هيچگونه حمايت و تشویق نسبت به وى فرو نمىگذاشت؛ آنچنانكه پيوسته آموختههاى او را بازپس مىطلبيد. وى سپس اجازه نقل و روايت همه کتابهاى خود را به او داد و حتى شايد از باب كسب اعتبار، در دو سالگى برای او از بعضى مشايخ خویش اجازه روايت حديث گرفت. | پدر وى از هيچگونه حمايت و تشویق نسبت به وى فرو نمىگذاشت؛ آنچنانكه پيوسته آموختههاى او را بازپس مىطلبيد. وى سپس اجازه نقل و روايت همه کتابهاى خود را به او داد و حتى شايد از باب كسب اعتبار، در دو سالگى برای او از بعضى مشايخ خویش اجازه روايت حديث گرفت. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
پس از سقوط بلنسيه، ابن ابار بار ديگر همراه زيّان به دانيه رفت و چندى انتظار كشيد و با ديگر امراى مسلمانِ اندلس به نامهنگارى پرداخت، اما نتيجهاى به دست نيامد. وى 42 ساله بود كه از تجديد قواى مسلمين و بازپسگرفتن سرزمينهاى از دسترفته نوميد شد و با خانواده خویش روى به افريقا نهاد. وى نخست در شهر بِجايه مسكن گزيد، اما نظر به سابقهاى كه در دربار تونس داشت، کتابت انشاء و علامت را در ديوان رسائل امير ابوزكريا به عهده گرفت. | پس از سقوط بلنسيه، ابن ابار بار ديگر همراه زيّان به دانيه رفت و چندى انتظار كشيد و با ديگر امراى مسلمانِ اندلس به نامهنگارى پرداخت، اما نتيجهاى به دست نيامد. وى 42 ساله بود كه از تجديد قواى مسلمين و بازپسگرفتن سرزمينهاى از دسترفته نوميد شد و با خانواده خویش روى به افريقا نهاد. وى نخست در شهر بِجايه مسكن گزيد، اما نظر به سابقهاى كه در دربار تونس داشت، کتابت انشاء و علامت را در ديوان رسائل امير ابوزكريا به عهده گرفت. | ||
ابن ابار، «علامت سلطانى» (طغرا) را به خط مغربى مىنگاشت، ولى سلطان ترجيح مىداد كه به خط مشرقى نگاشته شود. پس | ابن ابار، «علامت سلطانى» (طغرا) را به خط مغربى مىنگاشت، ولى سلطان ترجيح مىداد كه به خط مشرقى نگاشته شود. پس این وظيفه را به احمد بن ابراهيم غسّانى سپرد و از ابن ابّار خواست كه فقط به انشاى رسائل و کتابت آنها بپردازد و جاى علامت را برای خطّاط جديد خالى بگذارد، امّا ابن ابار از این فرمان، سر باز زد و سلطان او را بركنار و خانهنشين ساخت. بيشتر محققان عوامل ديگرى را نيز در این كار دخيل مىدانند كه از مهمترين آنها، حسادت و رقابت بزرگان تونسى نسبت به مسلمانانى بود كه از اندلس به تونس مهاجرت كرده و به مناصب عالى دست يافته بودند. در این هنگام ابن ابار كه بر احوال خویش نگران بود، به امير ابوعبدالله محمد، پسر سلطان كه بعدها با لقب مستنصر فرمانرواى تونس شد، پناه برد. | ||
در همين ايام، وى کتاب «اعتاب الکتاب» را نگاشت كه موضوع آن سرگذشت منشيان و دبيرانى است كه در روزگاران گذشته مورد خشم و بىمهرى حاكمان قرار گرفته، سپس عفو شده و به مناصب خود بازگشته بودند. بدينسان، وى بار ديگر به دربار حفصيان تونس بازگشت، اما در 646ق كه وليعهد سلطان، ابویحيى درگذشت و سلطان نيز خود سال بعد چشم از جهان فروبست، مستنصر به حكومت رسيد. وى كه پيش از اين، شفيع ابن ابار شده بود، او را در سمت انشاى رسائل باقى گذاشت، اما حسودان بهخصوص احمد غسّانى وزير، وجود او را تحمل نمىتوانستند كرد و سرانجام، مستنصر را بر آن داشتند كه وى را به بجايه تبعيد كند. احتمالاً او بايد در حدود سال 655ق، تبعيد شده باشد، زيرا على بن محمد تجيبى در | در همين ايام، وى کتاب «اعتاب الکتاب» را نگاشت كه موضوع آن سرگذشت منشيان و دبيرانى است كه در روزگاران گذشته مورد خشم و بىمهرى حاكمان قرار گرفته، سپس عفو شده و به مناصب خود بازگشته بودند. بدينسان، وى بار ديگر به دربار حفصيان تونس بازگشت، اما در 646ق كه وليعهد سلطان، ابویحيى درگذشت و سلطان نيز خود سال بعد چشم از جهان فروبست، مستنصر به حكومت رسيد. وى كه پيش از اين، شفيع ابن ابار شده بود، او را در سمت انشاى رسائل باقى گذاشت، اما حسودان بهخصوص احمد غسّانى وزير، وجود او را تحمل نمىتوانستند كرد و سرانجام، مستنصر را بر آن داشتند كه وى را به بجايه تبعيد كند. احتمالاً او بايد در حدود سال 655ق، تبعيد شده باشد، زيرا على بن محمد تجيبى در این سال معجم ابن ابار را در بجايه نزد وى خوانده است. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
لازم به ذكر است كه تشابه اسمى ابن ابار با ابوجعفر احمد خولانى اشبيلى (م 430 يا 433ق)، شاعر و اديب و نویسنده معروف قرن 5ق، ملقّب به ابن الابار باعث گرديده است كه بعضى از آثار هریک از | لازم به ذكر است كه تشابه اسمى ابن ابار با ابوجعفر احمد خولانى اشبيلى (م 430 يا 433ق)، شاعر و اديب و نویسنده معروف قرن 5ق، ملقّب به ابن الابار باعث گرديده است كه بعضى از آثار هریک از این دو، به ديگرى نسبت داده شود؛ بنابراین، مىتوان در انتساب برخى از این آثار به ابن ابار با ديده ترديد نگريست. | ||
مشهورترين آثار شناختهشده وى | مشهورترين آثار شناختهشده وى | ||
#[[إعتاب الكتاب]]؛ | #[[إعتاب الكتاب]]؛ | ||
#تحفة القادم في شعراء الاندلس (از | #تحفة القادم في شعراء الاندلس (از این کتاب، نسخهاى در دست نيست و فقط مختصرى از آن تحت عنوان «المقتضب من التحفة» - تدوین بلفيقى - بر جاى مانده است)؛ | ||
#التكملة لکتاب الصلة؛ | #التكملة لکتاب الصلة؛ | ||
#الحلة السيراء في اشعار الاُمراء؛ | #الحلة السيراء في اشعار الاُمراء؛ |
ویرایش