۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] روشى را كه در نوشتن تاريخ براى خود برگزيده است هرگز از ياد نمىبرد و آن را در جاى جاى كتابش گوشزد مىكند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]]، چنان كه روزنتال مىنويسد،«در تاریخنويسی بر پايه بلندى ايستاده است.كم پيش مىآيد كه وى به گزارشهاى بىارزش تاريخ ارج نهد.آنچه را كه داراى ارزش تاريخى است به خوبى باز مىشناسد و روايات تاريخ را با سامانى خرد پذير باز مىگويد و پيوندى را كه در ميان حوادث وجود داشته است به خوانندهاش مىنماياند.» مورخان اسلامى همگى به تاريخ از آن رو نگريستهاند كه تاريخ درس است، اندرز است و مىتوان از آن پند گرفت،«اما تنها كسى كه در اين باب استدلال حكيمانه و فلسفى كرده و ديد اخلاقى و براگماتيك داشته و جا به جا در كتاب خود به موارد تجربه و فوايد عملى اشاره كرده [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] قايل به اصالت عمل و اصالت تجربه بوده است.» و به تعبير ديگر،«وى كه در فلسفه به عنوان حكيم اخلاقى مشهور است، در تاريخ مؤلف كتاب حكيمانهاى است به نام تجارب الامم.نام كسانى چون [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] (320-421 ه)، رشيدالدين فضلالله (645- 718) و [[ابن خلدون]](732- 806ه) را مىتوان به عنوان پيشروان طريقه علمى تاريخ يا در شمار پيشگامان فلسفه تاريخ ياد كرد.» و اين خود روشن است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] چند قرن پيش از رشيدالدين فضلالله و [[ابن خلدون]] مىزيسته است.بسا بتوان گفت كه مشكويه در تجارب الامم با همان چهرهاى ديده مىشود كه در نوشتههاى نامدار ديگرش همچون: ترتيب السعادات، يا الفوز الأصغر، يا تهذيب الاخلاق، يا جاويدان خرد، يا شوامل كه آنرا در پاسخ هوامل ابوحيان توحيدى نوشته است، و جز آن كه همگى درباره تواناييهاى روان و مهار كردن خوى آدمى و در شناختن و شناساندن نيكبختى انساناند و [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به نوشتن آنها ممتاز و پيشتاز شناخته شده است.كايتانى در مقدمه فتوگراف نسخه اياصوفيا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] را به عنوان مورخ چنين مىبيند: | [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] روشى را كه در نوشتن تاريخ براى خود برگزيده است هرگز از ياد نمىبرد و آن را در جاى جاى كتابش گوشزد مىكند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]]، چنان كه روزنتال مىنويسد،«در تاریخنويسی بر پايه بلندى ايستاده است.كم پيش مىآيد كه وى به گزارشهاى بىارزش تاريخ ارج نهد.آنچه را كه داراى ارزش تاريخى است به خوبى باز مىشناسد و روايات تاريخ را با سامانى خرد پذير باز مىگويد و پيوندى را كه در ميان حوادث وجود داشته است به خوانندهاش مىنماياند.» مورخان اسلامى همگى به تاريخ از آن رو نگريستهاند كه تاريخ درس است، اندرز است و مىتوان از آن پند گرفت،«اما تنها كسى كه در اين باب استدلال حكيمانه و فلسفى كرده و ديد اخلاقى و براگماتيك داشته و جا به جا در كتاب خود به موارد تجربه و فوايد عملى اشاره كرده [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] قايل به اصالت عمل و اصالت تجربه بوده است.» و به تعبير ديگر،«وى كه در فلسفه به عنوان حكيم اخلاقى مشهور است، در تاريخ مؤلف كتاب حكيمانهاى است به نام تجارب الامم.نام كسانى چون [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] (320-421 ه)، رشيدالدين فضلالله (645- 718) و [[ابن خلدون]](732- 806ه) را مىتوان به عنوان پيشروان طريقه علمى تاريخ يا در شمار پيشگامان فلسفه تاريخ ياد كرد.» و اين خود روشن است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] چند قرن پيش از رشيدالدين فضلالله و [[ابن خلدون]] مىزيسته است.بسا بتوان گفت كه مشكويه در تجارب الامم با همان چهرهاى ديده مىشود كه در نوشتههاى نامدار ديگرش همچون: ترتيب السعادات، يا الفوز الأصغر، يا تهذيب الاخلاق، يا جاويدان خرد، يا شوامل كه آنرا در پاسخ هوامل ابوحيان توحيدى نوشته است، و جز آن كه همگى درباره تواناييهاى روان و مهار كردن خوى آدمى و در شناختن و شناساندن نيكبختى انساناند و [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به نوشتن آنها ممتاز و پيشتاز شناخته شده است.كايتانى در مقدمه فتوگراف نسخه اياصوفيا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] را به عنوان مورخ چنين مىبيند: | ||
«وى كه از ريشهاى | «وى كه از ريشهاى ایرانى برآمده است، يكى از پيشروان تاريخنگارى به زبان تازى است.افزون بر اين، اثرى كه از [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر جاى مانده است بر شالودهاى استوار است كه از نگاه روش شناختى با اصولى كه در نزد تاريخنويسان باختر زمين و مورخان پسينتر به كار بسته مىشود، خويشاوندى نزدیک دارد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بر خلاف سلف شهير خود طبرى كه هدف عمدهاش گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه همگى آنها بر سامانى شايسته بود، بر آن شد تا تاريخش همچون ساختى انداموار تصنيف گردد و از اين رهگذر، انديشههاى بنيادين چنان كه سراسر تصنيف را به هم مىپيوندد، عنصرى آفريننده در سراسر اثر شود.در صفحات اين اثر عنصرى شخصى به چشم مىخورد كه جاى آن در ساير تصنيفهاى تاريخى اين مرحله خالى است.تجارب الامم، آشكارا، كارى است برآمده از ذهنى استدلالى كه در پرتو برداشتى والا از هدف و وظيفه مورخ عمل مىكند.از اينرو، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] نسبت به مورخان پيشين و معاصران خويش كه به تازى نوشتهاند، برترى بزرگى نشان مىدهد.وى بدان خشنود نيست كه به گردآورى مايههاى تاريخى و ارائه آن در يك نظم گاه شناختى بسنده كند.چه وى بر اين باور است كه رويدادهاى گذشته با شبكهاى از شئون و مصالح بشرى به هم پيوند داشته است، و در حقيقت، تاريخ نيز، چنان كه وى مىبيند، همين است و در گزارش راستين آن خردمند چيزى خواهد يافت كه كانى از دانش ارجمند است.» | ||
نكته ديگرى كه در كار [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] چشمگير است اين است كه وى تاريخ خود را در كمال بىطرفى نوشته است و چنان كه مارگليوث نيز اشاره مىكند، وى در خدمت اميران و وزيران آلبويه مىزيسته و از نزدیک ان ايشان بوده است.از اينرو انتظار مىرفت كه در تاريخش، ايشان را بىدريغ ستايش كند.ولى مىبينيم كه نه تنها از ايشان جانب نگاه نداشته، بل بىطرفى شگرفى نشان داده و بد و نيك خوى و كردارشان را باز نموده است. | نكته ديگرى كه در كار [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] چشمگير است اين است كه وى تاريخ خود را در كمال بىطرفى نوشته است و چنان كه مارگليوث نيز اشاره مىكند، وى در خدمت اميران و وزيران آلبويه مىزيسته و از نزدیک ان ايشان بوده است.از اينرو انتظار مىرفت كه در تاريخش، ايشان را بىدريغ ستايش كند.ولى مىبينيم كه نه تنها از ايشان جانب نگاه نداشته، بل بىطرفى شگرفى نشان داده و بد و نيك خوى و كردارشان را باز نموده است. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
#:آن چه درباره [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] گفتيم درباره بسيارى ديگر، از جمله [[ابن خلدون]] نيز راست مىآيد،(نگاه كنيد به العبر 4:1140).زيرا [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] سرچشمهاى است جوشان از روايات درست و نادرستى كه طبرى به قصد حفظ و نگهدارى آنها، همه را در كتاب خود گرد كرده است.طبرى چنان كه در مقدمهاش گويد بر آن نيست كه روايات را در ترازوى سنجش خويش نهد يا تعديل كند، يا درباره آن سخنى گويد.ولى مورخان پسين كه از او بسيار گرفتهاند، برگرفتهشان را در قالبهايى ريختهاند كه براى خود برگزيده بودهاند و هر كدام بر پايه نگرش و پسند خويش بدان شكل و جهت بخشيدهاند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] نيز از همين مورخان است كه او نيز از طبرى بسيار گرفته است.ولى وى كسى نيست كه گزارشهاى ديگران را بى هيچ سنجش و نقد يكسره در كتاب خويش بريزد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تنها به گزارشهايى ارج مىنهد كه داراى ارزش تاريخى است و آنها را با معيار گزينش خويش سازگار مىيابد: گزارشهايى كه به هدف و نگرش مبتنى بر فلسفه اخلاق او كه در مقدمهاش از آن سخن گفته و در آثار ديگرش بر آن اصرار ورزيده است، خدمتى تواند كرد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] را در نزد ابوبكر احمد بن كامل قاضى كه از ياران طبرى بوده است خوانده و از او اجازه روايت گرفته بوده است.خود، در تجارب الامم در شرح حوادث سال 350 هجرى گويد: «در اين سال ابوبكر احمد بن كامل قاضى درگذشت.من [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] را از او شنيدهام.وى از ياران ابوجعفر [طبرى ]بوده، خود از وى بسيار شنيده بوده است. ولى من از روايات طبرى جز همين كتاب را از ابوبكر قاضى نشنيدهام، كه برخى به قراءت در نزد او، و برخى به اجازت از او بوده است.وى در شارع عبدالصمد مىزيسته و من با وى بسيار نشستهام.» | #:آن چه درباره [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] گفتيم درباره بسيارى ديگر، از جمله [[ابن خلدون]] نيز راست مىآيد،(نگاه كنيد به العبر 4:1140).زيرا [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] سرچشمهاى است جوشان از روايات درست و نادرستى كه طبرى به قصد حفظ و نگهدارى آنها، همه را در كتاب خود گرد كرده است.طبرى چنان كه در مقدمهاش گويد بر آن نيست كه روايات را در ترازوى سنجش خويش نهد يا تعديل كند، يا درباره آن سخنى گويد.ولى مورخان پسين كه از او بسيار گرفتهاند، برگرفتهشان را در قالبهايى ريختهاند كه براى خود برگزيده بودهاند و هر كدام بر پايه نگرش و پسند خويش بدان شكل و جهت بخشيدهاند.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] نيز از همين مورخان است كه او نيز از طبرى بسيار گرفته است.ولى وى كسى نيست كه گزارشهاى ديگران را بى هيچ سنجش و نقد يكسره در كتاب خويش بريزد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تنها به گزارشهايى ارج مىنهد كه داراى ارزش تاريخى است و آنها را با معيار گزينش خويش سازگار مىيابد: گزارشهايى كه به هدف و نگرش مبتنى بر فلسفه اخلاق او كه در مقدمهاش از آن سخن گفته و در آثار ديگرش بر آن اصرار ورزيده است، خدمتى تواند كرد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] را در نزد ابوبكر احمد بن كامل قاضى كه از ياران طبرى بوده است خوانده و از او اجازه روايت گرفته بوده است.خود، در تجارب الامم در شرح حوادث سال 350 هجرى گويد: «در اين سال ابوبكر احمد بن كامل قاضى درگذشت.من [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] را از او شنيدهام.وى از ياران ابوجعفر [طبرى ]بوده، خود از وى بسيار شنيده بوده است. ولى من از روايات طبرى جز همين كتاب را از ابوبكر قاضى نشنيدهام، كه برخى به قراءت در نزد او، و برخى به اجازت از او بوده است.وى در شارع عبدالصمد مىزيسته و من با وى بسيار نشستهام.» | ||
#گنجينههاى بزرگ و گرانبهاى آل بويه.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] در تجارب الامم حتى نسبت به دورهاى كه موازى طبرى است بويژه در روزگار پيش از اسلام، متنهاى بىنظير و پر ارزشى را مىآورد كه در آثار مورخانى چون طبرى، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، [[ابن خلدون]] و ديگران ديده نمىشود.براى نمونه اندرز اردشير را نام بايد برد كه به تعبير مينوی «ترجمه عربى آن امروزه در كتاب تجارب الامم براى ما محفوظ و على العجاله بعد از اوستا قديمترين سندى است كه در شكل كتاب براى ما باقى مانده است.» يا زندگینامه خود نوشته (اتوبيوگرافى) انوشروان و سخنرانى او كه سرشار از اطلاعات صريح و مستنبطى است كه پژوهندگان تاريخ آن دوره را براستى به كار مىآيد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] اين متنهاى بىهمتا و اين اضافات پر ارج را كه ويژه كتاب او است از كجا آورده است؟[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] افزون بر جنبههاى فلسفى و استادى و عضويت در انجمنهاى علمى زمان و عنوانهاى ديگر، سرپرست كتابخانههاى بزرگ وزيران و اميران آلبويه، همچون ابن العميد و پسرش ابوالفتح و سپس كتابخانه بزرگ عضدالدوله ديلمى بوده است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به مدت هفت سال خازن كتابخانه ابن العميد بود،(تجارب ج 6 حوادث سال 359 ه) کتابخانهاى كه فهرست آن 1056 برگ بود(44 كراسه 24 برگ-آدام متز 1:297) و سرشار از کتابهايى كه همه زمينههاى علم و ادب را شامل مىگرديد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود گويد(حوادث سال 355) کتابهاى آن بيش از صد بار مىشد.يا كتابخانه بزرگ عضدالدوله ديلمى، كسى كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تجارب الأمم را هم به نام او نوشته است.مقدسى در احسن التقاسيم (ص 449)آن را چنين وصف مىكند: «گنجورى از بزرگان شهر بر اين كتابخانه اشراف دارد.هيچ كتابى نبود كه تا آن زمان تصنيف شده باشد و عضدالدوله آن را در كتابخانهاش گرد نياورده باشد.در هر سوى آن گنجينههايى است.به همه ديوارهاى دالان و آن گنجينهها، اطاقكهايى از چوب منقوش به درازاى يك قد و پهناى يك ذرع چسبيده است...دفترها بر رفها چيده شدهاند.براى هر دسته از آنها اطاقكها و فهرستهايى است ويژه كه نام کتابها در آن ثبت شده است. جز بزرگان كسى را بدان راه نيست.» بدون شك، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از اين گنجينهها سود فراوانى برده است.مايههاى تاريخى ويژهاى كه منحصرا در كتاب او ديده مىشود-خواه درباره پيش از اسلام خواه پس از اسلام-برگرفته از منابعى است كه در آن گنجينهها فراهم بوده است. | #گنجينههاى بزرگ و گرانبهاى آل بويه.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] در تجارب الامم حتى نسبت به دورهاى كه موازى طبرى است بويژه در روزگار پيش از اسلام، متنهاى بىنظير و پر ارزشى را مىآورد كه در آثار مورخانى چون طبرى، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، [[ابن خلدون]] و ديگران ديده نمىشود.براى نمونه اندرز اردشير را نام بايد برد كه به تعبير مينوی «ترجمه عربى آن امروزه در كتاب تجارب الامم براى ما محفوظ و على العجاله بعد از اوستا قديمترين سندى است كه در شكل كتاب براى ما باقى مانده است.» يا زندگینامه خود نوشته (اتوبيوگرافى) انوشروان و سخنرانى او كه سرشار از اطلاعات صريح و مستنبطى است كه پژوهندگان تاريخ آن دوره را براستى به كار مىآيد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] اين متنهاى بىهمتا و اين اضافات پر ارج را كه ويژه كتاب او است از كجا آورده است؟[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] افزون بر جنبههاى فلسفى و استادى و عضويت در انجمنهاى علمى زمان و عنوانهاى ديگر، سرپرست كتابخانههاى بزرگ وزيران و اميران آلبويه، همچون ابن العميد و پسرش ابوالفتح و سپس كتابخانه بزرگ عضدالدوله ديلمى بوده است.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] به مدت هفت سال خازن كتابخانه ابن العميد بود،(تجارب ج 6 حوادث سال 359 ه) کتابخانهاى كه فهرست آن 1056 برگ بود(44 كراسه 24 برگ-آدام متز 1:297) و سرشار از کتابهايى كه همه زمينههاى علم و ادب را شامل مىگرديد.[[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود گويد(حوادث سال 355) کتابهاى آن بيش از صد بار مىشد.يا كتابخانه بزرگ عضدالدوله ديلمى، كسى كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تجارب الأمم را هم به نام او نوشته است.مقدسى در احسن التقاسيم (ص 449)آن را چنين وصف مىكند: «گنجورى از بزرگان شهر بر اين كتابخانه اشراف دارد.هيچ كتابى نبود كه تا آن زمان تصنيف شده باشد و عضدالدوله آن را در كتابخانهاش گرد نياورده باشد.در هر سوى آن گنجينههايى است.به همه ديوارهاى دالان و آن گنجينهها، اطاقكهايى از چوب منقوش به درازاى يك قد و پهناى يك ذرع چسبيده است...دفترها بر رفها چيده شدهاند.براى هر دسته از آنها اطاقكها و فهرستهايى است ويژه كه نام کتابها در آن ثبت شده است. جز بزرگان كسى را بدان راه نيست.» بدون شك، [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از اين گنجينهها سود فراوانى برده است.مايههاى تاريخى ويژهاى كه منحصرا در كتاب او ديده مىشود-خواه درباره پيش از اسلام خواه پس از اسلام-برگرفته از منابعى است كه در آن گنجينهها فراهم بوده است. | ||
#ثابت بن سنان.از سال 295 تا 340 هجرى، تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از منابعى بجز طبرى سرچشمه مىگيرد.از اين منابع است تاريخ ثابت بن سنان (متوفى به سال 363 ه)پسر [[ثابت بن قره|ثابت بن قرّه]] صابى حرّانى (221-288 ه) دايى هلال بن محسّن صابى.ثابت بن سنان تاريخش از خلافت مقتدر (از سال دويست و چند-قفطى) تا سال 360 هجرى را در بر مىگيرد.ابواسحق هلال بن محسّن براى تاريخ ثابت بن سنان تتمهاى نوشته است كه به سال 447 مىرسد.(كلودكاهن، دانشنامه | #ثابت بن سنان.از سال 295 تا 340 هجرى، تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از منابعى بجز طبرى سرچشمه مىگيرد.از اين منابع است تاريخ ثابت بن سنان (متوفى به سال 363 ه)پسر [[ثابت بن قره|ثابت بن قرّه]] صابى حرّانى (221-288 ه) دايى هلال بن محسّن صابى.ثابت بن سنان تاريخش از خلافت مقتدر (از سال دويست و چند-قفطى) تا سال 360 هجرى را در بر مىگيرد.ابواسحق هلال بن محسّن براى تاريخ ثابت بن سنان تتمهاى نوشته است كه به سال 447 مىرسد.(كلودكاهن، دانشنامه ایران و اسلام)، دليل بر اين كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از كتاب ثابت بن سنان سود جسته تصريح خود [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] است(ج 5، حوادث سال 319 ه). | ||
#:روذراورى سخنى دارد كه بر مبناى آن بايد هلال صابى را نيز از منابع [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بدانيم. وى در ذيلى كه براى تجارب الامم نوشته است(ص 23) گويد: «ابواسحق درباره دولت ديلميان كتابى نوشته است كه آن را «التاجى في الدولة الديلميه» ناميده است.كتابى است آراسته و نيكو...ما پايان اين كتاب را با پايان تجارب الامم برابر ديدهايم.در خاتمهاش پارهاى الفاظ شبيه يكديگرند.و تاريخ هر دو مورخ به يك زمان ختم مىشود.كتاب خود موجود است و به جاى آن كه از آن خبر دهيم مىتوان آن را از نزدیک ديد.» | #:روذراورى سخنى دارد كه بر مبناى آن بايد هلال صابى را نيز از منابع [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بدانيم. وى در ذيلى كه براى تجارب الامم نوشته است(ص 23) گويد: «ابواسحق درباره دولت ديلميان كتابى نوشته است كه آن را «التاجى في الدولة الديلميه» ناميده است.كتابى است آراسته و نيكو...ما پايان اين كتاب را با پايان تجارب الامم برابر ديدهايم.در خاتمهاش پارهاى الفاظ شبيه يكديگرند.و تاريخ هر دو مورخ به يك زمان ختم مىشود.كتاب خود موجود است و به جاى آن كه از آن خبر دهيم مىتوان آن را از نزدیک ديد.» | ||
#:اعتماد بر اين سخن اندكى دشوار است.زيرا مىدانيم تاريخ ابواسحق صابى تا سال 447 هجرى و تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تا سال 369 هجرى را در بر مىگيرد چنان كه روذراورى نيز همين را مىگويد.(ذيل ص8).حتى اگر فرض كنيم كه كتاب [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بيش از 6 بخش بوده (به رغم تصريحى كه در پايان بخش ششم آمده است) اين فرض نيز سست مىنمايد زيرا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود به سال 421 درگذشته بوده است.حتى اگر بگوييم در اين جا اشتباهى رخ داده است و مقصود همان ثابت بن سنان صابى است كه تاريخش تا سال 360 يا 363 را (بنابر دو قول) در بر مىگيرد، باز درست نمىنمايد زيرا تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود تا سال 369 امتداد مىيابد، به هر روى، اگر درست باشد كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از هلال نقل كرده است، مىبايست فقط از حوادث سال 364(آغاز تاريخ هلال) تا 369 (انتهاى تجارب الامم) از تاريخ هلال نيز گرفته باشد.با توجه به اين كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] در نوشتن اين سالها خود نيز منبع تاريخ خويش بوده است با اين همه، اين مانع از آن نبوده است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از کتابهاى معاصراناش، از جمله كتاب هلال صابى يا ديگران نيز سود جسته باشد. | #:اعتماد بر اين سخن اندكى دشوار است.زيرا مىدانيم تاريخ ابواسحق صابى تا سال 447 هجرى و تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] تا سال 369 هجرى را در بر مىگيرد چنان كه روذراورى نيز همين را مىگويد.(ذيل ص8).حتى اگر فرض كنيم كه كتاب [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] بيش از 6 بخش بوده (به رغم تصريحى كه در پايان بخش ششم آمده است) اين فرض نيز سست مىنمايد زيرا [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود به سال 421 درگذشته بوده است.حتى اگر بگوييم در اين جا اشتباهى رخ داده است و مقصود همان ثابت بن سنان صابى است كه تاريخش تا سال 360 يا 363 را (بنابر دو قول) در بر مىگيرد، باز درست نمىنمايد زيرا تاريخ [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] خود تا سال 369 امتداد مىيابد، به هر روى، اگر درست باشد كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از هلال نقل كرده است، مىبايست فقط از حوادث سال 364(آغاز تاريخ هلال) تا 369 (انتهاى تجارب الامم) از تاريخ هلال نيز گرفته باشد.با توجه به اين كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] در نوشتن اين سالها خود نيز منبع تاريخ خويش بوده است با اين همه، اين مانع از آن نبوده است كه [[مسکویه، احمد بن محمد|مسكويه]] از کتابهاى معاصراناش، از جمله كتاب هلال صابى يا ديگران نيز سود جسته باشد. |
ویرایش