۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
}} | }} | ||
'''آثار شهرهاى باستانى سواحل و جزاير خليج فارس و درياى عمان'''، تأليف [[احمد اقتدارى]] (م1304) به زبان فارسی است. نویسنده انگيزه خود را تحقيق درباره شهرهاى كهن كرانههاى خليج فارس و درياى عمان و جزاير | '''آثار شهرهاى باستانى سواحل و جزاير خليج فارس و درياى عمان'''، تأليف [[احمد اقتدارى]] (م1304) به زبان فارسی است. نویسنده انگيزه خود را تحقيق درباره شهرهاى كهن كرانههاى خليج فارس و درياى عمان و جزاير این دريا كه با گذشت زمان حتى نام آنها از خاطرها رفته، و تنها در دل پراسرار كتب نام برخى از آنها به جا مانده است، دانسته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در | در این اثر تمامى شهرهاى باستانى سواحل و جزاير خليج فارس و درياى عمان به ترتيب ذيل مورد مطالعه قرار گرفته است: | ||
#شهرهاى ساحل خليج فارس و درياى عمان: مهروبان، سىنيز، گناوه، توز و دشتستان، ريشهر، دشتى و تنگستان، بتانه و بردستان، سيراف، نابند و كوشكنار، كنگ و لنگه، گمبرون و سورو، جرون و ميناب، و شهرتيس. | #شهرهاى ساحل خليج فارس و درياى عمان: مهروبان، سىنيز، گناوه، توز و دشتستان، ريشهر، دشتى و تنگستان، بتانه و بردستان، سيراف، نابند و كوشكنار، كنگ و لنگه، گمبرون و سورو، جرون و ميناب، و شهرتيس. | ||
#جزيرههاى خليج فارس: هرموز و لارك و كشم و هنگام، كيش و سرّى، خارك، اوال و ميشماهيگ و ایکاروس. | #جزيرههاى خليج فارس: هرموز و لارك و كشم و هنگام، كيش و سرّى، خارك، اوال و ميشماهيگ و ایکاروس. | ||
با توجه به اينكه خواننده مىتواند به راحتى به مطالب مرتبت با هر شهر كه با نثرى شيوا و روان نوشته شده مراجعه و از اوضاع آن در گذشته و حال اطلاع يابد، در | با توجه به اينكه خواننده مىتواند به راحتى به مطالب مرتبت با هر شهر كه با نثرى شيوا و روان نوشته شده مراجعه و از اوضاع آن در گذشته و حال اطلاع يابد، در این نوشتار تنها به ذكر برخى نكات و ویژگىهاى کتاب بسنده مىشود. | ||
نویسنده در تأليف اثر تنها به منابع کتابخانهاى بسنده نكرده و زحمات طاقتفرسايى را متحمل شده و آنگونه كه خود مىگوید: «در هر فرصت و هر موقعيت ديگر با هواپيما، زورق، كشتى، اتومبيل، اسب، الاغ، استر، شتر و پياده از درون درهها و بيابانها و گذرگاههاى بىآب و علف و بر قلّه و كمركش كوهها گذشتم، كاویدم و جستجو كردم، یک بار در دريا غوطهور شدم، بار ديگر از رنج بىآبى و ناخوشى در معرض تلف افتادم، به جزيرههاى غيرمسكون شتافتم و تا سواحل جنوبى خليج فارس و امارات آن به جستجو و عكسبردارى پرداختم... بعضى را با سفر و ديدار، برخى را با خواستن کتابها و مجلات و عكسها و گزارشهاى باستان شناسى وارسى و كنجكاوى نمودم و حاصل | نویسنده در تأليف اثر تنها به منابع کتابخانهاى بسنده نكرده و زحمات طاقتفرسايى را متحمل شده و آنگونه كه خود مىگوید: «در هر فرصت و هر موقعيت ديگر با هواپيما، زورق، كشتى، اتومبيل، اسب، الاغ، استر، شتر و پياده از درون درهها و بيابانها و گذرگاههاى بىآب و علف و بر قلّه و كمركش كوهها گذشتم، كاویدم و جستجو كردم، یک بار در دريا غوطهور شدم، بار ديگر از رنج بىآبى و ناخوشى در معرض تلف افتادم، به جزيرههاى غيرمسكون شتافتم و تا سواحل جنوبى خليج فارس و امارات آن به جستجو و عكسبردارى پرداختم... بعضى را با سفر و ديدار، برخى را با خواستن کتابها و مجلات و عكسها و گزارشهاى باستان شناسى وارسى و كنجكاوى نمودم و حاصل این ديدارها و پژوهشها را به صورت کتاب حاضر درآوردم». | ||
آخرين مطالعات باستانشناسان دانماركى و كاوشهاى علمى كه در ساحل جنوبى خليج فارس به عمل آمده و گزارشهاى | آخرين مطالعات باستانشناسان دانماركى و كاوشهاى علمى كه در ساحل جنوبى خليج فارس به عمل آمده و گزارشهاى این حفارىها در سال 1348ش كه به زبانهاى دانماركى و انگليسى منتشر شده بود، با اقتباس و تلخيص مناسب ترجمه و به صورت فصلى جداگانه با تصاویر و نقشهها به کتاب افزوده شده است. همچنين برای ذكر آثار سيراف قديم، گذشته از فصل خاصى كه با نام «سيراف» و به شيوه ساير فصول آمده است، آخرين و دقيقترين نتايج حفّارى علمى كه به وسيله گروه باستانشناس انگليسى در آن محل انجام گرفته و حاصل تحقيقات به صورت گزارشهایى در سال 1347 و 1348ش به زبان انگليسى منتشر شده است، در فصل بيست و یکم به نام «مرده ريگ مرده شهر» با تصاویر آثار مكشوفه و بازمانده آمده است تا مجموعهاى كامل از نظرات مستند و مطالعات دانشمندان در دسترس علاقهمندان قرار گيرد. | ||
نویسنده بسيارى از مطالب را از منابع به صورت مستقيم نقل قول مىكند؛ به عنوان مثال فصل اول با نقل توصيف ناصر خسرو از شهر مهروبان آغاز شده است. سپس به ذكر ابنيه و بناهاى تاريخى | نویسنده بسيارى از مطالب را از منابع به صورت مستقيم نقل قول مىكند؛ به عنوان مثال فصل اول با نقل توصيف ناصر خسرو از شهر مهروبان آغاز شده است. سپس به ذكر ابنيه و بناهاى تاريخى این شهر و وضعيت آنها در زمان خودش مىپردازد. گاه مطالب با یک ضربالمثل آغاز مىشود: «اگر دنيا حلقه انگشترى باشد هرموز نگين آنست.» به گفته نویسنده این مثل در زمان آبادانى هرمز رايج بوده است. | ||
تطبيق اطلاعات منابع تاريخى از جمله شيوههاى نگارشى نویسنده است كه اوضاع هر شهر را در گذشته و زمان تأليف کتاب مقايسه كرده و برداشتهايى خوبى به دست مىدهد. یکى از قديمىترين مصنفين اسلامى كه به نام او مكرر اشاره شده، ابن خرداذبه است. او در توصيف جزيره كيش مىگوید: | تطبيق اطلاعات منابع تاريخى از جمله شيوههاى نگارشى نویسنده است كه اوضاع هر شهر را در گذشته و زمان تأليف کتاب مقايسه كرده و برداشتهايى خوبى به دست مىدهد. یکى از قديمىترين مصنفين اسلامى كه به نام او مكرر اشاره شده، ابن خرداذبه است. او در توصيف جزيره كيش مىگوید: | ||
«جزيره كيش چهار فرسخ عرض و طول دارد و در آن جا نخلستان و اراضى مزروع و گلههاى مواشى يافت مىشود و مغاص مرواريد هم در آن جا هست، زيرا مردم آن به مرواريد خيلى توجه دارند و اهميت مىگذارند». در ادامه نویسنده، اضافه مىكند كه از | «جزيره كيش چهار فرسخ عرض و طول دارد و در آن جا نخلستان و اراضى مزروع و گلههاى مواشى يافت مىشود و مغاص مرواريد هم در آن جا هست، زيرا مردم آن به مرواريد خيلى توجه دارند و اهميت مىگذارند». در ادامه نویسنده، اضافه مىكند كه از این گفته چنين استنباط مىشود كه جزيره كيش سابقاً خيلى بيش از امروز حاصلخيز بوده است و مخصوصا جمعيت زيادى داشته كه در آنجا سكونت داشتهاند. | ||
در گزارش اوضاع هر شهر موضوعاتى؛ مانند رودخانهها، چشمهها و قنوات، آب و هوا، كوهها، باغات، اوضاع اجتماعى و صنايع و بسيارى ديگر از موضوعات آمده است. گزارشاتى كه نویسنده از اوضاع مذهبى و روابط مذاهب و فرق مىدهد، از مطالب ارزشمند کتاب است كه در شناخت اوضاع اجتماعى شهرها و جزاير خليج فارس حائز اهميت است. به عنوان نمونه در فصل هفدهم کتاب مىخوانيم: «ساكنين محلى | در گزارش اوضاع هر شهر موضوعاتى؛ مانند رودخانهها، چشمهها و قنوات، آب و هوا، كوهها، باغات، اوضاع اجتماعى و صنايع و بسيارى ديگر از موضوعات آمده است. گزارشاتى كه نویسنده از اوضاع مذهبى و روابط مذاهب و فرق مىدهد، از مطالب ارزشمند کتاب است كه در شناخت اوضاع اجتماعى شهرها و جزاير خليج فارس حائز اهميت است. به عنوان نمونه در فصل هفدهم کتاب مىخوانيم: «ساكنين محلى این جزيره افرادى نسبتاً قوىالبنيه و ورزيده هستند، خصوصا در دريانوردى. مذهب آنها شيعه و سنى، ولى روابط آنها خوب و حتى وصلت هم بين ايشان مىشود. مقبرهى امامزاده محمد حنفيه كه معروف است از اولاد [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) مىباشد، در این جزيره زيارتگاه شیعیان است». | ||
از نكات قابل توجه کتاب كه حاكى از كاوشهاى دقيق و محققانه نویسنده است، دستهبندىهايى است كه از اماكن و آثار تاريخى سواحل خليج فارس ارائه مىدهد كه در ضمن آنها رسوم و سنتهاى رايج در بين مردم ذكر شده است. وى در شرح یکى از | از نكات قابل توجه کتاب كه حاكى از كاوشهاى دقيق و محققانه نویسنده است، دستهبندىهايى است كه از اماكن و آثار تاريخى سواحل خليج فارس ارائه مىدهد كه در ضمن آنها رسوم و سنتهاى رايج در بين مردم ذكر شده است. وى در شرح یکى از این ابنيه مىنویسد: «در سراسر جنوب ایران بقاع متعددى به نام «قدمگاه» وجود دارد و در سواحل خليج فارس تقريبا مىتوان گفت در هر ده و بندر مهمى قدمگاهى بنا شده و محل «دخيل» و «نذر و نياز» دريانوردان و زنان ساحلنشين است. ساختمان قدمگاهها بر سه نوع است». سپس به تشريح ویژگىهاى هر قدمگاه و ذكر نام برخى از آنها اشاره مىكند. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش