پرش به محتوا

المصباح الزاهر في القراءات العشر البواهر: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - 'شهرزوري، مبارک بن حسن' به 'شهرزوری، مبارک بن حسن')
(لینک درون متنی)
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}  
}}  


'''المصباح الزاهر في القراءات العشر البواهر'''، اثر مبارک بن حسن شهرزوری کتابی است به زبان عربی، با موضوع علوم قرآن. این اثر به تحقیق شیخ عبدالرحیم طرهونی، رسیده است. شهرزوری در این اثر به بیان قرائات ده‎گانه قرآن کریم و قاریان آن پرداخته است.
'''المصباح الزاهر في القراءات العشر البواهر'''، اثر [[شهرزوری، مبارک بن حسن|مبارک بن حسن شهرزوری]] کتابی است به زبان عربی، با موضوع علوم قرآن. این اثر به تحقیق [[طرهوني، عبد الرحيم|شیخ عبدالرحیم طرهونی]]، رسیده است. [[شهرزوری، مبارک بن حسن|شهرزوری]] در این اثر به بیان قرائات ده‎گانه قرآن کریم و قاریان آن پرداخته است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۴: خط ۳۴:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
شهرزوری در مقدمه کتابش «المصباح»، روش تألیفی‎اش درباره این کتاب را به‎صورت کافی و شافی توضیح داده است. او در مقدمه درباره سبب تألیف این اثر می‎نویسد. «أما بعد، فإني لما رأيت القراء، كل واحد منهم قد كتب كتابا لنفسه يعم ما قرأه و قد اختصر علی ما اختاره مما رواه، فاجتهدت أن أسلك علی منهج أحدهم ممن اختصروا و أن أصنف كتابا أضمنه سنده في ما عندي حضر إلی من به يشرف الخليقة و سميته «بالمصباح الزاهر في القراءات العشر البواهر»»<ref>ر.ک: الدراسة، ص13</ref>؛ یعنی چون دیدم که هریک از قاریان کتابی را برای خود نگاشته که قرائتش را در آن توضیح داده است و صرفا به آنچه که خودش روایت کرده، پرداخته، کوشیدم که بر روش آنان ره بپویم و تصمیم گرفتم کتابی تهیه کنم که سندش را در مورد مطالبی که نزدم حاضر است تا کسی که خلایق به‎واسطه او شرافت می‎یابند، در آن بگنجانم و آن را «المصباح الزاهر في القراءات العشر البواهر» نام نهادم.
[[شهرزوری، مبارک بن حسن|شهرزوری]] در مقدمه کتابش «المصباح»، روش تألیفی‎اش درباره این کتاب را به‎صورت کافی و شافی توضیح داده است. او در مقدمه درباره سبب تألیف این اثر می‎نویسد. «أما بعد، فإني لما رأيت القراء، كل واحد منهم قد كتب كتابا لنفسه يعم ما قرأه و قد اختصر علی ما اختاره مما رواه، فاجتهدت أن أسلك علی منهج أحدهم ممن اختصروا و أن أصنف كتابا أضمنه سنده في ما عندي حضر إلی من به يشرف الخليقة و سميته «بالمصباح الزاهر في القراءات العشر البواهر»»<ref>ر.ک: الدراسة، ص13</ref>؛ یعنی چون دیدم که هریک از قاریان کتابی را برای خود نگاشته که قرائتش را در آن توضیح داده است و صرفا به آنچه که خودش روایت کرده، پرداخته، کوشیدم که بر روش آنان ره بپویم و تصمیم گرفتم کتابی تهیه کنم که سندش را در مورد مطالبی که نزدم حاضر است تا کسی که خلایق به‎واسطه او شرافت می‎یابند، در آن بگنجانم و آن را «المصباح الزاهر في القراءات العشر البواهر» نام نهادم.


او در ادامه می‎نویسد: این کتاب همچون نام خود بر حقیقت استوار است؛ زیرا از طرق نازله اسناد در آن اثری نیست و همچنین کثرت اسناد هم ندارد تا باعث ملالت خاطر قاری شود...<ref>ر.ک: همان</ref>.
او در ادامه می‎نویسد: این کتاب همچون نام خود بر حقیقت استوار است؛ زیرا از طرق نازله اسناد در آن اثری نیست و همچنین کثرت اسناد هم ندارد تا باعث ملالت خاطر قاری شود...<ref>ر.ک: همان</ref>.


وی در ادامه طریقه عرضه کتاب و ترتیب ابواب و فصول آن را توضیح می‎دهد. این اثر پانزده باب دارد که ترتیب مباحث آن به‎صورت ذیل است: شهرزوری در باب اول به بحث از فضائل قرآن پرداخته است. او در باب دوم فضائل حاملان قرآن را بیان می‎کند. در باب سوم، اسامی قاریان و ترتیب آنان و نام راویان از آنها را توضیح می‎دهد. در باب چهارم، به ذکر اسانید می‎پردازد. در باب پنجم، به مباحث ادغام و اظهار و در باب ششم به اماله و تفخیم می‎پردازد و امالات قتیبه را ذکر می‎کند. در باب هفتم، همزه و تحقیق درباره آن را شروع می‎کند. در باب هشتم، وقف بر ساکن توسط حمزه و تابعین او و سپس وقف حمزه در اواخر کلمات را شرح می‎دهد. نهمین باب، درباره بیان نقل حرکت و روم حرکت است و در دهمین باب، ضم میمات توسط ابن کثیر و تابعان او در این امر را شرح می‎دهد و از کسانی که هنگام ادای الف قطع و در اواخر آیات و در هنگام التقاء یک میم با میم دیگر این کار را می‎‎کنند (میم را ضمه می‎دهند) سخن می‎گوید. یازدهمین باب، در مد و قصر، دوازدهمین، در تجوید، سیزدهمین، در تکبیر، چهاردهمین، در بسمله و استعاذه و پانزدهمین باب، در اختلاف قاریان در فرش سوره‎ها نوشته شده است<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>.
وی در ادامه طریقه عرضه کتاب و ترتیب ابواب و فصول آن را توضیح می‎دهد. این اثر پانزده باب دارد که ترتیب مباحث آن به‎صورت ذیل است: [[شهرزوری، مبارک بن حسن|شهرزوری]] در باب اول به بحث از فضائل قرآن پرداخته است. او در باب دوم فضائل حاملان قرآن را بیان می‎کند. در باب سوم، اسامی قاریان و ترتیب آنان و نام راویان از آنها را توضیح می‎دهد. در باب چهارم، به ذکر اسانید می‎پردازد. در باب پنجم، به مباحث ادغام و اظهار و در باب ششم به اماله و تفخیم می‎پردازد و امالات قتیبه را ذکر می‎کند. در باب هفتم، همزه و تحقیق درباره آن را شروع می‎کند. در باب هشتم، وقف بر ساکن توسط حمزه و تابعین او و سپس وقف حمزه در اواخر کلمات را شرح می‎دهد. نهمین باب، درباره بیان نقل حرکت و روم حرکت است و در دهمین باب، ضم میمات توسط ابن کثیر و تابعان او در این امر را شرح می‎دهد و از کسانی که هنگام ادای الف قطع و در اواخر آیات و در هنگام التقاء یک میم با میم دیگر این کار را می‎‎کنند (میم را ضمه می‎دهند) سخن می‎گوید. یازدهمین باب، در مد و قصر، دوازدهمین، در تجوید، سیزدهمین، در تکبیر، چهاردهمین، در بسمله و استعاذه و پانزدهمین باب، در اختلاف قاریان در فرش سوره‎ها نوشته شده است<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>.


شهرزوری، طرح مفصلش در این کتاب را با سخن از آن و اختیار طرق و اسانیدش پایان می‎دهد. او در عباراتی مسجع می‎نویسد: «و نحن بعون الله نأتي في هذه الأبواب المسطورة في الأغراض المذكورة و استقصاء هذه الفصول في جميع الأصول بالإسناد المنقول الموصول بالرسول(ص) في البكور و الأفول علی سبيل الإيجاز و الاختصار من غير بسط و لا إكثار ليسهل علی الطالب لفظه و علی الراغب في حفظه فليعذرنا الناظر في كتابنا هذا إذا تأمله من سهو؛ فإن الآدمي غير معصوم من ذلك؛ فإن من صنف فقد استهدف و من الله سبحانه الاستمداد و المعونة في إتمامه و كذلك في بدوه و اختتامه؛ إنه سميع مجيب»<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>؛ یعنی: و ما به یاری خدا این ابواب نگارش‎شده در غرض‎های مذکور و گردآوری این فصول در همه اصول را با اسناد منقول متصل به به رسول(ص) در آغاز و انجام، به‎گونه‎ای چکیده و بدون زیاده‎گویی به سر می‎رسانیم، تا لفظ آن بر طالب آسان و حفظ آن بر راغب راحت باشد. پس می‎بایست خواننده این کتاب اگر به خطایی برخورد، ما را معذور دارد؛ چراکه آدمی معصوم از خطا نیست....».
[[شهرزوری، مبارک بن حسن|شهرزوری]]، طرح مفصلش در این کتاب را با سخن از آن و اختیار طرق و اسانیدش پایان می‎دهد. او در عباراتی مسجع می‎نویسد: «و نحن بعون الله نأتي في هذه الأبواب المسطورة في الأغراض المذكورة و استقصاء هذه الفصول في جميع الأصول بالإسناد المنقول الموصول بالرسول(ص) في البكور و الأفول علی سبيل الإيجاز و الاختصار من غير بسط و لا إكثار ليسهل علی الطالب لفظه و علی الراغب في حفظه فليعذرنا الناظر في كتابنا هذا إذا تأمله من سهو؛ فإن الآدمي غير معصوم من ذلك؛ فإن من صنف فقد استهدف و من الله سبحانه الاستمداد و المعونة في إتمامه و كذلك في بدوه و اختتامه؛ إنه سميع مجيب»<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>؛ یعنی: و ما به یاری خدا این ابواب نگارش‎شده در غرض‎های مذکور و گردآوری این فصول در همه اصول را با اسناد منقول متصل به به رسول(ص) در آغاز و انجام، به‎گونه‎ای چکیده و بدون زیاده‎گویی به سر می‎رسانیم، تا لفظ آن بر طالب آسان و حفظ آن بر راغب راحت باشد. پس می‎بایست خواننده این کتاب اگر به خطایی برخورد، ما را معذور دارد؛ چراکه آدمی معصوم از خطا نیست....».


نویسنده در باب سوم کتابش به بیان ترتیب ائمه قرائت و سبب در این ترتیب و اصطلاحات مربوط به حالت اجتماع و انفراد آنان می‎پردازد. او چنین می‎نگارد: ابورویم نافع بن عبدالرحمن بن ابی‎نعیم مدنی، سپس ابوجعفر یزید بن قعقاع مدنی، سپس ابوسیعد عبدالله بن کثیر مکی، سپس ابوعمران عبدالله بن عامر که قاری اهل شام بود، سپس ابوبکر عاصم بن ابوالنجود کوفی، سپس ابوعماره حمزة بن حبیب زیات کوفی، سپس ابوالحسن علی بن حمزه کسائی کوفی، پس از او ابومحمد خلف بن هشام بزار کوفی، پس از او ابوعمرو زبان بن علاء بصری و سپس ابومحمد یعقوب بن اسحاق حضرمی بصری؛ پس اگر نافع و ابوجعفر و ابن کثیر اتفاق نمودند، می‎گویم: اهل حجاز این‎گونه قرائت کرده‎اند و هنگامی که ابن کثیر از آنان جدا گردد، می‎گویم: اهل مدینه چنین قرائت کرده‎اند. اگر ابوعمرو بن علاء و یعقوب اتفاق نمایند، می‎گویم: اهل بصره این‎طور قرائت کرده‎اند و در اتفاق ابوعمرو و یعقوب و اهل کوفه، می‎گویم: اهل عراق چنین قرائت کرده‎اند و مابقی اهل عراق را به کوفه نسبت می‎دهم. درباره مکی و شامی می‎گویم: ابن کثیر قرائت کرده، عامر قرائت کرده. اینها ائمه ده‎گانه قرائت در حجاز و شام و عراق هستند<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>.
نویسنده در باب سوم کتابش به بیان ترتیب ائمه قرائت و سبب در این ترتیب و اصطلاحات مربوط به حالت اجتماع و انفراد آنان می‎پردازد. او چنین می‎نگارد: ابورویم نافع بن عبدالرحمن بن ابی‎نعیم مدنی، سپس ابوجعفر یزید بن قعقاع مدنی، سپس ابوسیعد عبدالله بن کثیر مکی، سپس ابوعمران عبدالله بن عامر که قاری اهل شام بود، سپس ابوبکر عاصم بن ابوالنجود کوفی، سپس ابوعماره حمزة بن حبیب زیات کوفی، سپس ابوالحسن علی بن حمزه کسائی کوفی، پس از او ابومحمد خلف بن هشام بزار کوفی، پس از او ابوعمرو زبان بن علاء بصری و سپس ابومحمد یعقوب بن اسحاق حضرمی بصری؛ پس اگر نافع و ابوجعفر و ابن کثیر اتفاق نمودند، می‎گویم: اهل حجاز این‎گونه قرائت کرده‎اند و هنگامی که ابن کثیر از آنان جدا گردد، می‎گویم: اهل مدینه چنین قرائت کرده‎اند. اگر ابوعمرو بن علاء و یعقوب اتفاق نمایند، می‎گویم: اهل بصره این‎طور قرائت کرده‎اند و در اتفاق ابوعمرو و یعقوب و اهل کوفه، می‎گویم: اهل عراق چنین قرائت کرده‎اند و مابقی اهل عراق را به کوفه نسبت می‎دهم. درباره مکی و شامی می‎گویم: ابن کثیر قرائت کرده، عامر قرائت کرده. اینها ائمه ده‎گانه قرائت در حجاز و شام و عراق هستند<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش