پرش به محتوا

اعتقادات شیخ بهایی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۶: خط ۶:
متن عربی رساله الاعتقادات شیخ بهاءالدین محمد عاملی به همراه سه ترجمه و شرح فارسی آن
متن عربی رساله الاعتقادات شیخ بهاءالدین محمد عاملی به همراه سه ترجمه و شرح فارسی آن
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[شیخ بهایی، محمد بن حسین]] (نويسنده)
[[شیخ بهایی، محمد بن حسین]] (نویسنده)


[[جهانبخش، جویا]] (محقق)
[[جهانبخش، جویا]] (محقق)
خط ۵۱: خط ۵۱:
وى در تأليف اين رساله، احتمالاً به رساله «العقائد الفخرية» كه باورنامه‌اى شيعى است به قلم [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] محمد (771ق)، فرزند [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، نظر داشته است. شباهت‌هايى ميان اين رساله و رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] هست كه بيش و كم، اطمينان مى‌آورد كه شيخ بعض مطالب را از آن اقتباس كرده است؛ خصوصاً كه آشنايى و اعتناى شيخ به رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]]، هيچ گمانى را برنمى‌تابد و مى‌دانيم كه صدرالدين محمد تبريزى كه رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] را به عنوان «عقايد عباسيه» به فارسی درآورده است، از شاگردان شيخ بوده و به فرموده او اين ترجمه را فراهم ساخته است.<ref>همان، ص189</ref>البته بايد نظر داشت كه اقتباس شيخ از رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]]، كاملاً در چارچوب اقتباس‌هاى متعارف پيشينيان بوده و از آن گذشته، افزونه‌ها و تغييرهاى شيخ در همان مطالب مقتبس از یک‌سو و فروع و موارد متعددى كه از بن در رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] نبوده و در رساله شيخ افزوده شده از سوى ديگر، چندان هست كه در هويت مستقل رساله شيخ، جاى شك و ريب نمى‌گذارد.<ref>همان، ص193</ref>
وى در تأليف اين رساله، احتمالاً به رساله «العقائد الفخرية» كه باورنامه‌اى شيعى است به قلم [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] محمد (771ق)، فرزند [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، نظر داشته است. شباهت‌هايى ميان اين رساله و رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] هست كه بيش و كم، اطمينان مى‌آورد كه شيخ بعض مطالب را از آن اقتباس كرده است؛ خصوصاً كه آشنايى و اعتناى شيخ به رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]]، هيچ گمانى را برنمى‌تابد و مى‌دانيم كه صدرالدين محمد تبريزى كه رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] را به عنوان «عقايد عباسيه» به فارسی درآورده است، از شاگردان شيخ بوده و به فرموده او اين ترجمه را فراهم ساخته است.<ref>همان، ص189</ref>البته بايد نظر داشت كه اقتباس شيخ از رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]]، كاملاً در چارچوب اقتباس‌هاى متعارف پيشينيان بوده و از آن گذشته، افزونه‌ها و تغييرهاى شيخ در همان مطالب مقتبس از یک‌سو و فروع و موارد متعددى كه از بن در رساله [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] نبوده و در رساله شيخ افزوده شده از سوى ديگر، چندان هست كه در هويت مستقل رساله شيخ، جاى شك و ريب نمى‌گذارد.<ref>همان، ص193</ref>


درونمايه رساله اعتقادات شيخ جاى بررسى و كاوش و تحليل بسيار دارد. اين‌كه نويسنده در مقام یک عالم برجسته امامى و «شيخ الإسلام» زمان، چه مسائل و مباحثى را به عنوان خطوط برجسته معتقدات اماميه قابل طرح ديده و چگونه و با چه تعابيرى آن‌ها را مطرح كرده، خود مسأله‌اى حايز اهميت است؛ به‌ويژه ازآن‌روى كه آنچه او به عنوان خطوط برجسته و مميزات فروع و اصول شیعیان دوازده امامى آورده يا حتى نياورده، نمودار ميزان اهميت يا عدم اهميت مسأله از نظر او يا از چشم زمانه اوست.<ref>همان، ص200</ref>
درونمايه رساله اعتقادات شيخ جاى بررسى و كاوش و تحليل بسيار دارد. اين‌كه نویسنده در مقام یک عالم برجسته امامى و «شيخ الإسلام» زمان، چه مسائل و مباحثى را به عنوان خطوط برجسته معتقدات اماميه قابل طرح ديده و چگونه و با چه تعابيرى آن‌ها را مطرح كرده، خود مسأله‌اى حايز اهميت است؛ به‌ويژه ازآن‌روى كه آنچه او به عنوان خطوط برجسته و مميزات فروع و اصول شیعیان دوازده امامى آورده يا حتى نياورده، نمودار ميزان اهميت يا عدم اهميت مسأله از نظر او يا از چشم زمانه اوست.<ref>همان، ص200</ref>


به عنوان مثال آنچه شيخ در اين رساله در باب حرمت حلق لحيه (حرام بودن تراشيدن ريش) گفته است، مورد استناد فقيهانى واقع گرديده كه دراين‌باره، سخن گفته‌اند و از ديد استنادگران اهميت و مسلّميت مطلب را از نظر شيخ فرامى‌نموده است.<ref>همان</ref>
به عنوان مثال آنچه شيخ در اين رساله در باب حرمت حلق لحيه (حرام بودن تراشيدن ريش) گفته است، مورد استناد فقيهانى واقع گرديده كه دراين‌باره، سخن گفته‌اند و از ديد استنادگران اهميت و مسلّميت مطلب را از نظر شيخ فرامى‌نموده است.<ref>همان</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش