پرش به محتوا

أجوبة المسائل النصيرية: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}


'''أجوبة المسائل النصيرية'''، مجموعه‌اى است از مكاتبات [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] با علماى زمان خویش. بيشتر رساله‌هاى اين مجموعه، به زبان عربى و اندكى از آنها به زبان فارسی است و موضوع آنها مسائل فلسفى (به معناى اعم) و منطقى و موعظه و... است.
'''أجوبة المسائل النصيرية'''، مجموعه‌اى است از مكاتبات [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] با علماى زمان خویش. بيشتر رساله‌هاى این مجموعه، به زبان عربى و اندكى از آنها به زبان فارسی است و موضوع آنها مسائل فلسفى (به معناى اعم) و منطقى و موعظه و... است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۴: خط ۳۴:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
رساله اول، به نام «اجوبة المسائل الرومية» است و حاوى بيست و دو سؤال از طرف شرف‌ الدين محمد بن محمود رازى و پاسخ‌هاى خواجه مى‌باشد. اين پرسش‌ها و پاسخ‌ها، در زمينه مسائل فلسفى (به معناى اعم) است. نمونه‌اى از آنها، چنين است: پرسش: اثر علت، در وجود معلول است يا در ماهيت آن؟ پاسخ: اثر علت، عبارت است از خود معلول، آن‌گاه اين عقل ماست كه معلول را به وجود و ماهيت تحليل مى‌كند و الا در خارج، دو چيز جدا از هم نداريم تا سؤال مزبور را به دنبال آورد.
رساله اول، به نام «اجوبة المسائل الرومية» است و حاوى بيست و دو سؤال از طرف شرف‌ الدين محمد بن محمود رازى و پاسخ‌هاى خواجه مى‌باشد. این پرسش‌ها و پاسخ‌ها، در زمينه مسائل فلسفى (به معناى اعم) است. نمونه‌اى از آنها، چنين است: پرسش: اثر علت، در وجود معلول است يا در ماهيت آن؟ پاسخ: اثر علت، عبارت است از خود معلول، آن‌گاه این عقل ماست كه معلول را به وجود و ماهيت تحليل مى‌كند و الا در خارج، دو چيز جدا از هم نداريم تا سؤال مزبور را به دنبال آورد.


رساله دوم، به نام «اجوبة مسائل فخر‌الدين ابومنصور كازرونى» است با یک سؤال چند شاخه‌اى (كه حاصلش بيان ضرورت مرگ در اشخاص انسانى است) و پاسخ خواجه به آن.
رساله دوم، به نام «اجوبة مسائل فخر‌الدين ابومنصور كازرونى» است با یک سؤال چند شاخه‌اى (كه حاصلش بيان ضرورت مرگ در اشخاص انسانى است) و پاسخ خواجه به آن.


رساله‌سوم به نام «اجوبة مسائل نور‌ الدين على الشيعى» است با شش سؤال و جواب كه نمونه‌اى از آنها چنين است: سؤال: تفاوت بين صورت و صيغه چيست؟ جواب: شكلى كه كلمه، با توجه به ترتيب حروف و حركات، به خود گرفته و قيافه‌اى كه كلام با نظر به ترتيب كلمات پيدا كرده، صورت آن كلمه يا كلام خوانده مى‌شود؛ حال اگر متكلم به آن زبان، نظاير آن شكل و قيافه را در غير آن تركيب، ذكر كند يا آن شكل و قيافه را به گونه‌اى قانون‌مند به شكل و قيافه‌اى ديگر تبديل نمايد، تا دلالت بر معناى مورد نظرش كند، به اين اعتبار، شكل و قيافه مزبور را صيغه مى‌خوانند.
رساله‌سوم به نام «اجوبة مسائل نور‌ الدين على الشيعى» است با شش سؤال و جواب كه نمونه‌اى از آنها چنين است: سؤال: تفاوت بين صورت و صيغه چيست؟ جواب: شكلى كه كلمه، با توجه به ترتيب حروف و حركات، به خود گرفته و قيافه‌اى كه كلام با نظر به ترتيب كلمات پيدا كرده، صورت آن كلمه يا كلام خوانده مى‌شود؛ حال اگر متكلم به آن زبان، نظاير آن شكل و قيافه را در غير آن تركيب، ذكر كند يا آن شكل و قيافه را به گونه‌اى قانون‌مند به شكل و قيافه‌اى ديگر تبديل نمايد، تا دلالت بر معناى مورد نظرش كند، به این اعتبار، شكل و قيافه مزبور را صيغه مى‌خوانند.


رساله چهارم، به نام «اجوبة مسائل بهاء‌ الدين المياوى» است در زمينه خيريت وجود و عدمى بودن شر و باطل الذت بودن عدم، آن‌گاه چگونگى جمع اين معنا با قول برخى از بزرگان كه نبودن خویش يا ديگرى را خير خوانده‌اند.
رساله چهارم، به نام «اجوبة مسائل بهاء‌ الدين المياوى» است در زمينه خيريت وجود و عدمى بودن شر و باطل الذت بودن عدم، آن‌گاه چگونگى جمع این معنا با قول برخى از بزرگان كه نبودن خویش يا ديگرى را خير خوانده‌اند.


رساله پنجم، به نام «اجوبة مسائل عز‌ الدين ابوالرضا سعد بن منصور بن كمونة البغدادى» است با هفت سؤال و جواب.
رساله پنجم، به نام «اجوبة مسائل عز‌ الدين ابوالرضا سعد بن منصور بن كمونة البغدادى» است با هفت سؤال و جواب.
خط ۵۲: خط ۵۲:
رساله نهم، به نام «اجوبة مسائل على بن سليمان البحرانى» است و حاوى مسائل فراوانى درباره علم مى‌باشد.
رساله نهم، به نام «اجوبة مسائل على بن سليمان البحرانى» است و حاوى مسائل فراوانى درباره علم مى‌باشد.


رساله دهم، به نام «مباحثات بين الطوسى و الكاتبى» است. اين رساله، خود، حاوى شش رساله است كه بين خواجه و كاتبى در زمينه اثبات واجب الوجود، رد و بدل شده است. در رساله پنجم، كاتبى، اعتراف به حق نموده و در رساله ششم، خواجه، از وى تقدير و تشكر كرده است.
رساله دهم، به نام «مباحثات بين الطوسى و الكاتبى» است. این رساله، خود، حاوى شش رساله است كه بين خواجه و كاتبى در زمينه اثبات واجب الوجود، رد و بدل شده است. در رساله پنجم، كاتبى، اعتراف به حق نموده و در رساله ششم، خواجه، از وى تقدير و تشكر كرده است.


رساله يازدهم، به نام «اجوبة المسائل الطبية» است با ده سؤال و جواب.
رساله يازدهم، به نام «اجوبة المسائل الطبية» است با ده سؤال و جواب.
خط ۵۸: خط ۵۸:
رساله دوازدهم، به نام «اجوبة مسائل صدرالدين القونوى» است كه خود، حاوى سه رساله مى‌باشد.
رساله دوازدهم، به نام «اجوبة مسائل صدرالدين القونوى» است كه خود، حاوى سه رساله مى‌باشد.


رساله سيزدهم، به نام «مسائل نصير‌ الدين الطوسى عن شمس‌الدين الخسروشاهى» است. در اين رساله، خواجه، سه سؤال فلسفى را از عالم بزرگ زمان خود، شمس‌الدين خسروشاهى مى‌پرسد كه برخى از آنها چنين است: 1- حكما گفته‌اند: آنچه برای امكان وجود و عدمش حاملى نيست، محال است كه پس از نيستى، موجود گردد و يا پس از موجود شدن، معدوم گردد و از طرفى گفته‌اند: نفس انسان، حادث است، ولى فناى آن محال است؛ اكنون سؤال مى‌شود: اگر حامل امكان وجود آن، بدن است، چه مانعى دارد كه حامل امكان عدم آن نيز بدن باشد... 2- اگر سبب صدور كثير از علت واحده، كثرتى است كه در ذات معلول اوّل است، اكنون سؤال مى‌شود كه اين كثرت، از كجا حاصل شده است؟ اگر از علت نخست صادر شده، از دو حالت بيرون نيست: الف: با هم صادر شده‌اند و لازمه آن اين است كه صدور كثير از مبدأ نخست، به واسطه كثرت در معلول نخست، نباشد؛ به عبارت ديگر از واحد، بى‌واسطه صادر شده باشد. ب: به ترتيب صادر شده‌اند، در اين صورت معلول اول، معلول اول نخواهد بود و اگر كثرت مزبور، از علت نخست، صادر نشده است، پس جايز است كه كثرتى بدون استناد به علت نخستين تحقق يابد و همه فروع ياد شده باطل است.
رساله سيزدهم، به نام «مسائل نصير‌ الدين الطوسى عن شمس‌الدين الخسروشاهى» است. در این رساله، خواجه، سه سؤال فلسفى را از عالم بزرگ زمان خود، شمس‌الدين خسروشاهى مى‌پرسد كه برخى از آنها چنين است: 1- حكما گفته‌اند: آنچه برای امكان وجود و عدمش حاملى نيست، محال است كه پس از نيستى، موجود گردد و يا پس از موجود شدن، معدوم گردد و از طرفى گفته‌اند: نفس انسان، حادث است، ولى فناى آن محال است؛ اكنون سؤال مى‌شود: اگر حامل امكان وجود آن، بدن است، چه مانعى دارد كه حامل امكان عدم آن نيز بدن باشد... 2- اگر سبب صدور كثير از علت واحده، كثرتى است كه در ذات معلول اوّل است، اكنون سؤال مى‌شود كه این كثرت، از كجا حاصل شده است؟ اگر از علت نخست صادر شده، از دو حالت بيرون نيست: الف: با هم صادر شده‌اند و لازمه آن این است كه صدور كثير از مبدأ نخست، به واسطه كثرت در معلول نخست، نباشد؛ به عبارت ديگر از واحد، بى‌واسطه صادر شده باشد. ب: به ترتيب صادر شده‌اند، در این صورت معلول اول، معلول اول نخواهد بود و اگر كثرت مزبور، از علت نخست، صادر نشده است، پس جايز است كه كثرتى بدون استناد به علت نخستين تحقق يابد و همه فروع ياد شده باطل است.


رساله چهاردهم، به نام «اجوبة مسائل جمال‌الدين البحرينى» است.
رساله چهاردهم، به نام «اجوبة مسائل جمال‌الدين البحرينى» است.
خط ۶۶: خط ۶۶:
رساله شانزدهم، به نام «رساله [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] به عين الزمان جيلى» است با طرح سه سؤال از طرف خواجه.
رساله شانزدهم، به نام «رساله [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] به عين الزمان جيلى» است با طرح سه سؤال از طرف خواجه.


رساله هفدهم، به نام «رساله خواجه نصير‌ الدين محمد طوسى به اثير‌ الدين ابهرى» است. اين رساله، حاوى سه سؤال از طرف خواجه و به زبان فارسی است.
رساله هفدهم، به نام «رساله خواجه نصير‌ الدين محمد طوسى به اثير‌ الدين ابهرى» است. این رساله، حاوى سه سؤال از طرف خواجه و به زبان فارسی است.


رساله هجدهم، به نام «جواب رسالة قاضى البحرين» است.
رساله هجدهم، به نام «جواب رسالة قاضى البحرين» است.


رساله نوزدهم، به نام «رساله خواجه نصير‌ الدين الطوسى به خواجه رجاء بزلق» است. اين رساله، به زبان فارسی است.
رساله نوزدهم، به نام «رساله خواجه نصير‌ الدين الطوسى به خواجه رجاء بزلق» است. این رساله، به زبان فارسی است.


رساله بيستم، به نام «اجوبة مسائل شمس‌الدين محمد كيشى» است با سه سؤال و جواب، به زبان فارسی.
رساله بيستم، به نام «اجوبة مسائل شمس‌الدين محمد كيشى» است با سه سؤال و جواب، به زبان فارسی.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش