۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
در | در این كتاب، آثار ابنالمقفع با عناوین [[كليلة و دمنة]]، الادب الكبير، الادب الصغير، الدرّة اليتيمة، رسالة في الصحابة و ساير آثار و حكمتهاى منسوب به وى، جمعآورى شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه كتاب، به جايگاه نثر فنى نزد عرب و پيدايش آن بعد از پاگيرى نظام اجتماعى اسلام و نبود چنين نثرى در زمان جاهليّت اشاره شده است. در ادامه، بيان شده كه در قرن دوم هجرى، دو نویسنده به نامهاى [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|عبدالله بنالمقفع]] و عبدالحميد كاتب، پايهگزار | در مقدمه كتاب، به جايگاه نثر فنى نزد عرب و پيدايش آن بعد از پاگيرى نظام اجتماعى اسلام و نبود چنين نثرى در زمان جاهليّت اشاره شده است. در ادامه، بيان شده كه در قرن دوم هجرى، دو نویسنده به نامهاى [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|عبدالله بنالمقفع]] و عبدالحميد كاتب، پايهگزار این نثر فنى و ادبى بودند؛ سپس شرح حال زندگى، مراحل تحصيل و همنشينى [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابنالمقفع]] با شعرا و اديبان، آثار و شهرت او در نامهنویسى، بيان اقوال علت مرگ وى، مقايسه بين [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابنالمقفع]] و [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و خلاصهاى از مطالب كتاب آمده است.<ref>مقدمه، ص5</ref> | ||
«[[كليلة و دمنة]]» مجموعهاى از داستانهاى ایرانى و هندى است كه [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابنالمقفع]] از زبان پهلوى به عربى ترجمه نموده و قصههاى آن از زبان حيوانات و پرندگان، درباره وظايف حاكم نسبت به مردم و توجه دادن پادشاهان به عدل و انصاف مىباشد.<ref>[[كليلة و دمنة]]، ص33</ref> | «[[كليلة و دمنة]]» مجموعهاى از داستانهاى ایرانى و هندى است كه [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابنالمقفع]] از زبان پهلوى به عربى ترجمه نموده و قصههاى آن از زبان حيوانات و پرندگان، درباره وظايف حاكم نسبت به مردم و توجه دادن پادشاهان به عدل و انصاف مىباشد.<ref>[[كليلة و دمنة]]، ص33</ref> | ||
«ادب كبير» رسالهاى است كه از اندرزنامههاى ایرانى و همچنين از تجربههاى مؤلف در زندگى شخصى، سرچشمه گرفته است. جنبه اخلاقى كتاب كاملا عملى است. اندرزهايش به ندرت به یک سطح عالى اخلاقى مىرسد و محدود است به آداب معاشرت، زيركى و بهرهجویى از عواطف نفسانى به سود خویش. از رحم دينى در | «ادب كبير» رسالهاى است كه از اندرزنامههاى ایرانى و همچنين از تجربههاى مؤلف در زندگى شخصى، سرچشمه گرفته است. جنبه اخلاقى كتاب كاملا عملى است. اندرزهايش به ندرت به یک سطح عالى اخلاقى مىرسد و محدود است به آداب معاشرت، زيركى و بهرهجویى از عواطف نفسانى به سود خویش. از رحم دينى در این كتاب اثرى نيست و جهانبينى آن با مردم دوره تجدّد (رنسانس)، بيشتر مناسب است، تا با مردم قرون وسطاى اسلامى. این در حاليست كه «ادب كبير»، عارى از هرگونه اشاره به محيط تاريخى خاصى است.<ref>الادب الكبير، ص277</ref> | ||
مؤلف در مقدمه كتاب «ادب صغير»، حاجت عقل به ادب و تأثير آن در رشد عقل انسان را بررسى كرده است.<ref>الادب الصغير، ص315</ref> | مؤلف در مقدمه كتاب «ادب صغير»، حاجت عقل به ادب و تأثير آن در رشد عقل انسان را بررسى كرده است.<ref>الادب الصغير، ص315</ref> | ||
«رسالة في الصحابه»، كتابى است در موضوع سياست. مخاطب ابنمقفع در | «رسالة في الصحابه»، كتابى است در موضوع سياست. مخاطب ابنمقفع در این كتاب، خليفهاى است كه هرچند نامش برده نشده، اما بىگمان منصور است و در آن یک رشتهانديشهها، درباره مسائل معين سياسى، دينى و اجتماعى مربوط به محيط و روزگار آن خليفه بدو عرضه شده است. رفتار طبقه ممتاز لشكرى خراسان و روابط ايشان با خليفه، انتخاب صاحبمنصبان عالى مرتبه و درباريان، وضع اهالى عراق و شام در آغاز خلافت عباسى و اختلافات قضايى و ادارى، موضوعهايى است كه درباره آنها ملاحظات و پيشنهادهاى جالبى ايراد مىشود كه هم انديشههاى نویسنده را نشان مىدهد و هم روشنگر وضع موجود است. پيشنهاد ابنمقفع، این است كه خليفه بايد یک مجموعه قوانين و آئينهاى قضايى فراهم آورد و تباعد نظر ميان مذاهب مختلف و محيطهاى گوناگون جامعه اسلامى را زيرنظر مقام خلافت، وحدت بخشد.<ref>رسالته في الصحابة، ص345</ref> | ||
كتاب «الدرَّة اليتيمة» داراى كلماتى اديبانه، در موضوع پندهاى اخلاقى مىباشد.<ref>الدرة اليتيمة، ص363</ref> | كتاب «الدرَّة اليتيمة» داراى كلماتى اديبانه، در موضوع پندهاى اخلاقى مىباشد.<ref>الدرة اليتيمة، ص363</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در بخش «ساير آثار»، نامهها و جواب نامهها و دستنوشتههاى منسوب به مؤلف تدوین شده است.<ref>الآثار الاخرى، ص370</ref> | در بخش «ساير آثار»، نامهها و جواب نامهها و دستنوشتههاى منسوب به مؤلف تدوین شده است.<ref>الآثار الاخرى، ص370</ref> | ||
آخرين رساله كتاب، مشتمل بر حكمتهايى است كه به [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابنالمقفع]] نسبت داده شده است. | آخرين رساله كتاب، مشتمل بر حكمتهايى است كه به [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابنالمقفع]] نسبت داده شده است. این رساله در دارالكتاب مصر نگهدارى مىشود و كاتب آن على بن احمد حلبى به سال 844ق مىباشد.<ref>حكم ابنالمقفع، ص381</ref> | ||
از آنجايى كه [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابنالمقفع]] ایرانى الاصل و زرتشتىِ طرفدار مسلك مانى بوده و اسلام را در ظاهر اختيار كرده بود، لذا انگيزه او در ترجمه آثار فارسی به عربى، جلوگيرى از انقراض يادگارهاى ایران باستان است. بنابراین آنچه توانست از كتابهاى ایران قديم را كه متضمن | از آنجايى كه [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابنالمقفع]] ایرانى الاصل و زرتشتىِ طرفدار مسلك مانى بوده و اسلام را در ظاهر اختيار كرده بود، لذا انگيزه او در ترجمه آثار فارسی به عربى، جلوگيرى از انقراض يادگارهاى ایران باستان است. بنابراین آنچه توانست از كتابهاى ایران قديم را كه متضمن این فضائل بود، از طريق نقل و ترجمه از زبان و خط پهلوى به عربى، از انقراض نجات داد. هدف او از این كار آن بود كه هم مسلمين غير عرب را با شوكت ایران قديم آشنا كند، هم ایرانيان مسلمان را به ياد آداب اجداد خود بيندازد و شواهدى به دست ايشان دهد، تا كُميت هموطنانش، در مقابل عرب كه به نسب خود و اخبار شجعان و فرسان خویش مىباليدند، لنگ نماند. | ||
==وضعيت كتاب== | ==وضعيت كتاب== |
ویرایش