۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
'''تاریخ مذاهب اسلامی'''، اثر علیرضا ایمانی، ترجمه بخش اول کتاب «تاريخ المذاهب الإسلامية في السياسة و العقائد و تاريخ المذاهب الفقهية»، تألیف [[ابوزهره، محمد|محمد بن احمد بن مصطفی]]، معروف به [[ابوزهره، محمد|ابوزهره]] (1316-1395ق) است. | '''تاریخ مذاهب اسلامی'''، اثر علیرضا ایمانی، ترجمه بخش اول کتاب «تاريخ المذاهب الإسلامية في السياسة و العقائد و تاريخ المذاهب الفقهية»، تألیف [[ابوزهره، محمد|محمد بن احمد بن مصطفی]]، معروف به [[ابوزهره، محمد|ابوزهره]] (1316-1395ق) است. | ||
تاريخ المذاهب الإسلامية، از مشهورترین آثار [[ابوزهره، محمد|ابوزهره]] است که در دو قسمت تدوین گردیده است. بخش اول به بیان مذاهب سیاسی و اعتقادی اختصاص یافته و بخش دوم تبیین مذاهب فقهی را مد نظر دارد. بخش اول کتاب که یکسوم حجم کتاب را در بر دارد، خود شامل چند قسمت است<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص12</ref>. | تاريخ المذاهب الإسلامية، از مشهورترین آثار [[ابوزهره، محمد|ابوزهره]] است که در دو قسمت تدوین گردیده است. بخش اول به بیان مذاهب سیاسی و اعتقادی اختصاص یافته و بخش دوم تبیین مذاهب فقهی را مد نظر دارد. بخش اول کتاب که یکسوم حجم کتاب را در بر دارد، خود شامل چند قسمت است.<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص12</ref>. | ||
مترجم در مقدمه درباره اهمیت کتاب میگوید: ازآنجاکه بازشناسی فرقههای اسلامی و انشعابهای فراوان آنها نیازمند انجام پژوهشهای نوین در عصر حاضر است، در دهههای اخیر برخی پژوهشگران اسلامی و حتی مستشرقان به این مهم همت گماشته و آثار شایان تقدیری از خود بهجای گذاشتهاند. در این میان، کتاب تاريخ المذاهب الإسلامية به قلم دانشمند فقهشناس و فرقهنگار مصری، [[ابوزهره، محمد|محمد ابوزهره]]، به دلیل جامعیت و گستردگی مباحث و تحلیلهای علمی، اهمیت بیشتری یافته و امروزه بهعنوان یک متن قابل استناد در مراکز علمی جهان اسلامی پذیرفته شده است. ازآنجاکه زبان این کتاب عربی است و بسیاری از دانشپژوهان فارسیزبان توان استفاده از متن اصلی آن را ندارند، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب بر آن شد تا با ترجمه آن، بر گستره بهرهمندی از این کتاب بیفزاید<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | مترجم در مقدمه درباره اهمیت کتاب میگوید: ازآنجاکه بازشناسی فرقههای اسلامی و انشعابهای فراوان آنها نیازمند انجام پژوهشهای نوین در عصر حاضر است، در دهههای اخیر برخی پژوهشگران اسلامی و حتی مستشرقان به این مهم همت گماشته و آثار شایان تقدیری از خود بهجای گذاشتهاند. در این میان، کتاب تاريخ المذاهب الإسلامية به قلم دانشمند فقهشناس و فرقهنگار مصری، [[ابوزهره، محمد|محمد ابوزهره]]، به دلیل جامعیت و گستردگی مباحث و تحلیلهای علمی، اهمیت بیشتری یافته و امروزه بهعنوان یک متن قابل استناد در مراکز علمی جهان اسلامی پذیرفته شده است. ازآنجاکه زبان این کتاب عربی است و بسیاری از دانشپژوهان فارسیزبان توان استفاده از متن اصلی آن را ندارند، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب بر آن شد تا با ترجمه آن، بر گستره بهرهمندی از این کتاب بیفزاید<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | ||
==انگیزه مترجم== | ==انگیزه مترجم== | ||
هدف مترجم، ترجمه اثری مهم درباره فرق اسلامی بوده و به دنبال نقد نظریات مؤلف نبوده است؛ اگرچه مؤلف در برخی موارد دچار اشتباهاتی شده، نظیر آنچه در مورد عقاید شیعه اثناعشری مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | هدف مترجم، ترجمه اثری مهم درباره فرق اسلامی بوده و به دنبال نقد نظریات مؤلف نبوده است؛ اگرچه مؤلف در برخی موارد دچار اشتباهاتی شده، نظیر آنچه در مورد عقاید شیعه اثناعشری مطرح کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | ||
==روش مترجم== | ==روش مترجم== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
«این اندیشه [لازمه مخلوق نبودن، قدیم بودن است]، میان مسلمانان رواج مییافت و عمق معنای آن از چشم معتزلهای که با پیروان دیگر ادیان و زندیقان بحث و مناظره میکردند، پوشیده نمیماند؛ بدینجهت آنان میدانستند کسی که میگوید قرآن مخلوق نیست، این عقیده، او را به اعتقاد به قدیم بودن قرآن میرساند و...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص262</ref>. | «این اندیشه [لازمه مخلوق نبودن، قدیم بودن است]، میان مسلمانان رواج مییافت و عمق معنای آن از چشم معتزلهای که با پیروان دیگر ادیان و زندیقان بحث و مناظره میکردند، پوشیده نمیماند؛ بدینجهت آنان میدانستند کسی که میگوید قرآن مخلوق نیست، این عقیده، او را به اعتقاد به قدیم بودن قرآن میرساند و...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص262</ref>. | ||
مترجم، پاورقیهای مؤلف را بدون تصرف قابل توجهی تکرار نموده است و پاورقیهای خود را با نشانه «(م)» در انتهای آن مشخص نموده است<ref>ر.ک: پاورقی، ص90، 103</ref>. | مترجم، پاورقیهای مؤلف را بدون تصرف قابل توجهی تکرار نموده است و پاورقیهای خود را با نشانه «(م)» در انتهای آن مشخص نموده است.<ref>ر.ک: پاورقی، ص90، 103</ref>. | ||
==مختصری از محتویات کتاب== | ==مختصری از محتویات کتاب== |
ویرایش