۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[بحرانی، سلیمان بن عبدالله]] ( | [[بحرانی، سلیمان بن عبدالله]] (نویسنده) | ||
[[رجایی، مهدی]] (محقق) | [[رجایی، مهدی]] (محقق) | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در ديباچه كتاب به معرفى خويش پرداخته و خداوند را به سبب هدايت به صراط مستقيم اهلبيت(ع) سپاس گفته است. در ادامه به چگونگى سامان گرفتن كتاب اشاره نموده و چنين نگاشته كه به هنگامه مطالعه آثار استوار و مهم اهل سنت، به احاديث پرشمارى برخورد نموده كه جملگى بر امامت و خلافت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] تصريح داشتهاند و چنان شمارشان فراوان بود كه يادسپارى آنها از توان ذهن تيزبين نيز بيرون بوده است. وى از باب تمسك به روايت نبوى «من حفظ على أمتي أربعين حديثاً...» چهل حديث از غرر آنها را انتخاب و با جرح و تعديل بدانها پرداخته است. در پایان ديباچه، اثر را به ابوالمظفر شاه سلطان حسین اهدا نموده است.<ref>راد، على، ص47 - 48</ref> | |||
اين اثر از نگاشتههاى ارزشمند روايى شيعى است كه در موضوع اثبات امامت بلافصل امام [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] سامان پذيرفته و مؤلف چهل حديث از احاديث اهل سنّت را كه دلالتى تام و روشن بر اثبات امامت و خلافت آن حضرت پس از پيامبر اسلام(ص) دارد، گرد آورده است. البته اطلاق عنوان چهل حديث بر اين كتاب شايد از باب مجاز و به تبع اسم آن باشد؛ چراكه در حقيقت و واقع امر، یک مجموعه دقيق روايى انباشته از احاديث پُرشمار است كه در نوع خود كمبديل و بىنظير است.<ref>همان، ص48</ref> | اين اثر از نگاشتههاى ارزشمند روايى شيعى است كه در موضوع اثبات امامت بلافصل امام [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] سامان پذيرفته و مؤلف چهل حديث از احاديث اهل سنّت را كه دلالتى تام و روشن بر اثبات امامت و خلافت آن حضرت پس از پيامبر اسلام(ص) دارد، گرد آورده است. البته اطلاق عنوان چهل حديث بر اين كتاب شايد از باب مجاز و به تبع اسم آن باشد؛ چراكه در حقيقت و واقع امر، یک مجموعه دقيق روايى انباشته از احاديث پُرشمار است كه در نوع خود كمبديل و بىنظير است.<ref>همان، ص48</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
هرچند ظاهر و عنوان اثر چنين مىنمايد كه یک اربعين روايى محض باشد، لكن با مطالعه عميق اثر روشن مىشود كه علامه ماحوزى در اين اثر بسان متكلمى زبردست و مطلع به سراغ احاديث اهل سنت و شيعه رفته و با ظرافتى دقيق و روشى استوار به نقد انگارههاى ناصواب و مغالطهآميز و ناراستى مخالفان امامت علوى پرداخته است؛ ازاينرو، اثر، علاوه بر جنبه حديثى، صبغه كلامى و اعتقادى دارد و رویکرد فقه الحديثى و نقد متن الحديثى آن بسيار برجسته است.<ref>همان، ص49</ref> | هرچند ظاهر و عنوان اثر چنين مىنمايد كه یک اربعين روايى محض باشد، لكن با مطالعه عميق اثر روشن مىشود كه علامه ماحوزى در اين اثر بسان متكلمى زبردست و مطلع به سراغ احاديث اهل سنت و شيعه رفته و با ظرافتى دقيق و روشى استوار به نقد انگارههاى ناصواب و مغالطهآميز و ناراستى مخالفان امامت علوى پرداخته است؛ ازاينرو، اثر، علاوه بر جنبه حديثى، صبغه كلامى و اعتقادى دارد و رویکرد فقه الحديثى و نقد متن الحديثى آن بسيار برجسته است.<ref>همان، ص49</ref> | ||
از آنجا كه هدف مؤلف، اثباتى و نقدمحورانه بوده، به نقل صرف روايات نپرداخته است؛ چراكه وى پيشتر اين هدف را در رساله «غاية الطالب في إثبات الوصيّة لعلي بن أبيطالب(ع)» مشتمل بر سيصد حديث، به انجام رسانيده است. وى هرچند در اين اثر هم از آن بهره برده، لكن هدفى بس فراتر از تأليف آن داشته است. وجهه برجسته ديگر اثر، بُعد امامشناسى آن است كه مؤلف مسائل اساسى آن را به شكل شايسته و بايسته در لابهلاى كتاب بيان نموده است. اين جنبه از كتاب، | از آنجا كه هدف مؤلف، اثباتى و نقدمحورانه بوده، به نقل صرف روايات نپرداخته است؛ چراكه وى پيشتر اين هدف را در رساله «غاية الطالب في إثبات الوصيّة لعلي بن أبيطالب(ع)» مشتمل بر سيصد حديث، به انجام رسانيده است. وى هرچند در اين اثر هم از آن بهره برده، لكن هدفى بس فراتر از تأليف آن داشته است. وجهه برجسته ديگر اثر، بُعد امامشناسى آن است كه مؤلف مسائل اساسى آن را به شكل شايسته و بايسته در لابهلاى كتاب بيان نموده است. اين جنبه از كتاب، نویسنده را به مباحث كلامى، تفسيرى و معرفتى ژرف سوق داده و كتابش را از اين حيث نيز درخور اعتنا ساخته است. مباحثى چون وجوب عصمت در امام، حقيقت عصمت، لزوم شناخت امام، حقانيت شيعه دوازدهامامى، بررسى نصوص امامت اثناعشر و امكان ظهور خوارق عادات از ائمه(ع)، از جمله اين موضوعاتند.<ref>همان، ص50</ref> | ||
روش حديثى علامه ماحوزى در اين اثر روشى مزجيافته از نقل و عقل، استوار بر دادههاى تاريخى، بناشده بر استدلالهاى روشن كلامى و نمونه برجستهاى از تبلور عينى فقه الحديث شيعى مىباشد. مؤلف، نخست روايت گزين شده را نقل مىكند و سند حديث را كاملاً ذكر مىنمايد و به نام منبع و | روش حديثى علامه ماحوزى در اين اثر روشى مزجيافته از نقل و عقل، استوار بر دادههاى تاريخى، بناشده بر استدلالهاى روشن كلامى و نمونه برجستهاى از تبلور عينى فقه الحديث شيعى مىباشد. مؤلف، نخست روايت گزين شده را نقل مىكند و سند حديث را كاملاً ذكر مىنمايد و به نام منبع و نویسنده آن و گاه هم به مكانت و اصالت علمى آن دو اشاراتى دارد. در ادامه، متن حديث را بهنحو تمام آورده و اگر ديگر منابع نقل همگون داشته و در آنها افزوده يا كاستى هم باشد، در پى همان حديث متذكر مىشود كه در مواردى به دهها روايت مىرسد. | ||
پس از مرحله نقل، وارد شرح و بسط روايت مىشود كه عمده نكات رجالى، ادبى، معنى لغات، تاريخى، عقيدتى و... را شامل مىگردد. بيشتر اين نكات در پانوشت و مقدارى هم در متن آمده است. جز در موارد بسيار اندكى، همگى روايات، مورد بازكاوى و نقد متن واقع شده است. استنباط پيام روايات، وجهه مهم روش وى در اين بخش مىباشد كه در همه جا رعايت كرده و بر بيان آن تأكيد ورزيده است و آن پيام چنين است كه همگى اين روايات بر حقانيت امامت بلافصل على(ع) دلالتى صريح و استوار دارند. اگر روايت مذكور به موضوعات معرفتى ديگرى هم اشارتى داشته باشد آنها را در لابهلاى اين مباحث و ذيل عناوين خاصى مطرح مىكند. از شعر عمدتاًً در استشهاد بر مدعا، گاه در بيان معناى واژگان حديث و در شناساندن پيشينه تاريخى مطلبى بهره جسته است.<ref>همان</ref> | پس از مرحله نقل، وارد شرح و بسط روايت مىشود كه عمده نكات رجالى، ادبى، معنى لغات، تاريخى، عقيدتى و... را شامل مىگردد. بيشتر اين نكات در پانوشت و مقدارى هم در متن آمده است. جز در موارد بسيار اندكى، همگى روايات، مورد بازكاوى و نقد متن واقع شده است. استنباط پيام روايات، وجهه مهم روش وى در اين بخش مىباشد كه در همه جا رعايت كرده و بر بيان آن تأكيد ورزيده است و آن پيام چنين است كه همگى اين روايات بر حقانيت امامت بلافصل على(ع) دلالتى صريح و استوار دارند. اگر روايت مذكور به موضوعات معرفتى ديگرى هم اشارتى داشته باشد آنها را در لابهلاى اين مباحث و ذيل عناوين خاصى مطرح مىكند. از شعر عمدتاًً در استشهاد بر مدعا، گاه در بيان معناى واژگان حديث و در شناساندن پيشينه تاريخى مطلبى بهره جسته است.<ref>همان</ref> |
ویرایش