۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
فصل اول: علويان طبرستان؛ نويسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره نموده كه مهاجرت علويان به طبرستان، سبب گرايش مردم آن منطقه به دين اسلام شد. وى معتقد است وقتى مردم منطقه، زهد و پارسايى سادات علوى را ديدند، با حمايت آنان عليه حاكمان ستمگر وقت، قيام كردند. علويان با همكارى مردم و حاكمان محلى توانستند در آن منطقه، حكومتى علوى تأسيس كنند. به نظر وى، آنان در پى آن بودند تا احكام و شريعت اسلامى را در منطقه، اقامه كنند.<ref>همان، ج2، ص25</ref> | فصل اول: علويان طبرستان؛ نويسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره نموده كه مهاجرت علويان به طبرستان، سبب گرايش مردم آن منطقه به دين اسلام شد. وى معتقد است وقتى مردم منطقه، زهد و پارسايى سادات علوى را ديدند، با حمايت آنان عليه حاكمان ستمگر وقت، قيام كردند. علويان با همكارى مردم و حاكمان محلى توانستند در آن منطقه، حكومتى علوى تأسيس كنند. به نظر وى، آنان در پى آن بودند تا احكام و شريعت اسلامى را در منطقه، اقامه كنند.<ref>همان، ج2، ص25</ref> | ||
فصل دوم: آل بويه؛ از جمله نخستين دولتهاى قدرتمند شيعه است كه از سال 328 تا 446ق، به مدت نزدیک به يك قرنونيم، توانست در حوزه جغرافيايى | فصل دوم: آل بويه؛ از جمله نخستين دولتهاى قدرتمند شيعه است كه از سال 328 تا 446ق، به مدت نزدیک به يك قرنونيم، توانست در حوزه جغرافيايى ایران و عراق، برخلافت عباسى تسلط كامل داشته باشد. مؤسسان اين دولت، سه برادر بويهى، يعنى على عمادالدوله، حسن ركنالدوله و احمد معزالدوله بودند كه از خطه شمال ایران برخاسته بودند. آنان ابتدا از فرماندهان ماكان بن كاكى بودند كه با مرداويج بن زيار مىجنگيدند؛ ولى پس از شكست خودرن ماكان، به مرداويج پيوستند.<ref>همان، ص80</ref> | ||
فصل سوم: اسماعيليان؛ مذهب اسماعيليه نزارى به رهبرى حسن صباح، يكى از قدرتمندترين فرقههاى سياسى- مذهبى در | فصل سوم: اسماعيليان؛ مذهب اسماعيليه نزارى به رهبرى حسن صباح، يكى از قدرتمندترين فرقههاى سياسى- مذهبى در ایران بود كه توانست به مدت دو قرن، در مقابل خلافت عباسى و سلجوقيان، قد علم كرده، توسعه يابد. به اعتقاد نويسنده، گرايش بخش قابل توجهى از مناطق مختلف ایران و حتى برخى از بزرگان و سياستمداران سلجوقى به اين مذهب، نشان از زمينههاى افول خلافت عباسى در ایران، در عرصههاى مذهبى و سياسى داشت. هرچند آنان آنگونه كه بايسته و شايسته است، نتوانستند عقايد مذهبى خود را همانند ديگر مذاهب تبيين كنند و از اين جهت، راه را بر تهمت و افتراى دشمنان بر روى خود بازگذاشتند، اما حضور فعال پيروان مذهب نزارى در ایران به مدت دو قرن، نشان مىدهند كه خلافت عباسى نمىتوانست پاسخگوى خوب و متناسب با فرهنگ بومى ایرانيان براى حل مشكلات مذهبى و سياسى و اجتماعى آنان باشد.<ref>همان، ص104-105</ref> | ||
فصل چهارم: سربداران؛ در اين فصل، به اين نكته اشاره گرديده كه هتك حرمت ايلچيان مغول به مردم باشتين، اولين جرقه قيام سربداران را زده و اميران سربدار، با حمايت و نفوذ رهبران دينى، توانستند در منطقه خراسان، دولت سربدارى را تأسيس كنند، لكن اختلافات درونى و قطع حمايت رهبران دينى از اميران سربدار، اسباب سقوط اين دولت را به وجود آورد.<ref>همان، 125</ref> | فصل چهارم: سربداران؛ در اين فصل، به اين نكته اشاره گرديده كه هتك حرمت ايلچيان مغول به مردم باشتين، اولين جرقه قيام سربداران را زده و اميران سربدار، با حمايت و نفوذ رهبران دينى، توانستند در منطقه خراسان، دولت سربدارى را تأسيس كنند، لكن اختلافات درونى و قطع حمايت رهبران دينى از اميران سربدار، اسباب سقوط اين دولت را به وجود آورد.<ref>همان، 125</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
در بخش دوم، در پنج فصل، به معرفى خاندانهاى شيعى زير پرداخته شده است: فصل اول: اشعريان؛ اشعريان در اصل، از قبايل قحطانى يمن بوده كه در دوره جاهليت، از حرمت و جايگاه ويژهاى نزد قبايل عرب، برخوردار بودند.<ref>همان، ص179</ref> | در بخش دوم، در پنج فصل، به معرفى خاندانهاى شيعى زير پرداخته شده است: فصل اول: اشعريان؛ اشعريان در اصل، از قبايل قحطانى يمن بوده كه در دوره جاهليت، از حرمت و جايگاه ويژهاى نزد قبايل عرب، برخوردار بودند.<ref>همان، ص179</ref> | ||
فصل دوم: نوبختيان؛ اين خاندان، در شمار خاندانهاى اصيل | فصل دوم: نوبختيان؛ اين خاندان، در شمار خاندانهاى اصيل ایرانى هستند كه در دوره منصور عباسى، اسلام آوردند و از آن زمان، پيوسته همنشين و ملازم خلفاى عباسى بودند.<ref>همان، ص211</ref> | ||
آل بويه، نقبا و سادات بيهق و سادات طالبيه قم و نقباى رى و قم، از ديگر خاندانهاى شيعى معرفى شده در اين بخش مىباشند.<ref>همان، ص213- 273</ref> | آل بويه، نقبا و سادات بيهق و سادات طالبيه قم و نقباى رى و قم، از ديگر خاندانهاى شيعى معرفى شده در اين بخش مىباشند.<ref>همان، ص213- 273</ref> |
ویرایش