پرش به محتوا

ترجمه مختصر البلدان: بخش مربوط به ایران (ابن الفقیه): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
خط ۲۲: خط ۲۲:
کشورهای اسلامی - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14
کشورهای اسلامی - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14
| ناشر =  
| ناشر =  
بنياد فرهنگ ايران
بنياد فرهنگ ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر = 1349 ش  
| سال نشر = 1349 ش  
خط ۳۴: خط ۳۴:
}}
}}


'''ترجمه مختصر البلدان، بخش مربوط به ايران'''، كتابى است كه از روى متن عربى كتاب «مختصر البلدان»، به فارسى برگردان شده است. در دائرةالمعارف الاسلاميه آمده «او ابوبكر احمد بن محمد بن اسحاق، معروف به ابن فقيه همدانى كتابى جامع به نام البلدان در حدود سال 290ق. تأليف كرده است كه مقدسى و ياقوت بسيار از آن، نام مى‌برند. اين كتاب از ميان رفته است. دخويه مى‌گويد: احتمال دارد مختصرى را كه از روى اين كتاب نوشته شده است، على بن حسن شيزرى، در حدود سال 413 هجرى نوشته باشد. كتاب حاضر ترجمه بخش مربوط به ايران «مختصر البلدان» است كه به موضوع جغرافياى اسلامى شهرهاى ايران مى‌پردازد.
'''ترجمه مختصر البلدان، بخش مربوط به ایران'''، كتابى است كه از روى متن عربى كتاب «مختصر البلدان»، به فارسى برگردان شده است. در دائرةالمعارف الاسلاميه آمده «او ابوبكر احمد بن محمد بن اسحاق، معروف به ابن فقيه همدانى كتابى جامع به نام البلدان در حدود سال 290ق. تأليف كرده است كه مقدسى و ياقوت بسيار از آن، نام مى‌برند. اين كتاب از ميان رفته است. دخويه مى‌گويد: احتمال دارد مختصرى را كه از روى اين كتاب نوشته شده است، على بن حسن شيزرى، در حدود سال 413 هجرى نوشته باشد. كتاب حاضر ترجمه بخش مربوط به ایران «مختصر البلدان» است كه به موضوع جغرافياى اسلامى شهرهاى ایران مى‌پردازد.


هدف از نگارش آثارى از اين قبيل دادن آگاهى‌ها و دانسته‌هاى جغرافياى اقتصادى، طبيعى، سياسى و انسانى به مراكز خلافت‌هاى اسلامى بوده تا سران كشورهاى اسلامى و فرماندهان سپاه و فرمانروايان بلاد و گردآورندگان ماليات بدان راه يابند و در گرداندن كارهاى خويش از آن يارى بگيرند، شمار مردم هر جا را بدانند و زبان و فرهنگشان را بشناسند و....
هدف از نگارش آثارى از اين قبيل دادن آگاهى‌ها و دانسته‌هاى جغرافياى اقتصادى، طبيعى، سياسى و انسانى به مراكز خلافت‌هاى اسلامى بوده تا سران كشورهاى اسلامى و فرماندهان سپاه و فرمانروايان بلاد و گردآورندگان ماليات بدان راه يابند و در گرداندن كارهاى خويش از آن يارى بگيرند، شمار مردم هر جا را بدانند و زبان و فرهنگشان را بشناسند و....
خط ۵۲: خط ۵۲:
البلدان را نمى‌توان صرفاً نوشته‌اى جغرافيايى به شمار آورد. در اين كتاب علاوه بر مطالب جغرافيايى، احاديث، داستان‌ها و مطالب عجيب و غريب نيز آمده است. ابن فقيه به هنگام بحث پيرامون نخستين سير و سفرهاى عهد اسلامى از حوادثى ياد كرده است كه بيشتر جنبۀ داستان‌سرايى دارد.
البلدان را نمى‌توان صرفاً نوشته‌اى جغرافيايى به شمار آورد. در اين كتاب علاوه بر مطالب جغرافيايى، احاديث، داستان‌ها و مطالب عجيب و غريب نيز آمده است. ابن فقيه به هنگام بحث پيرامون نخستين سير و سفرهاى عهد اسلامى از حوادثى ياد كرده است كه بيشتر جنبۀ داستان‌سرايى دارد.


در اثر ابن فقيه نقل قول‌هايى از گذشتگان آمده است كه نشانۀ ذوق و سليقۀ اوست. مآخذ كتابِ او متعدد بوده‌اند و به تقريب از اكثر مؤلفان پيشين به ويژه [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، ابن خردادبه و ديگران مطالبى در كتاب وى آمده است. در كتاب از سليمان سيرافى بازرگان دريانورد ايرانى مطالبى آمده كه مورد توجه گابريل فِران قرار گرفته است. مقدسى از فقدان نظم در كتاب ابن فقيه ياد كرده و نوشته است كه وى جز شهرهاى بزرگ را نام نبرده، روستاها و بخش‌ها را مرتب نكرده و چيزهايى در كتاب آورده است كه شايسته نيست. گاه از دنيا پرهيز مى‌دهد و گاه بدان مى‌خواند، گاه مى‌گرياند و گاه بازى مى‌دهد و مى‌خنداند. در كتاب او حشو و زوايد نيز كم نيست. ابن فقيه مى‌گويد كه اينها را براى رفع خستگى خوانندگان آورده‌ام. هنگامى كه به كتاب ابن فقيه مى‌نگرم چنان در داستان‌هايش گم مى‌شوم كه نمى‌دانم سخن دربارۀ كدام شهر است.
در اثر ابن فقيه نقل قول‌هايى از گذشتگان آمده است كه نشانۀ ذوق و سليقۀ اوست. مآخذ كتابِ او متعدد بوده‌اند و به تقريب از اكثر مؤلفان پيشين به ويژه [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، ابن خردادبه و ديگران مطالبى در كتاب وى آمده است. در كتاب از سليمان سيرافى بازرگان دريانورد ایرانى مطالبى آمده كه مورد توجه گابريل فِران قرار گرفته است. مقدسى از فقدان نظم در كتاب ابن فقيه ياد كرده و نوشته است كه وى جز شهرهاى بزرگ را نام نبرده، روستاها و بخش‌ها را مرتب نكرده و چيزهايى در كتاب آورده است كه شايسته نيست. گاه از دنيا پرهيز مى‌دهد و گاه بدان مى‌خواند، گاه مى‌گرياند و گاه بازى مى‌دهد و مى‌خنداند. در كتاب او حشو و زوايد نيز كم نيست. ابن فقيه مى‌گويد كه اينها را براى رفع خستگى خوانندگان آورده‌ام. هنگامى كه به كتاب ابن فقيه مى‌نگرم چنان در داستان‌هايش گم مى‌شوم كه نمى‌دانم سخن دربارۀ كدام شهر است.


كراچكوفسكى نيز در اين مورد حق را به مقدسى مى‌دهد. در تأييد نظر مقدسى كافى است به سرفصل‌ها و موضوع‌هاى بخش نخستين مختصر كتاب البلدان (در متن عربى) پيرامون آفرينش زمين و درياهايى كه زمين را احاطه كرده‌اند، شگفتى‌هاى آن، تفاوت ميان چين و هند، مكه، بيت‌الله الحرام، طائف، مدينه و مسجد آن، تفاوت ميان تهامه و حجاز، يمامه، بحرين، يمن، جدّى گرفتن هزليات و هزل شمردن مطالب جدى، ستايش خانه بدوشان و آوارگان، مصر و نيل، سرزمين‌هايى؛ چون نوبه، حبشه، بجا (البُجَۀ)، مغرب، بيت‌المقدس، دمشق، جزيره، بيزانس، ستايش و نكوهش بناهاى، كوفه و قصر خورنق (همراه با نقل قول‌ها و تذكرات تاريخى)، بصره، فارس و غيره، توجه شود. به عنوان نمونه هنگام وصف يك چشمۀ نزدیک همدان به 3 موضوع اشاره شده است: شرحى در ستايش آب سرد، همنوايى ميان عبدالقاهر و حسين بن ابى سَرْح در ستايش همدان و عراق و نكوهش آنها و سرانجام موضوع ميهن دوستى و حب الاوطان.
كراچكوفسكى نيز در اين مورد حق را به مقدسى مى‌دهد. در تأييد نظر مقدسى كافى است به سرفصل‌ها و موضوع‌هاى بخش نخستين مختصر كتاب البلدان (در متن عربى) پيرامون آفرينش زمين و درياهايى كه زمين را احاطه كرده‌اند، شگفتى‌هاى آن، تفاوت ميان چين و هند، مكه، بيت‌الله الحرام، طائف، مدينه و مسجد آن، تفاوت ميان تهامه و حجاز، يمامه، بحرين، يمن، جدّى گرفتن هزليات و هزل شمردن مطالب جدى، ستايش خانه بدوشان و آوارگان، مصر و نيل، سرزمين‌هايى؛ چون نوبه، حبشه، بجا (البُجَۀ)، مغرب، بيت‌المقدس، دمشق، جزيره، بيزانس، ستايش و نكوهش بناهاى، كوفه و قصر خورنق (همراه با نقل قول‌ها و تذكرات تاريخى)، بصره، فارس و غيره، توجه شود. به عنوان نمونه هنگام وصف يك چشمۀ نزدیک همدان به 3 موضوع اشاره شده است: شرحى در ستايش آب سرد، همنوايى ميان عبدالقاهر و حسين بن ابى سَرْح در ستايش همدان و عراق و نكوهش آنها و سرانجام موضوع ميهن دوستى و حب الاوطان.
خط ۶۰: خط ۶۰:
ابن فقيه از وجود مسجد جامع سمرقند نيز ياد كرده است. وى به نقل از اصمعى مى‌نويسد كه بر دروازۀ سمرقند با خط حميرى نوشته شده است كه از اين شهر تا صنعا هزار فرسنگ و از بغداد تا افريقيه هزار فرسنگ و از سيستان تا دريا 200 فرسنگ است. ياقوت نيز به اين نكته اشاره كرده است. مطالب ابن فقيه در اين باب مفصل‌تر از [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] است. همۀ آنان بر اين عقيده بوده‌اند كه خط حك شده بر دروازۀ آهنين سمرقند حميرى بوده است. بعضى محققان چنين اظهار نظر كرده‌اند كه خط مزبور مشابه حروف سنگ نبشتۀ اورخون بوده كه مشابهت‌هايى با خط حميرى داشته است. عرب‌ها معمولاً خطوط بيگانه و ناشناخته را حميرى و يا مسند مى‌ناميدند. ابن فقيه از وجود پرستشگاه بودايى نوبهار در بلخ كه نزد مسلمانان شهرت فراوان داشت، ياد كرده و شرح مبسوطى در اين زمينه آورده است. به نوشتۀ ابن فقيه فرمانروايان چين و كابل به زيارت اين پرستشگاه مى‌آمدند و زائران بسيار بدان روى مى‌آوردند. وى مى‌نويسد زمين‌هاى اطراف نوبهار با 700 نهر آب و روستاى نزدیک آن 8 فرسنگ در 4 فرسنگ بود كه برمكيان سرپرستى آن را برعهده داشتند. ابن فقيه ويرانى بلخ و نوبهار را در عهد خلافت عثمان بن عفان نوشته است؛ ولى [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] آن را به عهد خلافت معاويه مربوط مى‌داند. بارتولد نوشتۀ ابن فقيه دربارۀ اين پرستشگاه را تا اندازه‌اى افسانه آميز دانسته است. به نوشتۀ او دروازۀ اين پرستشگاه در غرب شهر باستانى افراسياب قرار داشت.
ابن فقيه از وجود مسجد جامع سمرقند نيز ياد كرده است. وى به نقل از اصمعى مى‌نويسد كه بر دروازۀ سمرقند با خط حميرى نوشته شده است كه از اين شهر تا صنعا هزار فرسنگ و از بغداد تا افريقيه هزار فرسنگ و از سيستان تا دريا 200 فرسنگ است. ياقوت نيز به اين نكته اشاره كرده است. مطالب ابن فقيه در اين باب مفصل‌تر از [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] است. همۀ آنان بر اين عقيده بوده‌اند كه خط حك شده بر دروازۀ آهنين سمرقند حميرى بوده است. بعضى محققان چنين اظهار نظر كرده‌اند كه خط مزبور مشابه حروف سنگ نبشتۀ اورخون بوده كه مشابهت‌هايى با خط حميرى داشته است. عرب‌ها معمولاً خطوط بيگانه و ناشناخته را حميرى و يا مسند مى‌ناميدند. ابن فقيه از وجود پرستشگاه بودايى نوبهار در بلخ كه نزد مسلمانان شهرت فراوان داشت، ياد كرده و شرح مبسوطى در اين زمينه آورده است. به نوشتۀ ابن فقيه فرمانروايان چين و كابل به زيارت اين پرستشگاه مى‌آمدند و زائران بسيار بدان روى مى‌آوردند. وى مى‌نويسد زمين‌هاى اطراف نوبهار با 700 نهر آب و روستاى نزدیک آن 8 فرسنگ در 4 فرسنگ بود كه برمكيان سرپرستى آن را برعهده داشتند. ابن فقيه ويرانى بلخ و نوبهار را در عهد خلافت عثمان بن عفان نوشته است؛ ولى [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] آن را به عهد خلافت معاويه مربوط مى‌داند. بارتولد نوشتۀ ابن فقيه دربارۀ اين پرستشگاه را تا اندازه‌اى افسانه آميز دانسته است. به نوشتۀ او دروازۀ اين پرستشگاه در غرب شهر باستانى افراسياب قرار داشت.


از مسائلى كه تاكنون به درستى روشن نشده، اسلام آوردن برمك پدر خالد است. بسيارى از منابع اين نكته را مشخص نكرده‌اند كه برمك اسلام آورده بوده است يا نه؟ ولى ابن فقيه با صراحت از ورود برمك به مدينه در عهد خلافت عثمان و اسلام آوردن او ياد كرده و نوشته است كه وى پس از مسلمان شدن، نام عبدالله برخود نهاد. مطالبى كه ابن فقيه به نقل از سليمان سيرافى آورده، شايان توجه بسيار است، زيرا از اين بازرگان مشهور ايرانى كه به سفرهاى دريايى پرداخته بود، جز بعضى داستان‌هاى افسانه‌آميز، تقريباً هيچ اطلاعى در دست نيست.
از مسائلى كه تاكنون به درستى روشن نشده، اسلام آوردن برمك پدر خالد است. بسيارى از منابع اين نكته را مشخص نكرده‌اند كه برمك اسلام آورده بوده است يا نه؟ ولى ابن فقيه با صراحت از ورود برمك به مدينه در عهد خلافت عثمان و اسلام آوردن او ياد كرده و نوشته است كه وى پس از مسلمان شدن، نام عبدالله برخود نهاد. مطالبى كه ابن فقيه به نقل از سليمان سيرافى آورده، شايان توجه بسيار است، زيرا از اين بازرگان مشهور ایرانى كه به سفرهاى دريايى پرداخته بود، جز بعضى داستان‌هاى افسانه‌آميز، تقريباً هيچ اطلاعى در دست نيست.


گروهى از محققان نسبت به صحت داستان‌ها و سفر او به چين ابراز ترديد كرده‌اند؛ ولى گابريل فران، به اين نكته توجه نموده كه ابن فقيه داستان او را با ذكر نام ارائه كرده است. بعضى محققان تاريخ، داستان سفر او را مربوط به 237ق.دانسته‌اند. هرگاه تاريخ نگارش كتاب ابن فقيه را منطبق با واقعيت بدانيم، در اين صورت مى‌توان گفت كه مطالب مربوط به سفر سليمان سيرافى حدود نيم قرن پس از نگارش يادداشت‌هاى اين بازرگان دريانورد بوده است.
گروهى از محققان نسبت به صحت داستان‌ها و سفر او به چين ابراز ترديد كرده‌اند؛ ولى گابريل فران، به اين نكته توجه نموده كه ابن فقيه داستان او را با ذكر نام ارائه كرده است. بعضى محققان تاريخ، داستان سفر او را مربوط به 237ق.دانسته‌اند. هرگاه تاريخ نگارش كتاب ابن فقيه را منطبق با واقعيت بدانيم، در اين صورت مى‌توان گفت كه مطالب مربوط به سفر سليمان سيرافى حدود نيم قرن پس از نگارش يادداشت‌هاى اين بازرگان دريانورد بوده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش