پرش به محتوا

تجارب الأمم (ترجمه امامی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران'
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی')
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
خط ۲۴: خط ۲۴:
کشورهای اسلامی - تاریخ
کشورهای اسلامی - تاریخ
| ناشر =  
| ناشر =  
صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران، انتشارات سروش ج: 1
صدا و سيمای جمهوری اسلامی ایران، انتشارات سروش ج: 1
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر = 1369 ش  
| سال نشر = 1369 ش  
خط ۴۴: خط ۴۴:
در ترجمه متن‌هاى تاريخى، شيوه مترجمان از ديرباز رعايت نوعى هماهنگى با تاريخ زبان متن بوده است. از اين رو، نثر ترجمه‌هاى اين متون، عملاً تحت تأثير ويژگى‌هاى فارسی آن زمان از يك‌سو، و ويژگى‌هاى زبان خود متن از سوى ديگر قرار داشته است. بسا كه همين عامل دوم است كه خود سبب شده است تا زبان فارسی در آن جا كه از واژگان تازى عيناً و به صراحت وام نمى‌گيرد، در پاره‌اى موارد متأثر از ساختار و شيوه‌هاى سخن تازى باشد. وجود نثر كهن فارسی در زمينه‌هاى تاريخى خود، تعيين كننده شيوه‌اى است كه مترجمان در ترجمه متون كهن تازى در پيش مى‌گيرند.
در ترجمه متن‌هاى تاريخى، شيوه مترجمان از ديرباز رعايت نوعى هماهنگى با تاريخ زبان متن بوده است. از اين رو، نثر ترجمه‌هاى اين متون، عملاً تحت تأثير ويژگى‌هاى فارسی آن زمان از يك‌سو، و ويژگى‌هاى زبان خود متن از سوى ديگر قرار داشته است. بسا كه همين عامل دوم است كه خود سبب شده است تا زبان فارسی در آن جا كه از واژگان تازى عيناً و به صراحت وام نمى‌گيرد، در پاره‌اى موارد متأثر از ساختار و شيوه‌هاى سخن تازى باشد. وجود نثر كهن فارسی در زمينه‌هاى تاريخى خود، تعيين كننده شيوه‌اى است كه مترجمان در ترجمه متون كهن تازى در پيش مى‌گيرند.


عملاً، تاريخ تجارب‌الامم نيز متنى است، بازمانده از نيمه دوم قرن چهارم و همزمان با ترجمه بلعمى از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] (آغاز ترجمه 352ق). ترجمه بلعمى گذشته از چند و چونى كه در سنجش آن با متن طبرى به ميان مى‌آيد، خود يكى از سرچشمه‌هاى مهم نثر پارسى است كه همواره الهام بخش نويسندگان و مترجمان بوده است. نثر ترجمه حاضر نيز با توجه به همين نكته انتخاب و با توجه به ويژگى‌هاى فارسی امروز تعديل شده است. از سويى، از آن جا كه بخش عمده مجلد نخست تجارب‌الامم، ويژه تاريخ ايران پيش از اسلام است، گزارش تاريخ آن روزگار، خود به خود، به زبانى پارسى‌تر مى‌گرايد؛ براى نمونه، در ترجمه اندرز اردشير، يا زندگى‌نامه خود نوشته (اتوبيوگرافى) انوشيروان كه از متن‌هاى بازمانده پيش از اسلام‌اند، قلم خود به خود در پى واژگان و عبارت‌هايى است كه از بن پارسى‌اند و به آسانى تسليم واژگان تازى نمى‌شود. از اين‌رو، نثر ترجمه اين بخش، اندكى پارسى‌تر است، و واژگان عربى كمتر در آن راه يافته است. ولى از آغاز تاريخ اسلام به اين سو، اين ويژگى در زبان ترجمه، كم رنگ‌تر مى‌شود و واژگان تازى پارسى شده نثر درى، به ويژه واژگان مشترك فرهنگى، در آن راه مى‌يابد.
عملاً، تاريخ تجارب‌الامم نيز متنى است، بازمانده از نيمه دوم قرن چهارم و همزمان با ترجمه بلعمى از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] (آغاز ترجمه 352ق). ترجمه بلعمى گذشته از چند و چونى كه در سنجش آن با متن طبرى به ميان مى‌آيد، خود يكى از سرچشمه‌هاى مهم نثر پارسى است كه همواره الهام بخش نويسندگان و مترجمان بوده است. نثر ترجمه حاضر نيز با توجه به همين نكته انتخاب و با توجه به ويژگى‌هاى فارسی امروز تعديل شده است. از سويى، از آن جا كه بخش عمده مجلد نخست تجارب‌الامم، ويژه تاريخ ایران پيش از اسلام است، گزارش تاريخ آن روزگار، خود به خود، به زبانى پارسى‌تر مى‌گرايد؛ براى نمونه، در ترجمه اندرز اردشير، يا زندگى‌نامه خود نوشته (اتوبيوگرافى) انوشيروان كه از متن‌هاى بازمانده پيش از اسلام‌اند، قلم خود به خود در پى واژگان و عبارت‌هايى است كه از بن پارسى‌اند و به آسانى تسليم واژگان تازى نمى‌شود. از اين‌رو، نثر ترجمه اين بخش، اندكى پارسى‌تر است، و واژگان عربى كمتر در آن راه يافته است. ولى از آغاز تاريخ اسلام به اين سو، اين ويژگى در زبان ترجمه، كم رنگ‌تر مى‌شود و واژگان تازى پارسى شده نثر درى، به ويژه واژگان مشترك فرهنگى، در آن راه مى‌يابد.


مسكويه در تجارب‌الامم، به ويژه در بخش اسلام، گزارش‌هاى تاريخ را به دليلى كه در مقدمه‌اش و در آغاز كتاب باز نموده، به تلخيص نوشته است. چنان كه گاه پيوند معنايى گزاره‌ها به آسانى مفهوم نمى‌گردد، و در بسيارى موارد همين گزاره‌هاى ساده و كوتاه، خود اشاره به داستانى دراز است كه اگر دقت نشود، مترجم از معنى مقصود فرسنگ‌ها به دور مى‌افتد. به ويژه هنگامى كه واژگان نامأنوس يا يك عبارت دو پهلو و چند پهلو نيز چاشنى اين تلخيص گردد. در چنين مواردى، مترجم كوشيده است كه ترجمه و متن تا آن جا كه ممكن است با يكديگر برابر شود، و از هر گونه تغيير يا فصل و وصل بى‌دليل پرهيز كرده است.
مسكويه در تجارب‌الامم، به ويژه در بخش اسلام، گزارش‌هاى تاريخ را به دليلى كه در مقدمه‌اش و در آغاز كتاب باز نموده، به تلخيص نوشته است. چنان كه گاه پيوند معنايى گزاره‌ها به آسانى مفهوم نمى‌گردد، و در بسيارى موارد همين گزاره‌هاى ساده و كوتاه، خود اشاره به داستانى دراز است كه اگر دقت نشود، مترجم از معنى مقصود فرسنگ‌ها به دور مى‌افتد. به ويژه هنگامى كه واژگان نامأنوس يا يك عبارت دو پهلو و چند پهلو نيز چاشنى اين تلخيص گردد. در چنين مواردى، مترجم كوشيده است كه ترجمه و متن تا آن جا كه ممكن است با يكديگر برابر شود، و از هر گونه تغيير يا فصل و وصل بى‌دليل پرهيز كرده است.
خط ۵۰: خط ۵۰:
در مورد بيت‌هاى شعر، رجزها و مثلها نيز وضع چنين است. حتى اگر تصحيف يا تحريفى در آن راه نيافته باشد، باز به علت پوشيده ماندن بسيارى از قرينه‌هاى حال، مقال و شأن نزولشان، و گاه به علت تركيب‌هاى نامأنوس‌شان، معنى دقيق از دسترس به دور مى‌ماند و كار مترجم سخت و دشوار مى‌گردد. در چنين مواردى مترجم علاوه بر كتب لغت، به متون يا مآخذ ديگر، يا كوشش‌هاى گوناگونى كه از سوى محققان به انجام رسيده است نيز مراجعه كرده و به كمك توضيحات اضافى كه گاه به دست آورده است، دشوارى‌هاى عبارت را تا حد امكان از ميان برداشته است.
در مورد بيت‌هاى شعر، رجزها و مثلها نيز وضع چنين است. حتى اگر تصحيف يا تحريفى در آن راه نيافته باشد، باز به علت پوشيده ماندن بسيارى از قرينه‌هاى حال، مقال و شأن نزولشان، و گاه به علت تركيب‌هاى نامأنوس‌شان، معنى دقيق از دسترس به دور مى‌ماند و كار مترجم سخت و دشوار مى‌گردد. در چنين مواردى مترجم علاوه بر كتب لغت، به متون يا مآخذ ديگر، يا كوشش‌هاى گوناگونى كه از سوى محققان به انجام رسيده است نيز مراجعه كرده و به كمك توضيحات اضافى كه گاه به دست آورده است، دشوارى‌هاى عبارت را تا حد امكان از ميان برداشته است.


مترجم، همچنين همه حواشى مربوط به فصل‌هاى نخستين كتاب، مربوط به ايران پيش از اسلام را، در ترجمه نياورده است، زيرا نقل بيشتر آن‌ها به علت ويژگى‌شان به ايران كهن، براى خواننده فارسی چندان ضرورى نمى‌نمود. در مورد اعلام پارسى تازى شده‌اى كه گاه در ترجمه به اصل پارسيشان برگردانيده شده‌اند، اصل ضبط متن در حاشيه آمده است؛ مگر آن كه بى‌هيچ توضيحى بر خواننده معلوم باشد، يا توضيح آن قبلاً در پانوشت آمده باشد.
مترجم، همچنين همه حواشى مربوط به فصل‌هاى نخستين كتاب، مربوط به ایران پيش از اسلام را، در ترجمه نياورده است، زيرا نقل بيشتر آن‌ها به علت ويژگى‌شان به ایران كهن، براى خواننده فارسی چندان ضرورى نمى‌نمود. در مورد اعلام پارسى تازى شده‌اى كه گاه در ترجمه به اصل پارسيشان برگردانيده شده‌اند، اصل ضبط متن در حاشيه آمده است؛ مگر آن كه بى‌هيچ توضيحى بر خواننده معلوم باشد، يا توضيح آن قبلاً در پانوشت آمده باشد.


براى آسان شدن هر گونه مراجعه تطبيقى يا سنجش در ميان ترجمه و متن، شماره صفحات متن در لابه‌لاى سطرهاى ترجمه در جاى خود (با اندكى پس و پيش برحسب شرايط عبارت) و در ميان دو قلاب نهاده شده است، تا خواننده‌اى كه از متن به ترجمه، يا از ترجمه به متن بر مى‌گردد، صفحه مطلوب را به آسانى بيابد.
براى آسان شدن هر گونه مراجعه تطبيقى يا سنجش در ميان ترجمه و متن، شماره صفحات متن در لابه‌لاى سطرهاى ترجمه در جاى خود (با اندكى پس و پيش برحسب شرايط عبارت) و در ميان دو قلاب نهاده شده است، تا خواننده‌اى كه از متن به ترجمه، يا از ترجمه به متن بر مى‌گردد، صفحه مطلوب را به آسانى بيابد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش