پرش به محتوا

آراء فقهی ملامحسن فیض کاشانی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۹: خط ۲۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
گفتار اوّل پيرامون مسائل اصولى است؛ در اين گفتار ابتدا به منابع فقه مى‌پردازد و نظر ايشان كه فقط کتاب و سنّت مى‌توانند منبع فقه قرار بگيرند مطرح مى‌شود.
گفتار اوّل پيرامون مسائل اصولى است؛ در این گفتار ابتدا به منابع فقه مى‌پردازد و نظر ايشان كه فقط کتاب و سنّت مى‌توانند منبع فقه قرار بگيرند مطرح مى‌شود.


فيض در مقدّمه کتاب مفاتيح الشّرايع درباره منابع بحث كرده و مى‌گوید:
فيض در مقدّمه کتاب مفاتيح الشّرايع درباره منابع بحث كرده و مى‌گوید:
خط ۴۳: خط ۴۳:
فيض در مفاتيح الشرايع در باب امر به معروف و حسبه مى‌گوید:
فيض در مفاتيح الشرايع در باب امر به معروف و حسبه مى‌گوید:


بيشتر مجتهدين كه به رأى خود اخذ و عمل مى‌كنند، تقليد از مجتهد ميّت را جايز نمى‌دانند و اين فتوا به قدرى شهرت دارد كه نزدیک است، به اجماع آنان برسد. چه اين رأى حق باشد و چه باطل، اگر آراى آنان بر حق باشد، چرا پس از مرگ آنان بايد بى‌اعتبار گردد؟!
بيشتر مجتهدين كه به رأى خود اخذ و عمل مى‌كنند، تقليد از مجتهد ميّت را جايز نمى‌دانند و این فتوا به قدرى شهرت دارد كه نزدیک است، به اجماع آنان برسد. چه این رأى حق باشد و چه باطل، اگر آراى آنان بر حق باشد، چرا پس از مرگ آنان بايد بى‌اعتبار گردد؟!


در قسمت امر و نهى، مى‌گوید كه امر و نهى بر چه دلالت دارند؟
در قسمت امر و نهى، مى‌گوید كه امر و نهى بر چه دلالت دارند؟
خط ۵۵: خط ۵۵:
هر یک از احكام وجوب و حرمت و استحباب و كراهت داراى مراتب شدت و ضعف است و مى‌گوید: اختصاص دادن الفاظ پنج‌گانه به احكام پنج‌گانه تكليفى، اصطلاح جديدى است، از اصوليين.
هر یک از احكام وجوب و حرمت و استحباب و كراهت داراى مراتب شدت و ضعف است و مى‌گوید: اختصاص دادن الفاظ پنج‌گانه به احكام پنج‌گانه تكليفى، اصطلاح جديدى است، از اصوليين.


اجماع از نظر محقّق فيض در اين کتاب چنين بررسى شده است:
اجماع از نظر محقّق فيض در این کتاب چنين بررسى شده است:


ملّامحسن فيض درکتاب [[الوافي|وافى]]، اجماع مورد اعتماد خود را به شرح زير بيان كرده است: فقط یک نوع اجماع از طرف ائمّه هدى عليهم‌السلام مجاز و حجت شناخته شده است.
ملّامحسن فيض درکتاب [[الوافي|وافى]]، اجماع مورد اعتماد خود را به شرح زير بيان كرده است: فقط یک نوع اجماع از طرف ائمّه هدى عليهم‌السلام مجاز و حجت شناخته شده است.
خط ۶۹: خط ۶۹:
گفتار چهارم در باب عقود و ايقاعات و احكام است. وى مى‌گوید: در عقود، ايجاب و قبول لفظى لازم نيست؛ بيع معاطات صحيح و لازم است.
گفتار چهارم در باب عقود و ايقاعات و احكام است. وى مى‌گوید: در عقود، ايجاب و قبول لفظى لازم نيست؛ بيع معاطات صحيح و لازم است.


ملّامحسن فيض در اين باره مى‌گوید:
ملّامحسن فيض در این باره مى‌گوید:


ظاهر، آن است كه صِرف تراضى (متعاقدين) و داد و ستد (بدون لفظ) [[الکافی|كافى]] است در صحّت بيع، مشروط بر اين‌كه قرينه‌اى وجود داشته باشد كه دلالت بر بيع كند، آن گونه كه اشتباه مرتفع گردد، و جايى برای اختلاف و نزاع متعاقدين باقى نماند.
ظاهر، آن است كه صِرف تراضى (متعاقدين) و داد و ستد (بدون لفظ) [[الکافی|كافى]] است در صحّت بيع، مشروط بر اين‌كه قرينه‌اى وجود داشته باشد كه دلالت بر بيع كند، آن گونه كه اشتباه مرتفع گردد، و جايى برای اختلاف و نزاع متعاقدين باقى نماند.
خط ۷۵: خط ۷۵:
وى در مقدّمه مفاتيح الشرايع مى‌گوید:
وى در مقدّمه مفاتيح الشرايع مى‌گوید:


در هر حكمى به حديثى كه درباره آن وارد شده است، اشاره كرده‌ام، بر حسب آنچه خود يافته‌ام يا شخص موثّقى آن را نقل كرده است، و نيز به صحيح بودن حديث، يا حسن بودن يا موثّق بودن آن غالباً اشاره كرده‌ام (يعنى يا خود آن‌ها را بررسى كرده‌ام يا اشخاص موثّق نقل كرده‌اند) و هر گاه حديث در صورت تعدد از نظر صفات سه گانه؛(يعنى صحّت و حسن و وثاقت) مختلف بودند، آن را حديث معتبر خوانده و اصطلاح كرده‌ام. يا بهترين و شريف‌ترين آن‌ها را غلبه داده‌ام و هر حديثى را كه بيشتر از سه طريق، آن را روايت كرده‌اند، مستفيض خوانده‌ام و آنچه در سند آن ضعف يا جهالت يا ارسال، وجود داشت بر آن «خبر» يا «اخبار» بدون هيچ قيدى اطلاق كرده‌ام. و استناد به اين قبيل اخبار در آداب و مستحبات زيان‌بخش نيست، و آنچه به خاطر شهرت و مقبوليت يا تأييد آن به بعضى از ظواهر يا با وجود تعدد، اشتمال آن بر حديثى معتبر يا به جز اين‌ها به گونه‌اى بود كه خالى از اعتبار نبود، از آن به حديث قوى تعبير كردم...
در هر حكمى به حديثى كه درباره آن وارد شده است، اشاره كرده‌ام، بر حسب آنچه خود يافته‌ام يا شخص موثّقى آن را نقل كرده است، و نيز به صحيح بودن حديث، يا حسن بودن يا موثّق بودن آن غالباً اشاره كرده‌ام (يعنى يا خود آن‌ها را بررسى كرده‌ام يا اشخاص موثّق نقل كرده‌اند) و هر گاه حديث در صورت تعدد از نظر صفات سه گانه؛(يعنى صحّت و حسن و وثاقت) مختلف بودند، آن را حديث معتبر خوانده و اصطلاح كرده‌ام. يا بهترين و شريف‌ترين آن‌ها را غلبه داده‌ام و هر حديثى را كه بيشتر از سه طريق، آن را روايت كرده‌اند، مستفيض خوانده‌ام و آنچه در سند آن ضعف يا جهالت يا ارسال، وجود داشت بر آن «خبر» يا «اخبار» بدون هيچ قيدى اطلاق كرده‌ام. و استناد به این قبيل اخبار در آداب و مستحبات زيان‌بخش نيست، و آنچه به خاطر شهرت و مقبوليت يا تأييد آن به بعضى از ظواهر يا با وجود تعدد، اشتمال آن بر حديثى معتبر يا به جز اين‌ها به گونه‌اى بود كه خالى از اعتبار نبود، از آن به حديث قوى تعبير كردم...


==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش