۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
منذ الفتح حتی نهایة الدولة الأمویة | منذ الفتح حتی نهایة الدولة الأمویة | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[مکی، محمود علی]] ( | [[مکی، محمود علی]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
اين كتاب، مقدمه ندارد و همچنين مباحثش به بخش و فصل و... تقسيم نشده است. در اين كتاب، مطالب متعددى تحت عناوينى گوناگون، مانند پيدايش حزب شيعى در مشرق، اقتدار حزب اموى در اندلس از زمان فتح اسلامى، سقوط خلافت اموى در مشرق و استقلال عبدالرحمن در اندلس و... آمده است. شيوه بحث | اين كتاب، مقدمه ندارد و همچنين مباحثش به بخش و فصل و... تقسيم نشده است. در اين كتاب، مطالب متعددى تحت عناوينى گوناگون، مانند پيدايش حزب شيعى در مشرق، اقتدار حزب اموى در اندلس از زمان فتح اسلامى، سقوط خلافت اموى در مشرق و استقلال عبدالرحمن در اندلس و... آمده است. شيوه بحث نویسنده، تحليل تاريخى است كه بر اساس زمان وقوع حوادث تنظيم شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
# | #نویسنده در مورد سفر اندلسىها به مشرق و تأثير آن در تشيع اندلس چنين نوشته است: به نظر مىرسد كه اولين كسى كه چيزى از فرهنگ شيعى را به اندلس نقل كرد عبارت بود از محمد بن عيسى قرطبى (متوفاى 221ق)، معروف به اعشى كه در سال 179ق، به عراق رفت، درحالىكه هماوردان اندلسىاش كه در آن زمان بودند، به مدينه تردد مىكردند تا از فقه مالك بن انس و شاگردانش بهره بگيرند. نتيجه حضور و تدريس او در عراق آن شد كه برخى از كتابهاى وكيع بن جراح را كه از بزرگترين محدثان شيعه بود، به اندلس منتقل كرد. قرطبى، كتابهايى در مورد دفاع از اصول شیعیان زيدى دارد. به او پيشنهاد كردند كه در اندلس به قضاوت بپردازد، ولى او نپذيرفت و همواره به ذكر فضايل [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] مىپرداخت و او را در زندگىاش اسوه قرار داده بود و.<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص16</ref> | ||
#همچنين | #همچنين نویسنده تأكيد كرده است كه در هر صورت موفقيت داعيان فاطمى در تبليغ برای جذب حاميان از اندلس، بسيار محدود بود و اين مطلب بهخاطر قدرت و اصالت مذهب تسنن در اندلس بود و البته اين مطلب مانع از آن نمىشود كه بگوييم آن داعيان فاطمى موفق شدند كه برخى از مردان انديشه را به صفّ خودشان ضميمه كنند.<ref>ر. ك.: همان، ص28</ref> | ||
#نظر | #نظر نویسنده در مورد نقش داعيان فاطمى با قلم و ترجمه استاد جعفريان چنين است: شرقيانى كه به قصد تبليغات شيعى راهى اندلس مىشدند، اهداف واقعى خود را تحت پوشش كارهايى مانند تجارت، دانشاندوزى و يا سياحت صوفيانه پنهان مىكردند. در واقع، در انتهاى قرن سوم و در طول قرن چهارم، جاسوسان دولت فاطمى در تمامى نقاط دنياى اسلام پراكنده بودند. توان گفت كه دعوت اسماعيلى، در ميان ديگر دعوتها، بهترين بهره را از شيوه جاسوسى با مهارت و دقتى كممانند برگرفته است. فاطميان مغرب، آماده هجوم به شرق در سمت مصر و شمال در سمت اندلس بودند و به همين دليل بسيارى از جاسوسان خود را روانه اندلس كردند تا اوضاع را شناسايى كرده، راههاى مداخله در آن را بيابند و نقاط ضعف آن را بشناسند و از نظام سياسى و اقتصادى و دينى آن آگاه شوند. پس از آن داعيان خود را در حد توان به آن ناحيه اعزام كردند.<ref>تشيع در اندلس، ص35</ref> | ||
# | #نویسنده در مورد ادبيات تشيع در دوره حكومت حمودىها چنين نوشته است: تشيع در شرق از بزرگترين عواملى بود كه ادبيات عرب را گسترش داده و با روشهاى جديدى تقويت كرده بود. همانطوركه حزب تشيع، اولين حزب سياسى دينى و اسلامى بود، به همين ترتيب ادبيات شيعه، اولين ادبيات سياسى بود كه شاعران آنها كوشيدند بهصورت ابتكارى به استدلال بر ضدّ دشمنانشان بپردازند و از نظريه خودشان در زمينه امامت دفاع كنند.<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص53</ref> | ||
#استاد [[رسول جعفريان]] در انتقاد از مطالب اين كتاب بر چند مطلب تأكيد كرده است: | #استاد [[رسول جعفريان]] در انتقاد از مطالب اين كتاب بر چند مطلب تأكيد كرده است: | ||
#:الف)- مؤلف، علىرغم آنكه كوشيده است تا موضع علمى و بىطرفانهاى داشته باشد، در مواردى گرفتار لغزش و تعصّب شده است....؛ | #:الف)- مؤلف، علىرغم آنكه كوشيده است تا موضع علمى و بىطرفانهاى داشته باشد، در مواردى گرفتار لغزش و تعصّب شده است....؛ | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
برای اين كتاب فقط فهرست تفصيلى مطالب.<ref>همان، ص69 - 71</ref>و فهرست منابع.<ref>همان، ص61 - 66</ref>، فراهم شده است، ولى فهرستهاى فنى ديگر (مانند اعلام، كتب، و...) تنظيم نشده است. | برای اين كتاب فقط فهرست تفصيلى مطالب.<ref>همان، ص69 - 71</ref>و فهرست منابع.<ref>همان، ص61 - 66</ref>، فراهم شده است، ولى فهرستهاى فنى ديگر (مانند اعلام، كتب، و...) تنظيم نشده است. | ||
كتاب حاضر، مستند است و | كتاب حاضر، مستند است و نویسنده، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى در پایان هر صفحه آورده است. در اين پاورقىها بهصورت عموم، منابع مباحث با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه مورد نظر آمده است.<ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص5، پاورقىهاى 1، 2، 3 و ص8، پاورقى 1، 2، 3</ref>و گاه توضيحاتى تاريخى و... مطرح كرده است.<ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص7، پاورقى 1 و ص18، پاورقى 2 و 3 و ص41، پاورقى 1 و...</ref> | ||
گفتنى است كه كتاب حاضر را كه قبلاً بهصورت مقالهاى منتشر شده بوده، استاد حجتالاسلام [[رسول جعفريان]]، از عربى به فارسی ترجمه كرده و بخش نخست كتابى به نام «تشيع در اندلس» قرار داده و همراه با ترجمه مقدمه دكتر عزالدين عمر موسى بر كتاب «[[درر السمط في خبر السبط|دررُ السمط في خبر السبط]]» و با مقدمه و حاشيههايى توضيحى و انتقادى منتشر كرده است.<ref>تشيع در اندلس، ص9 - 10</ref> | گفتنى است كه كتاب حاضر را كه قبلاً بهصورت مقالهاى منتشر شده بوده، استاد حجتالاسلام [[رسول جعفريان]]، از عربى به فارسی ترجمه كرده و بخش نخست كتابى به نام «تشيع در اندلس» قرار داده و همراه با ترجمه مقدمه دكتر عزالدين عمر موسى بر كتاب «[[درر السمط في خبر السبط|دررُ السمط في خبر السبط]]» و با مقدمه و حاشيههايى توضيحى و انتقادى منتشر كرده است.<ref>تشيع در اندلس، ص9 - 10</ref> |
ویرایش