۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[شایم، عبدالرحمن بن حسین]] (محقق) | [[شایم، عبدالرحمن بن حسین]] (محقق) | ||
[[مویدی، ابراهیم بن محمد]] ( | [[مویدی، ابراهیم بن محمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 214 /م8الف6 | | کد کنگره =BP 214 /م8الف6 | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
در اين كتاب سى مسأله از مسائل اصول دين مورد بررسى واقع مىشود: ده مسأله در توحيد، ده مسأله در عدل و توابع آن و ده مسأله در وعد و وعيد و آنچه بدان مرتبط است. در باب توحيد به مسائلى چون: اثبات صانع و مدبّر برای جهان آفرينش و اثبات صفات علم، قدرت، حيات، سمع، بصر، غنا و بىنيازى خداوند و نيز استحالۀ رؤيت خداوند پرداخته شده است. | در اين كتاب سى مسأله از مسائل اصول دين مورد بررسى واقع مىشود: ده مسأله در توحيد، ده مسأله در عدل و توابع آن و ده مسأله در وعد و وعيد و آنچه بدان مرتبط است. در باب توحيد به مسائلى چون: اثبات صانع و مدبّر برای جهان آفرينش و اثبات صفات علم، قدرت، حيات، سمع، بصر، غنا و بىنيازى خداوند و نيز استحالۀ رؤيت خداوند پرداخته شده است. | ||
در باب عدل، به عدالت و دادگرى خداوند اشاره شده و از اختيار بندگان در انجام افعال سخن به ميان آمده و مذهب جبريه باطل شمرده شده است. همچنين از عدم تكليف بما لا يطاق بندگان از سوى خداوند، معناى عدالت و حكمت خداوند سخن گفته شده و از قرآن كريم به عنوان لطف خداوند بر بندگان ياد شده و به مناسبت اين كه قرآن از جنس كلام است، به بيان حقيقت كلام و فاعل كلام؛ يعنى متكلّم پرداخته شده است. همچنين حادث بودن قرآن اثبات و كلام نفسى نفى مىشود. سپس به مسألۀ نبوت پرداخته شده و حقيقت آن بيان گشته است. مؤلف معتقد است ما بين رسول و نبى هيچ فرقى نيست. در باب وعد و وعيد هم به بيان حقيقت وعد و وعيد پرداخته شده و خلف وعده و وعيد(هر دو) از جانب خداوند محال دانسته شده است، چرا كه به اعتقاد | در باب عدل، به عدالت و دادگرى خداوند اشاره شده و از اختيار بندگان در انجام افعال سخن به ميان آمده و مذهب جبريه باطل شمرده شده است. همچنين از عدم تكليف بما لا يطاق بندگان از سوى خداوند، معناى عدالت و حكمت خداوند سخن گفته شده و از قرآن كريم به عنوان لطف خداوند بر بندگان ياد شده و به مناسبت اين كه قرآن از جنس كلام است، به بيان حقيقت كلام و فاعل كلام؛ يعنى متكلّم پرداخته شده است. همچنين حادث بودن قرآن اثبات و كلام نفسى نفى مىشود. سپس به مسألۀ نبوت پرداخته شده و حقيقت آن بيان گشته است. مؤلف معتقد است ما بين رسول و نبى هيچ فرقى نيست. در باب وعد و وعيد هم به بيان حقيقت وعد و وعيد پرداخته شده و خلف وعده و وعيد(هر دو) از جانب خداوند محال دانسته شده است، چرا كه به اعتقاد نویسنده خلف وعده و وعيد مستلزم كذب است و كذب از خداوند متعال محال است. در اين باب همچنين به بيان جايگاه شخص فاسق پرداخته شده و مؤلف برای وى به جايگاهى فيما بين جايگاه مؤمن و كافر قائل شده و از آن به المنزلة بين المنزلتين تعبير كرده است. | ||
در ادامه به بيان موضوع شفاعت پرداخته شده و تحقق آن دربارۀ كفّار و فساقى كه سزاوار آتش جهنم گشتهاند، نفى شده و مؤلف برآنست كه شفاعت ويژۀ مؤمنان (چه مؤمنانى كه اصلا مرتكب كبيره نشده و يا اگر كبيرهاى مرتكب شدهاند، توبه نمودهاند) و يا كسانى كه حسنات و سيئات ايشان با یکديگر برابر است، مىباشد.سپس به مسأله امر به معروف و نهى از منكر و شرائط وجوب هر یک پرداخته شده و در ادامه موضوع امامت كه از مهمترين موضوعات مورد توجه زيديه است، گرديده است. در اين قسمت «امام» در لغت و اصطلاح تعريف گشته و امامت بلافصل علی عليهالسلام پس از وفات پيامبر اكرم(ص) اثبات گرديده و امام حسن و امام حسین عليهماالسلام بهعنوان امامان واجب الاطاعة پس از على(ع) معرفى گرديدهاند. مؤلف همانند ساير زيديه برآنست كه امامت منحصر به فرزندان امام حسین(ع) نيست، بلكه در اولاد امام حسن مجتبى(ع) نيز جريان دارد. سپس وى برای مدعى امامت ويژگىهايى را لازم مىشمارد و از ذكورت، بالغ و عاقل و حرّ بودن، عالم و ورع و شجاع بودن و غيره به عنوان شرايط لازم برای مدعى امامت نام مىبرد. | در ادامه به بيان موضوع شفاعت پرداخته شده و تحقق آن دربارۀ كفّار و فساقى كه سزاوار آتش جهنم گشتهاند، نفى شده و مؤلف برآنست كه شفاعت ويژۀ مؤمنان (چه مؤمنانى كه اصلا مرتكب كبيره نشده و يا اگر كبيرهاى مرتكب شدهاند، توبه نمودهاند) و يا كسانى كه حسنات و سيئات ايشان با یکديگر برابر است، مىباشد.سپس به مسأله امر به معروف و نهى از منكر و شرائط وجوب هر یک پرداخته شده و در ادامه موضوع امامت كه از مهمترين موضوعات مورد توجه زيديه است، گرديده است. در اين قسمت «امام» در لغت و اصطلاح تعريف گشته و امامت بلافصل علی عليهالسلام پس از وفات پيامبر اكرم(ص) اثبات گرديده و امام حسن و امام حسین عليهماالسلام بهعنوان امامان واجب الاطاعة پس از على(ع) معرفى گرديدهاند. مؤلف همانند ساير زيديه برآنست كه امامت منحصر به فرزندان امام حسین(ع) نيست، بلكه در اولاد امام حسن مجتبى(ع) نيز جريان دارد. سپس وى برای مدعى امامت ويژگىهايى را لازم مىشمارد و از ذكورت، بالغ و عاقل و حرّ بودن، عالم و ورع و شجاع بودن و غيره به عنوان شرايط لازم برای مدعى امامت نام مىبرد. |
ویرایش