پرش به محتوا

الأصول في النحو: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۵: خط ۵:
[[عثمان، محمد]] (محقق)
[[عثمان، محمد]] (محقق)


[[ابن سراج، محمد بن سری]] (نويسنده)
[[ابن سراج، محمد بن سری]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =
| کد کنگره =
خط ۲۴: خط ۲۴:
'''الأصول في النحو''' اثر عربى [[ابن سراج، محمد بن سری|ابن سراج ابوبكر محمد بن سرى بن سهل]] (316ق/ 929م) در علم نحو و قواعد مربوط به آن مى‌باشد.
'''الأصول في النحو''' اثر عربى [[ابن سراج، محمد بن سری|ابن سراج ابوبكر محمد بن سرى بن سهل]] (316ق/ 929م) در علم نحو و قواعد مربوط به آن مى‌باشد.


هدف نويسنده از نوشتن اين كتاب، ذكر اصول و مواردى است كه در كلام عرب شيوع داشته و اشاره به علتى كه بعضى از قواعد تكرار مى‌شوند.
هدف نویسنده از نوشتن اين كتاب، ذكر اصول و مواردى است كه در كلام عرب شيوع داشته و اشاره به علتى كه بعضى از قواعد تكرار مى‌شوند.


[[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت]] دربارۀ اين كتاب گفته است: «اصول و قواعد نحوى پراكنده و غير قابل فهم بود تا اينكه [[ابن سراج، محمد بن سری|ابن سراج]] آن‌ها را در كتاب اصول خود گردآورد و قابل فهم گردانيد».
[[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت]] دربارۀ اين كتاب گفته است: «اصول و قواعد نحوى پراكنده و غير قابل فهم بود تا اينكه [[ابن سراج، محمد بن سری|ابن سراج]] آن‌ها را در كتاب اصول خود گردآورد و قابل فهم گردانيد».
خط ۳۹: خط ۳۹:
روش كتاب بدين صورت است كه متن اصلى، بالاى صفحه آمده است و در پاورقى، شرح و تعليقات محقق درباره متن، ذكر شده است.
روش كتاب بدين صورت است كه متن اصلى، بالاى صفحه آمده است و در پاورقى، شرح و تعليقات محقق درباره متن، ذكر شده است.


به درستى معلوم نيست اطلاق نام «اصول» بر اين كتاب نحوى، چه وجهى داشته است. نويسنده هر جا كه به هدف خود در تأليف اين كتاب اشاره كرده، از «ايجاز» نيز سخن رانده است. گويى وى از آغاز بر آن بوده كه كتاب آشفته و بى‌نظام [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] را (كه احتمالاً از حفظ مى‌دانسته) سروسامانى بخشد، آنچنان كه هر موضوع نحوى از آن تشتت و پراكندگى كه در «الكتاب» به آن دچار شده، رهايى يابد و ذيل یک عنوان نشيند. در نتيجۀ اين كار، واحدهاى دستورى در چارچوبى تكامل يافته جلوه‌گر مى‌شوند و در چنين حالى است كه مى‌توان پس از بررسى همۀ شكل‌ها جمله يا كلمه، در هر باب قواعد عام‌ترى در نحو يا صرف زبان به دست آورد. بى‌گمان اين امر موجب گرديده كه برخى [[ابن سراج، محمد بن سری|ابن سراج]] را پايه‌گذار «علم اصول نحو» به شمار آورند.
به درستى معلوم نيست اطلاق نام «اصول» بر اين كتاب نحوى، چه وجهى داشته است. نویسنده هر جا كه به هدف خود در تأليف اين كتاب اشاره كرده، از «ايجاز» نيز سخن رانده است. گويى وى از آغاز بر آن بوده كه كتاب آشفته و بى‌نظام [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] را (كه احتمالاً از حفظ مى‌دانسته) سروسامانى بخشد، آنچنان كه هر موضوع نحوى از آن تشتت و پراكندگى كه در «الكتاب» به آن دچار شده، رهايى يابد و ذيل یک عنوان نشيند. در نتيجۀ اين كار، واحدهاى دستورى در چارچوبى تكامل يافته جلوه‌گر مى‌شوند و در چنين حالى است كه مى‌توان پس از بررسى همۀ شكل‌ها جمله يا كلمه، در هر باب قواعد عام‌ترى در نحو يا صرف زبان به دست آورد. بى‌گمان اين امر موجب گرديده كه برخى [[ابن سراج، محمد بن سری|ابن سراج]] را پايه‌گذار «علم اصول نحو» به شمار آورند.


اما [[ابن سراج، محمد بن سری|ابن سراج]] تنها در جمع‌آورى موضوع‌هاى نحوى و تبويب آن‌ها موفق بوده و بدين‌سان كار پژوهندگان اين وادى را اندكى آسان ساخته است: اينك هر موضوع را مى‌توان در باب معينى يافت، اما وى هرگز نتوانسته است قوانينى عام كه در زبان عربى شمول تام داشته باشد، بيابد و به عنوان «اصول» نحو عرضه كند. به اين جهت بررسى تغييرات ظاهرى كلمات، بدون توجه به نقش نحوى آن‌ها و يا تغييرات صرفى خالص و نيز بيان مسائل آواشناختى در كتاب او، بسى بيشتر از آن چيزى است كه نحو به معناى اخص مى‌ناميم. اين امر را ابن جنّى نیک دريافته و در خصائص خود آشكارا از پذيرفتن اين كتاب به عنوان كتابى در اصول نحو سرباز مى‌زند. وى حتى هوشمندانه چنين ابراز نظر مى‌كند كه تا زمان وى هيچ‌كس، چه در مكتب كوفه و چه در مكتب بصره، نتوانسته است كتابى در اين باب بنويسد. البته اين موضوع به معناى انكار ارزش و اهميت والاى اين اثر و تأثير بسزاى آن در مكتب‌هاى نحوى نيست.
اما [[ابن سراج، محمد بن سری|ابن سراج]] تنها در جمع‌آورى موضوع‌هاى نحوى و تبويب آن‌ها موفق بوده و بدين‌سان كار پژوهندگان اين وادى را اندكى آسان ساخته است: اينك هر موضوع را مى‌توان در باب معينى يافت، اما وى هرگز نتوانسته است قوانينى عام كه در زبان عربى شمول تام داشته باشد، بيابد و به عنوان «اصول» نحو عرضه كند. به اين جهت بررسى تغييرات ظاهرى كلمات، بدون توجه به نقش نحوى آن‌ها و يا تغييرات صرفى خالص و نيز بيان مسائل آواشناختى در كتاب او، بسى بيشتر از آن چيزى است كه نحو به معناى اخص مى‌ناميم. اين امر را ابن جنّى نیک دريافته و در خصائص خود آشكارا از پذيرفتن اين كتاب به عنوان كتابى در اصول نحو سرباز مى‌زند. وى حتى هوشمندانه چنين ابراز نظر مى‌كند كه تا زمان وى هيچ‌كس، چه در مكتب كوفه و چه در مكتب بصره، نتوانسته است كتابى در اين باب بنويسد. البته اين موضوع به معناى انكار ارزش و اهميت والاى اين اثر و تأثير بسزاى آن در مكتب‌هاى نحوى نيست.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نويسنده در ابتداى كتاب، به شرح اسم پرداخته و مى‌گويد كه اسم آن چيزى است كه دلالت بر معناى مفرد مى‌كند و اين معنا گاهى شخصى است و گاهى غير شخصى.<ref>متن كتاب، ص41</ref>
نویسنده در ابتداى كتاب، به شرح اسم پرداخته و مى‌گويد كه اسم آن چيزى است كه دلالت بر معناى مفرد مى‌كند و اين معنا گاهى شخصى است و گاهى غير شخصى.<ref>متن كتاب، ص41</ref>


وى درباره فعل مى‌گويد كه آن چيزى است كه دلالت بر معنا و زمانى بنمايد و آن زمان يا ماضى است يا حاضر و يا مستقبل.<ref>همان، ص44</ref>
وى درباره فعل مى‌گويد كه آن چيزى است كه دلالت بر معنا و زمانى بنمايد و آن زمان يا ماضى است يا حاضر و يا مستقبل.<ref>همان، ص44</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش