۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، به بیان چگونگی رشد تصوف و توسعه و گسترش و علمی شدن آن در قرن هشتم و نهم هجری و ویژگی اشعار شعرای این قرن، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت - یازده</ref>. | در مقدمه، به بیان چگونگی رشد تصوف و توسعه و گسترش و علمی شدن آن در قرن هشتم و نهم هجری و ویژگی اشعار شعرای این قرن، پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت - یازده</ref>. | ||
شاه نعمتالله ولی در شعر پایهای متوسط دارد و اشعار یکدست و خلاق و شورانگیز و خالی از مسامحات لفظی و معنوی و بدون تکلف و تکرار در دیوان پربرگ او، چندان فراوان نیست. مهمترین بخش شعرهای او را غزلهایش تشکیل میدهد. غزلهای او اغلب کوتاه و با الفاظ مکرر و صرفا در باب وحدت وجود و مشحون از اصطلاحات دینی و عرفانی و فلسفی است. در این اشعار، شاه نعمتالله بهنحو بارزی متأثر از آرا و عقاید عرفانی [[ابن عربی، محمد بن علی|محیالدین بن عربی]] (متوفی 638-560ق) است<ref>ر.ک: شاه نورالدین نعمتالله ولی</ref>. | شاه نعمتالله ولی در شعر پایهای متوسط دارد و اشعار یکدست و خلاق و شورانگیز و خالی از مسامحات لفظی و معنوی و بدون تکلف و تکرار در دیوان پربرگ او، چندان فراوان نیست. مهمترین بخش شعرهای او را غزلهایش تشکیل میدهد. غزلهای او اغلب کوتاه و با الفاظ مکرر و صرفا در باب وحدت وجود و مشحون از اصطلاحات دینی و عرفانی و فلسفی است. در این اشعار، شاه نعمتالله بهنحو بارزی متأثر از آرا و عقاید عرفانی [[ابن عربی، محمد بن علی|محیالدین بن عربی]] (متوفی 638-560ق) است.<ref>ر.ک: شاه نورالدین نعمتالله ولی</ref>. | ||
وی در اشعارش همچنین بیشترین تأثیرها را از مولوی پذیرفته و شیوه غزلسراییاش شباهتی آشکار با غزلهای محمدشیرین مغربی (متوفی 809ق) دارد و در آنها، رد پای سنایی و عطار و عراقی که از ارکان شعر صوفیانه فارسی بشمار میآیند، مشهود است<ref>ر.ک: همان</ref>. | وی در اشعارش همچنین بیشترین تأثیرها را از مولوی پذیرفته و شیوه غزلسراییاش شباهتی آشکار با غزلهای محمدشیرین مغربی (متوفی 809ق) دارد و در آنها، رد پای سنایی و عطار و عراقی که از ارکان شعر صوفیانه فارسی بشمار میآیند، مشهود است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
از میان شاعران کرمان، وی هم به غزلهای خواجو توجه داشته و هم به غزلهای عماد فقیه و به استقبال اشعار هر دوی آنها رفته است. [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|شاه نعمتالله]] با [[حافظ، شمسالدین محمد|خواجه شمسالدین حافظ شیرازی]] نیز مراودات شعری داشته و حافظ در جواب یکی از غزلهای معروف شاه، غزل رندانهای سروده و در خلال آن، طعنههای ظریف در کار این پیرِ خانقاهی کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | از میان شاعران کرمان، وی هم به غزلهای خواجو توجه داشته و هم به غزلهای عماد فقیه و به استقبال اشعار هر دوی آنها رفته است. [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|شاه نعمتالله]] با [[حافظ، شمسالدین محمد|خواجه شمسالدین حافظ شیرازی]] نیز مراودات شعری داشته و حافظ در جواب یکی از غزلهای معروف شاه، غزل رندانهای سروده و در خلال آن، طعنههای ظریف در کار این پیرِ خانقاهی کرده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
به اعتقاد برخی، چشمگیرترین ویژگی این دیوان، «تنوع مضمونی» آن بوده و گویی که شاعر، از فرش تا عرش را در نظر داشته و از تمامی آن، سخن گفته است. از مهمترین و رایجترین مضامین موجود در دیوان حاضر، میتوان به امور زیر، اشاره نمود: | به اعتقاد برخی، چشمگیرترین ویژگی این دیوان، «تنوع مضمونی» آن بوده و گویی که شاعر، از فرش تا عرش را در نظر داشته و از تمامی آن، سخن گفته است. از مهمترین و رایجترین مضامین موجود در دیوان حاضر، میتوان به امور زیر، اشاره نمود: | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
#:[[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|شاه نعمتالله]] از جمله شعرای قرن نهم است که حجم زیادی از اشعار خود را به شرح مسائل عرفانی، اختصاص داده است. وی در عالم عرفان، از سرسپردگان و مروجان مکتب ابن عربی است و هنگامی که به اشعار او مینگریم، درمییابیم که اندیشههای حسین بن منصور و ابن عربی در اشعار او موج میزند. وی بهخصوص به اصل «وحدت وجود» سخت معتقد است و عمده اشعار عرفانیاش، شرح مبادی وحدت وجود است. نکته ممتازی که در اشعار عرفانی وی مشاهده میشود، این است که سرودههای عرفانی او بسیار منطقیتر، معتدلتر و تجربیتر و همهفهمتر از سایر شعراست و به مقدار زیادی با زندگی روزمره مطابقت و نزدیکی پیدا میکند و این امر، ناشی از آن است که وی در طول عمرش، با طبقات مختلف مردم معاشرت و گفتگو داشته و تصوف را خاص یک طبقه یا دسته معین از مردم نمیدانسته است. وی در اشعار عرفانی خود، علاوه بر وحدت وجود، از «عشق عرفانی و حقیقی» که معشوق آن، ذات مقدس خداوند است، فراوان سخن گفته است و از اصطلاحات و رموز عرفانی که در واقع، بازمانده سنن ادبی ادوار گذشته است، همچون دیر مغان، رند، مست، تجلی، مغبچه، میخانه، درد، خرابات، ترسابچه و... به همان معنی عرفانیاشان، مکرر استفاده کرده است. اشعار عرفانی او، بیشتر در قالب غزل است و در مواردی از قصیده، رباعی، ترجیع و مثنوی نیز برای سرودن اشعار عرفانی، بهره میجوید<ref>ر.ک: همان، ص511-512</ref>. | #:[[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|شاه نعمتالله]] از جمله شعرای قرن نهم است که حجم زیادی از اشعار خود را به شرح مسائل عرفانی، اختصاص داده است. وی در عالم عرفان، از سرسپردگان و مروجان مکتب ابن عربی است و هنگامی که به اشعار او مینگریم، درمییابیم که اندیشههای حسین بن منصور و ابن عربی در اشعار او موج میزند. وی بهخصوص به اصل «وحدت وجود» سخت معتقد است و عمده اشعار عرفانیاش، شرح مبادی وحدت وجود است. نکته ممتازی که در اشعار عرفانی وی مشاهده میشود، این است که سرودههای عرفانی او بسیار منطقیتر، معتدلتر و تجربیتر و همهفهمتر از سایر شعراست و به مقدار زیادی با زندگی روزمره مطابقت و نزدیکی پیدا میکند و این امر، ناشی از آن است که وی در طول عمرش، با طبقات مختلف مردم معاشرت و گفتگو داشته و تصوف را خاص یک طبقه یا دسته معین از مردم نمیدانسته است. وی در اشعار عرفانی خود، علاوه بر وحدت وجود، از «عشق عرفانی و حقیقی» که معشوق آن، ذات مقدس خداوند است، فراوان سخن گفته است و از اصطلاحات و رموز عرفانی که در واقع، بازمانده سنن ادبی ادوار گذشته است، همچون دیر مغان، رند، مست، تجلی، مغبچه، میخانه، درد، خرابات، ترسابچه و... به همان معنی عرفانیاشان، مکرر استفاده کرده است. اشعار عرفانی او، بیشتر در قالب غزل است و در مواردی از قصیده، رباعی، ترجیع و مثنوی نیز برای سرودن اشعار عرفانی، بهره میجوید<ref>ر.ک: همان، ص511-512</ref>. | ||
# عشق مجازی: | # عشق مجازی: | ||
#:یکی از موضوعاتی که از ابتدای شکلگیری شعر فارسی پیوسته در آن حضور داشته، «عشق مجازی» است که این موضوع بالطبع در شعر [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|شاه نعمتالله]] نیز مشاهده میشود. عشق مجازی در دیوان وی، از جنس عشقهای زمینی قرون سوم تا ششم که با رفاه و تمتعات جسمانی توأم بوده، نیست و در واقع، دنباله عشق متعالیای میباشد که بنیان آن را سنایی گذاشت و با حافظ و سعدی، به اوج رسید. عشق مطرح در شعر [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|نعمتالله]]، برخلاف عشقهای سدههای پیشین، توأم با کامیابی، شادی و رفاه بوده و پر از رنج و ناملایمات و غمهاست و شاعر بهجای آنکه به توصیف ظاهر و صورت معشوق به شکل عینی بپردازد، در توصیف او تخیلات، اوهام و ذهن خود را دخیل کرده و توصیفاتش را از برونگرایی سوق میدهد و سعی میکند که معشوق خود را درعینحالی که زمینی است، با توصیفات معنوی و روحانی وصف کند و از اینجاست که معشوق او از جایگاه شایستهتری نسبت به سدههای قبل برخوردار شده و تا حدودی دست نیافتنی است. وی اکثر اشعار عاشقانه خود را در قالب غزل سروده و گاهی نیز از قالب رباعی استفاده کرده است<ref>ر.ک: همان، ص513-514</ref>. | #:یکی از موضوعاتی که از ابتدای شکلگیری شعر فارسی پیوسته در آن حضور داشته، «عشق مجازی» است که این موضوع بالطبع در شعر [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|شاه نعمتالله]] نیز مشاهده میشود. عشق مجازی در دیوان وی، از جنس عشقهای زمینی قرون سوم تا ششم که با رفاه و تمتعات جسمانی توأم بوده، نیست و در واقع، دنباله عشق متعالیای میباشد که بنیان آن را سنایی گذاشت و با حافظ و سعدی، به اوج رسید. عشق مطرح در شعر [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|نعمتالله]]، برخلاف عشقهای سدههای پیشین، توأم با کامیابی، شادی و رفاه بوده و پر از رنج و ناملایمات و غمهاست و شاعر بهجای آنکه به توصیف ظاهر و صورت معشوق به شکل عینی بپردازد، در توصیف او تخیلات، اوهام و ذهن خود را دخیل کرده و توصیفاتش را از برونگرایی سوق میدهد و سعی میکند که معشوق خود را درعینحالی که زمینی است، با توصیفات معنوی و روحانی وصف کند و از اینجاست که معشوق او از جایگاه شایستهتری نسبت به سدههای قبل برخوردار شده و تا حدودی دست نیافتنی است. وی اکثر اشعار عاشقانه خود را در قالب غزل سروده و گاهی نیز از قالب رباعی استفاده کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص513-514</ref>. | ||
# خدا: | # خدا: | ||
#:از دیگر مضامین رایج در شعر [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|نعمتالله]]، توصیف ذات باری تعالی است که این مقوله، به چند صورت در شعر او، حضور پیدا کرده است. گاه [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|نعمتالله]] در اشعار خود، به توصیف خداوند پرداخته و از علم و حکمت خداوند و مسائل مربوط به آفرینش سخن گفته است و گاه با خداوند در قالب اشعار لطیفی مناجات میکند. اما وی بیش از همه، از خداوند در ارتباط با وحدت وجود سخن گفته است و حتی در بیشتر اشعار مناجاتی و توصیفی نیز اشارهای به این مطلب داشته است. وی در تمام قالبها، اعم از قصیده، غزل، ترجیع، مثنوی و رباعی، از مقوله وحدت وجود سخن به میان آورده است<ref>ر.ک: همان، ص114-115</ref>. | #:از دیگر مضامین رایج در شعر [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|نعمتالله]]، توصیف ذات باری تعالی است که این مقوله، به چند صورت در شعر او، حضور پیدا کرده است. گاه [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|نعمتالله]] در اشعار خود، به توصیف خداوند پرداخته و از علم و حکمت خداوند و مسائل مربوط به آفرینش سخن گفته است و گاه با خداوند در قالب اشعار لطیفی مناجات میکند. اما وی بیش از همه، از خداوند در ارتباط با وحدت وجود سخن گفته است و حتی در بیشتر اشعار مناجاتی و توصیفی نیز اشارهای به این مطلب داشته است. وی در تمام قالبها، اعم از قصیده، غزل، ترجیع، مثنوی و رباعی، از مقوله وحدت وجود سخن به میان آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص114-115</ref>. | ||
# انسان: | # انسان: | ||
#:[[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|شاه نعمتالله]] حجم نسبتا قابل ملاحظهای از اشعارش را به توصیف «انسان»، بهخصوص، انسان کامل و عارف، اختصاص داده است. او در اشعار، انسان را خلیفه خدا و جامع صفات الهی معرفی کرده و با توجه به اینکه وی از معتقدان سرسخت وحدت وجود است، انسان را ظهور و تجلی اسم اعظم خداوند میداند. وی گاه در اشعارش، به پیچیدگی و کیفت خلقت انسان اشاره دارد و گاه از مقام معنوی و برتر او، سخن میراند و از میان اجزای وجودی انسان، نظر خاصی به «دل» که به قول او خزانه اسرار ربوبی است، دارد<ref>ر.ک: همان، ص517</ref>. | #:[[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبد الله|شاه نعمتالله]] حجم نسبتا قابل ملاحظهای از اشعارش را به توصیف «انسان»، بهخصوص، انسان کامل و عارف، اختصاص داده است. او در اشعار، انسان را خلیفه خدا و جامع صفات الهی معرفی کرده و با توجه به اینکه وی از معتقدان سرسخت وحدت وجود است، انسان را ظهور و تجلی اسم اعظم خداوند میداند. وی گاه در اشعارش، به پیچیدگی و کیفت خلقت انسان اشاره دارد و گاه از مقام معنوی و برتر او، سخن میراند و از میان اجزای وجودی انسان، نظر خاصی به «دل» که به قول او خزانه اسرار ربوبی است، دارد<ref>ر.ک: همان، ص517</ref>. |
ویرایش