۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''انقراض سلسله صفويه'''، اثر انگليسى لارنس لاكهارت، به بررسى و تحليل علل سقوط سلسله صفويه در | '''انقراض سلسله صفويه'''، اثر انگليسى لارنس لاكهارت، به بررسى و تحليل علل سقوط سلسله صفويه در ایران پرداخته است. | ||
نام ديگر كتاب «انقراض سلسله صفويه و ايام استيلاى افاغنه» مىباشد. | نام ديگر كتاب «انقراض سلسله صفويه و ايام استيلاى افاغنه» مىباشد. | ||
نويسنده، مشغول نوشتن كتابى پيرامون شرح حال نادرشاه بوده و هنگام مطالعه دوره قبل از مشهور شدن او، به مطالب زيادى برخورده كه نتوانسته است آنها را در مقدمه آن شرح حال، ذكر كند و از آن جا كه اين مطالب به عقيده وى بسيار جالب توجه بوده، تصميم گرفته است تا آنها را به صورت كتاب جداگانهايى در بياورد. | نويسنده، مشغول نوشتن كتابى پيرامون شرح حال نادرشاه بوده و هنگام مطالعه دوره قبل از مشهور شدن او، به مطالب زيادى برخورده كه نتوانسته است آنها را در مقدمه آن شرح حال، ذكر كند و از آن جا كه اين مطالب به عقيده وى بسيار جالب توجه بوده، تصميم گرفته است تا آنها را به صورت كتاب جداگانهايى در بياورد. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
كتاب با دو مقدمه از مترجم و مؤلف آغاز و مطالب در سى و هفت فصل، ارائه گرديده است. | كتاب با دو مقدمه از مترجم و مؤلف آغاز و مطالب در سى و هفت فصل، ارائه گرديده است. | ||
نويسنده، نخست درباره مساحت، مرزها، ايالات، جمعيت و نوع حكومت | نويسنده، نخست درباره مساحت، مرزها، ايالات، جمعيت و نوع حكومت ایران در زمان صفويه مطالبى نوشته و سپس اوضاع داخلى ایران و روابط آن با دول تركيه عثمانى، روسيه و هندوستان را به تفصيل شرح داده است. در ادامه، احياى آيين تشيع و تاثير آن را در اقليتهاى مذهبى بيان كرده، آن گاه جريان شورش غلجايىها و ميرويس، حمله محمود افغان و محاصره اصفهان را با قلمى توانا به تصوير كشيده است. | ||
وى به موضوع پطركبير و حمله تركيه عثمانى به | وى به موضوع پطركبير و حمله تركيه عثمانى به ایران نيز پرداخته و قضيه تقسيم ایران در ميان آن دو دولت را به تفصيل شرح داده است. | ||
مؤلف درباره روى كار آمدن نادر، شكست اشرف افغان و اقدامات طهماسب، مطالب تازه و جالبى نوشته و در خاتمه، روابط فرانسه با | مؤلف درباره روى كار آمدن نادر، شكست اشرف افغان و اقدامات طهماسب، مطالب تازه و جالبى نوشته و در خاتمه، روابط فرانسه با ایران را مورد بررسى قرار داده است. | ||
كوشش نويسنده بر اين بوده است كه موضوعات كتاب را تا حدّ امكان، بر منابع معتبر شرقى و غربى آن زمان، متكى ساخته و تمام منابع و مآخذ را ضمن بيان وقايع، ذكر كند؛ به همين علت، گاهى نيمى از صفحات را به اين موضوع اختصاص داده است. | كوشش نويسنده بر اين بوده است كه موضوعات كتاب را تا حدّ امكان، بر منابع معتبر شرقى و غربى آن زمان، متكى ساخته و تمام منابع و مآخذ را ضمن بيان وقايع، ذكر كند؛ به همين علت، گاهى نيمى از صفحات را به اين موضوع اختصاص داده است. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مؤلف در مقدمه خود، به انگيزه و نحوه تأليف كتاب اشاره كرده است. | مؤلف در مقدمه خود، به انگيزه و نحوه تأليف كتاب اشاره كرده است. | ||
فصل اول، بعد از تشريح مساحت | فصل اول، بعد از تشريح مساحت ایران در اواخر سلطنت سلطان حسين صفوى به نقل از كتاب فارسنامه ناصرى، نوشته حاجى ميرزا حسن فسايى، مرزها و ولايات آن را تبيين كرده، بعد از گونهشناسى جمعيت آن، نوع حكومت صفويه را مورد بررسى قرار داده است. | ||
نويسنده معتقد است، حكومت صفوى اگر چه در آغاز بر اساس مذهب استوار شده بود؛ ولى اندك اندك، به صورت سلطنت استبدادى در آمده و اخلاق پادشاه كمال اهميت را يافته است. | نويسنده معتقد است، حكومت صفوى اگر چه در آغاز بر اساس مذهب استوار شده بود؛ ولى اندك اندك، به صورت سلطنت استبدادى در آمده و اخلاق پادشاه كمال اهميت را يافته است. | ||
نويسنده در دوم، ضمن بررسى آغاز و انجام حكومت روحانیان در | نويسنده در دوم، ضمن بررسى آغاز و انجام حكومت روحانیان در ایران و تحولات مذهبى بعد از آن در دوران صفويه، علل انحطاط و سقوط اين سلسله را برشمرده و توضيح داده است؛ از جمله: | ||
# رقابت و دشمنى ميان عناصر قديم و جديد در قشون | # رقابت و دشمنى ميان عناصر قديم و جديد در قشون ایران. | ||
# از بين رفتن حس شهامت و انضباط سربازان بعد از مرگ شاه عباس كبير. | # از بين رفتن حس شهامت و انضباط سربازان بعد از مرگ شاه عباس كبير. | ||
# نفوذ و تحريكات ملكه مادر و خواجهسرايان. | # نفوذ و تحريكات ملكه مادر و خواجهسرايان. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
نويسنده، وى را فردى صلحجو و متمايل به زهد و رياضت معرفى كرده كه دلى مهربان و رحيم داشت؛ او آدمى خرافاتى و زودباور بود كه تحت تأثير افكار ديگران قرار مىگرفت و نويسنده معتقد است آن صفات روحى و جسمى كه لازمه پادشاهان است، در او يافت نمىشد. | نويسنده، وى را فردى صلحجو و متمايل به زهد و رياضت معرفى كرده كه دلى مهربان و رحيم داشت؛ او آدمى خرافاتى و زودباور بود كه تحت تأثير افكار ديگران قرار مىگرفت و نويسنده معتقد است آن صفات روحى و جسمى كه لازمه پادشاهان است، در او يافت نمىشد. | ||
چهارم، اوضاع داخلى | چهارم، اوضاع داخلى ایران از 1694م تا 1709م را تشريح كرده و پنجم، روابط خارجى ایران در آغاز سلطنت شاه سلطان حسين با كشورهاى تركيه عثمانى، روسيه، امپراتورى مغول و عمان را مورد تحليل قرار داده است. | ||
ششم، احياى آيين تشيع و تأثير آن در اقليتهاى مذهبى نظير زرتشتى، كليمى و جوامع مسيحى را بررسى كرده است. | ششم، احياى آيين تشيع و تأثير آن در اقليتهاى مذهبى نظير زرتشتى، كليمى و جوامع مسيحى را بررسى كرده است. | ||
نويسنده احياى تشيع در | نويسنده احياى تشيع در ایران را تحت تأثير قرار گرفتن شاه سلطان حسين در ايام جوانى، از افكار و عقايد [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|محمدباقر مجلسى]] دانسته و معتقد است، اين شخص در احياى تشيع در اواخر سلسله صفويه بيش از همه فعاليت كرده است. | ||
در هفتم و هشتم، پس از نسبشناسى دو قبيله غلجايى و ابدالى، به شورشهاى آنان در برابر سلاطين صفوى اشاره شده است. | در هفتم و هشتم، پس از نسبشناسى دو قبيله غلجايى و ابدالى، به شورشهاى آنان در برابر سلاطين صفوى اشاره شده است. | ||
نهم، اختصاص دارد به تشريح مأموريت آرتمى پترويچ ولينسكى روسى در | نهم، اختصاص دارد به تشريح مأموريت آرتمى پترويچ ولينسكى روسى در ایران. وظايف وى عبارت بودند از: | ||
# انعقاد معاهده تجارى با | # انعقاد معاهده تجارى با ایران. | ||
# متقاعد ساختن شاه و وزرايش براى اين كه تجارت ابريشم از راه روسيه معمول شود و در صورت عدم موفقيت، ايجاد موانع براى تجارت از طريق حلب و ازمير. | # متقاعد ساختن شاه و وزرايش براى اين كه تجارت ابريشم از راه روسيه معمول شود و در صورت عدم موفقيت، ايجاد موانع براى تجارت از طريق حلب و ازمير. | ||
# به دست آوردن اطلاعاتى كامل درباره قدرت نظامى، منابع، اوضاع و خطوط ارتباطى | # به دست آوردن اطلاعاتى كامل درباره قدرت نظامى، منابع، اوضاع و خطوط ارتباطى ایران. | ||
از دهم تا چهاردهم، حملات محمود افغان به | از دهم تا چهاردهم، حملات محمود افغان به ایران، محاصره اصفهان، كنارهگيرى شاه سلطان حسين و به تخت نشستن محمود، به تفصيل بيان شده است. | ||
پطركبير، امپراتور روسيه، هنگامى كه گزارشات ولينسكى درباره اوضاع خراب | پطركبير، امپراتور روسيه، هنگامى كه گزارشات ولينسكى درباره اوضاع خراب ایران را شنيد، تصميم گرفت به ایران حمله كند. جزئيات اين لشكركشى، در پانزدهم به تصوير كشيده شده است. | ||
در شانزدهم، خصوصيات ظاهرى و اخلاقى محمود، پادشاه جديد | در شانزدهم، خصوصيات ظاهرى و اخلاقى محمود، پادشاه جديد ایران و نحوه حكومت وى چنين بيان شده است: او اندامى متوسط، تقريبا كوتاه و چاق داشت. صورت و بينى او پهن، چشمانش آبى و نگاهش خشن بود. قيافهاش حالتى زننده داشت و درندهخويى او را نشان مىداد. معمولا چشم به زمين دوخته و هميشه در حال تفكر به نظر مىرسيد. در پرتاب زوبين و اسب سوارى مهارت داشت، بسيار كم مىخوابيد و هرگز در جنگ تشك زير خود نمىگذاشت. در صرف غذا و مشروب نهايت اعتدال را رعايت مىكرد و به آن چه مىيافت قناعت مىنمود، مع الوصف، در اوايل پادشاهى، درندهخويى خود را پنهان كرده و در نهايت اعتدال و لياقت سلطنت راند. | ||
در هفدهم تا نوزدهم، چگونگى تقسيم | در هفدهم تا نوزدهم، چگونگى تقسيم ایران ميان تركيه و روسيه، ادامه عمليات روسها در شمال ایران و جزئيات حمله تركان عثمانى به ایران به خوبى به تصوير كشيده شده است. | ||
نويسنده در بيستم تا بيست و سوم، به اوايل سلطنت اشرف و كشمكش او با طهماسب اشاره كرده، جنگهاى او با تركيه و روسيه را توضيح داده، و وضع مردم | نويسنده در بيستم تا بيست و سوم، به اوايل سلطنت اشرف و كشمكش او با طهماسب اشاره كرده، جنگهاى او با تركيه و روسيه را توضيح داده، و وضع مردم ایران در زمان سلطنت او را تشريح كرده است. | ||
در بيست و چهارم، به كشمكشهايى كه ميان طهماسب، شاهزاده صفوى و نادر، سردار نيرومند او كه بر سر به دست آوردن قدرت و اختيارات رخ داده بود، اشاره شده است. عاقبت اين اختلافات، در سبزوار به نفع نادر تمام شده و از اين تاريخ به بعد، طهماسب مجبور مىشود، هر چه نادر مىگويد، بپذيرد. اين شاهزاده اگر چه از لحاظ نظامى ارزشى نداشته، ولى چون تنها فرزند بازمانده شاه سلطان حسين بود و ادعاى او در مورد تاج و تخت | در بيست و چهارم، به كشمكشهايى كه ميان طهماسب، شاهزاده صفوى و نادر، سردار نيرومند او كه بر سر به دست آوردن قدرت و اختيارات رخ داده بود، اشاره شده است. عاقبت اين اختلافات، در سبزوار به نفع نادر تمام شده و از اين تاريخ به بعد، طهماسب مجبور مىشود، هر چه نادر مىگويد، بپذيرد. اين شاهزاده اگر چه از لحاظ نظامى ارزشى نداشته، ولى چون تنها فرزند بازمانده شاه سلطان حسين بود و ادعاى او در مورد تاج و تخت ایران مشروعتر به نظر مىرسيد، به درد نادر مىخورد. | ||
بيست و پنجم، جنگ نادر با افغانهاى ابدالى را تشريح كرده و بيست و ششم، به بازگشت مجدد سلطنت سلسله صفويه به قدرت اشاره كرده كرده است. | بيست و پنجم، جنگ نادر با افغانهاى ابدالى را تشريح كرده و بيست و ششم، به بازگشت مجدد سلطنت سلسله صفويه به قدرت اشاره كرده كرده است. |
ویرایش