۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[مغنیه، محمدجواد]] ( | [[مغنیه، محمدجواد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 98 /م68ت7 | | کد کنگره =BP 98 /م68ت7 | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
}} | }} | ||
'''التفسير الكاشف'''، تأليف [[محمدجواد مغنيه]] (متولد 1322ق)، از جمله تفاسير ارزشمند شيعى و از آخرين آثار | '''التفسير الكاشف'''، تأليف [[محمدجواد مغنيه]] (متولد 1322ق)، از جمله تفاسير ارزشمند شيعى و از آخرين آثار نویسنده است. الكاشف، چون با هدف آشنا ساختن نسل جوان و جوياى واقعيت شكل گرفته، بسيار روان و درخور فهم اين گروه است. نگارش اين تفسير به عربى در سال 1390ق پایان پذيرفته است.<ref>متن كتاب، ج7، ص628</ref> | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
كتاب با يك مقدمه (در بيان اهداف و شيوه نگارش) و يك تمهيد (در معناى استعاذه) آغاز شده است، سپس در هفت جلد به شيوه تفسير ترتيبى، آيات از اول تا به آخر قرآن كريم تفسير شده است. مهمترين ويژگى اين تفسير، نثر شيوا و روان آن است كه بر تمام تفسير حاكم است و خواننده سخن | كتاب با يك مقدمه (در بيان اهداف و شيوه نگارش) و يك تمهيد (در معناى استعاذه) آغاز شده است، سپس در هفت جلد به شيوه تفسير ترتيبى، آيات از اول تا به آخر قرآن كريم تفسير شده است. مهمترين ويژگى اين تفسير، نثر شيوا و روان آن است كه بر تمام تفسير حاكم است و خواننده سخن نویسنده را بهآسانى متوجه مىشود.<ref>سليمى زارع، مصطفى، ص64</ref> | ||
مغنيه در اين تفسير، ابتدا به تعداد آيات و مكى و مدنى بودن سوره اشاره و سپس در ذيل بسيارى از آيات، مباحثى را تحت عنوان «اللغة»، «الإعراب»، «المعنى» و «وجه المناسبة» ذكر كرده است. در بحث «اللغة» واژههاى غير مأنوس آيه يا آيات را شرح مىدهد و از تفسير طبرسى، طبرى و رازى سود مىجويد و از روايات نيز بهعنوان مؤيد نظريه خويش بهره مىگيرد. | مغنيه در اين تفسير، ابتدا به تعداد آيات و مكى و مدنى بودن سوره اشاره و سپس در ذيل بسيارى از آيات، مباحثى را تحت عنوان «اللغة»، «الإعراب»، «المعنى» و «وجه المناسبة» ذكر كرده است. در بحث «اللغة» واژههاى غير مأنوس آيه يا آيات را شرح مىدهد و از تفسير طبرسى، طبرى و رازى سود مىجويد و از روايات نيز بهعنوان مؤيد نظريه خويش بهره مىگيرد. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه كتاب، عامل بىتوجهى نسل جديد را به باورهاى دينى و مسائل اخلاقى، هجوم فرهنگى غرب مىداند و راه رهايى از اين بنبست را در امور زير مىجويد: تبليغ دين در مدارس، بهويژه آموزش قرائت، حفظ و تفسير قرآن، ارتباط روحانیون با جوانان و نشان دادن دين بهعنوان سرچشمه سعادت و تبيين دقيق حقايق دينى بهوسيله كتابها، سخنرانىها، مقالات و.<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص8-9</ref> | |||
وى در بخش ديگرى از مقدمه، هدف از نگارش اثرش را اينگونه توضيح مىدهد: «هر تفسيرى رنگى دارد و رنگ غالب تفسير من عبارت است از: «اقناع»؛ يعنى قانع كردن خواننده به اينكه دين با همه اصول و فروع و تعاليم خود، خير و كرامت و سعادت انسان را مىخواهد و هركس از اين هدف منحرف شود، از حقايق دين و راه استوار زندگى منحرف شده است. من برای اينكه به هدف مزبور برسم، كوشيدهام تا شرح آيات قرآنى را بهصورت ساده و روشن بياورم تا خواننده در هر سطحى كه باشد آن را بفهمد.<ref>همان، ص13</ref> | وى در بخش ديگرى از مقدمه، هدف از نگارش اثرش را اينگونه توضيح مىدهد: «هر تفسيرى رنگى دارد و رنگ غالب تفسير من عبارت است از: «اقناع»؛ يعنى قانع كردن خواننده به اينكه دين با همه اصول و فروع و تعاليم خود، خير و كرامت و سعادت انسان را مىخواهد و هركس از اين هدف منحرف شود، از حقايق دين و راه استوار زندگى منحرف شده است. من برای اينكه به هدف مزبور برسم، كوشيدهام تا شرح آيات قرآنى را بهصورت ساده و روشن بياورم تا خواننده در هر سطحى كه باشد آن را بفهمد.<ref>همان، ص13</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
#پيرايش تفسيرى: از مهمترين و برجستهترين ويژگىهاى اين تفسير، حذف نابايستههاى تفسيرى است كه از آن جمله است: حذف تفاسير برگرفته از اسرائيليات، حذف تفاسيرى غير علمى و غير مستند، حذف تفسيرهاى ناكارآمد در عقيده و زندگى دو جهان، پرهيز از پرگويى در مباحث تخصصى. | #پيرايش تفسيرى: از مهمترين و برجستهترين ويژگىهاى اين تفسير، حذف نابايستههاى تفسيرى است كه از آن جمله است: حذف تفاسير برگرفته از اسرائيليات، حذف تفاسيرى غير علمى و غير مستند، حذف تفسيرهاى ناكارآمد در عقيده و زندگى دو جهان، پرهيز از پرگويى در مباحث تخصصى. | ||
#رودررويى با آراى مفسران: دومين ويژگى اين تفسير پاىبند نبودن | #رودررويى با آراى مفسران: دومين ويژگى اين تفسير پاىبند نبودن نویسنده آن به ديدگاهها و باورهاى مفسران قرآن است. در اين راستا مغنيه در جاىجاى تفسير خويش كه بسيار زياد و درخور توجه است، نظريات جمهور يا بيشتر و يا بسيارى از مفسران را به نقد مىكشد. مهمترين معيارهاى مغنيه در نقد و بررسى ديدگاههاى تفسيرى عبارتند از: تعبّد به ظواهر، ناسازگارى با فصاحت و بلاغت آيات، ناسازگارى با آيات. | ||
#نوآورىها: رودررويى | #نوآورىها: رودررويى نویسنده با نظريات ديگر مفسران و روحيه تقليدناپذيرى وى و به چالش كشيدن باورهاى تفسيرى، از الكاشف تفسيرى نو با نوآورىهاى فراوان ساخته است. او در مقدمه الكاشف مىنويسد: «همچنانكه به تفسير قرآن ادامه مىدادم بدين نكته يقين پيدا كردم كه اگر مفسّرى چيز تازه و بىسابقهاى را در تفسير نياورد، هرچند اين چيز تنها يك انديشه در تفسير باشد، اين مفسر از انديشهاى عالمانه و پويا برخوردار نيست، بلكه تنها انديشه يك خواننده را دارد كه آنچه را برای ديگران مىخواند در آن نقش مىبندد». | ||
#محكمات و متشابهات قرآن: برای آيات محكم و متشابه، تعاريف گوناگونى بيان شده است. در اين ميان، مغنيه آيات محكم را آياتى مىخواند كه نياز به تفسير ندارند و آيات متشابه را آياتى معرفى مىكند كه از تفسير بىنياز نيستند. به باور | #محكمات و متشابهات قرآن: برای آيات محكم و متشابه، تعاريف گوناگونى بيان شده است. در اين ميان، مغنيه آيات محكم را آياتى مىخواند كه نياز به تفسير ندارند و آيات متشابه را آياتى معرفى مىكند كه از تفسير بىنياز نيستند. به باور نویسنده، آياتى كه از دلالت آشكارى برخوردارند و احتمال تأويل، تخصيص و نسخ در آنها راه ندارد، از محكمات خوانده مىشوند. در برابر، آيات متشابه آياتى هستند كه معناى تفصيلى آنها دانسته نمىشود، ظاهر آنها ناسازگار با حكم عقل است، بيش از چند معنى را در خود جاى مىدهند، الفاظ آنها عامّ است، ولى مراد خداوند از آنها خاص و دربردارنده حكم منسوخ مىباشد. | ||
#فقه مقارن و كلام تطبيقى: از ديگر ويژگىهاى اين تفسير، ارائه تفسير آيات فقهى و كلامى بهصورت تطبيقى است؛ برای نمونه مفسر در بحث تيمّم در تفسير آيه 43 سوره نساء، به مقايسه ميان ديدگاههاى گوناگون فقهى شيعه و مذاهب چهارگانه اهل سنت مىنشيند و در تفسير آيه 59 همين سوره، مذهب كلامى شيعه را با ساير مذاهب كلامى مىسنجد و ناسازگارى ديدگاههاى ايشان را در مصداق مىداند. | #فقه مقارن و كلام تطبيقى: از ديگر ويژگىهاى اين تفسير، ارائه تفسير آيات فقهى و كلامى بهصورت تطبيقى است؛ برای نمونه مفسر در بحث تيمّم در تفسير آيه 43 سوره نساء، به مقايسه ميان ديدگاههاى گوناگون فقهى شيعه و مذاهب چهارگانه اهل سنت مىنشيند و در تفسير آيه 59 همين سوره، مذهب كلامى شيعه را با ساير مذاهب كلامى مىسنجد و ناسازگارى ديدگاههاى ايشان را در مصداق مىداند. | ||
#راهنماى موضوعى تفسير: ويژگى ديگر اين تفسير، ارائه فهرست موضوعى و جايگاه بحث آن در تفسير است. بر اثر همين رويكرد است كه تفسير آيات مشابه يا همموضوع تكرار نشده يا اگر تكرار شده با اسلوبى متفاوت است. | #راهنماى موضوعى تفسير: ويژگى ديگر اين تفسير، ارائه فهرست موضوعى و جايگاه بحث آن در تفسير است. بر اثر همين رويكرد است كه تفسير آيات مشابه يا همموضوع تكرار نشده يا اگر تكرار شده با اسلوبى متفاوت است. | ||
#تفسير موضوعى: اين تفسير، در شمار تفاسيرى است كه به روش تفسير ترتيبى آيات قرآن را تفسير مىكند با وجود اين، | #تفسير موضوعى: اين تفسير، در شمار تفاسيرى است كه به روش تفسير ترتيبى آيات قرآن را تفسير مىكند با وجود اين، نویسنده گاه از شيوه تفسير موضوعى در كنار تفسير ترتيبى سود مىبرد. | ||
#بهرهگيرى از روش پرسش و پاسخ: | #بهرهگيرى از روش پرسش و پاسخ: نویسنده برای تبيين بهتر مراد خداوند، تفسير خويش را به شكل پرسش و پاسخ سامان داده است. با اين رويكرد، مفسر در تفسير بسيارى از آيات قرآن، نخست پرسشى را مطرح مىكند و سپس بهصورت كامل و روشن به پاسخ آن پرسش مىپردازد.<ref>ر.ک: بهرامى، محمد، ص250-266</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش