۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
کتاب، با یک پیشگفتار و یک مدخل آغاز شده و متن اصلی در ضمن یک مقدمه و چهار باب کلی (هرکدام متشکل از بخشهای گوناگون) عرضه گردیده است. | کتاب، با یک پیشگفتار و یک مدخل آغاز شده و متن اصلی در ضمن یک مقدمه و چهار باب کلی (هرکدام متشکل از بخشهای گوناگون) عرضه گردیده است. | ||
برخی از مصادری که مصنف از آنها اخذ مطلب کرده است از این قرار است که در باب اول کتاب از کتب [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] استفاده شده است. در باب دوم از نصوص تورات و کتب [[ابن میمون، موسی بن میمون|ابن میمون]] و سموئیل مغربی بهره گرفته شده است. در باب سوم از اناجیل چهارگانه و کتب [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] و... و در باب چهارم از کتب کلامی، تاریخی و فلسفی اسلامی استفاده شده است<ref>ر.ک: مدخل، ص48</ref>. | برخی از مصادری که مصنف از آنها اخذ مطلب کرده است از این قرار است که در باب اول کتاب از کتب [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] استفاده شده است. در باب دوم از نصوص تورات و کتب [[ابن میمون، موسی بن میمون|ابن میمون]] و سموئیل مغربی بهره گرفته شده است. در باب سوم از اناجیل چهارگانه و کتب [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] و... و در باب چهارم از کتب کلامی، تاریخی و فلسفی اسلامی استفاده شده است.<ref>ر.ک: مدخل، ص48</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
پیشگفتار کتاب که بهوسیله دکتر مهدی محقق، نگارش یافته است، حاوی مطالب ارزندهای به زبان فارسی است؛ از جمله اینکه در مورد اهمیت و جایگاه فلسفه و سیر فلسفه در مقطعی از تاریخ که در آن اقبال و انکارهایی نسبت به این علم صورت گرفته است، سخن به میان آمده و پس از آن درباره برگزاری همایش قرطبه و اصفهان، بیان میدارد که هدف از این کنگره که با همکاری برخی از مراکز علمی تحت عنوان قرطبه و اصفهان تشکیل گردید، آن است که اندیشه نادرستی را که غربیان و بهتبع آن دانشمندان کشورهای عربی اظهار داشتند، مبنی بر اینکه پس از [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] اندیشههای فلسفی و تفکر عقلی در جهان اسلام رو به افول نهاد، از چهره تاریخ فلسفه اسلامی زدوده گردد و با معرفی برخی چهرههای درخشان این دوره که تاکنون در گوشههای فراموشی مانده، ممیزات حکمت متعالیه به دوستداران علوم معقول و اهل فلسفه و عرفان نمایانده شود<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه بیستونه</ref>. | پیشگفتار کتاب که بهوسیله دکتر مهدی محقق، نگارش یافته است، حاوی مطالب ارزندهای به زبان فارسی است؛ از جمله اینکه در مورد اهمیت و جایگاه فلسفه و سیر فلسفه در مقطعی از تاریخ که در آن اقبال و انکارهایی نسبت به این علم صورت گرفته است، سخن به میان آمده و پس از آن درباره برگزاری همایش قرطبه و اصفهان، بیان میدارد که هدف از این کنگره که با همکاری برخی از مراکز علمی تحت عنوان قرطبه و اصفهان تشکیل گردید، آن است که اندیشه نادرستی را که غربیان و بهتبع آن دانشمندان کشورهای عربی اظهار داشتند، مبنی بر اینکه پس از [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] اندیشههای فلسفی و تفکر عقلی در جهان اسلام رو به افول نهاد، از چهره تاریخ فلسفه اسلامی زدوده گردد و با معرفی برخی چهرههای درخشان این دوره که تاکنون در گوشههای فراموشی مانده، ممیزات حکمت متعالیه به دوستداران علوم معقول و اهل فلسفه و عرفان نمایانده شود<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه بیستونه</ref>. | ||
در مدخل کتاب در مورد زندگینامه [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] و ویژگیهای عصری که در آن زندگی میکرده است و همچنین اساتید و آثار علمی وی سخن به میان آمده و سپس در مورد روششناسی تألیف کتاب حاضر و خصوصیات و اسلوب آن مطالب مفیدی عرضه شده است<ref>ر.ک: مدخل، ص1-84</ref>. | در مدخل کتاب در مورد زندگینامه [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] و ویژگیهای عصری که در آن زندگی میکرده است و همچنین اساتید و آثار علمی وی سخن به میان آمده و سپس در مورد روششناسی تألیف کتاب حاضر و خصوصیات و اسلوب آن مطالب مفیدی عرضه شده است.<ref>ر.ک: مدخل، ص1-84</ref>. | ||
مقدمه مصنف دربردارنده مطالب مفیدی است؛ از جمله اینکه سبب تألیف این کتاب را متذکر شده و فهرست مختصری از ابواب این کتاب را بیان کرده است. نگارنده در مقدمه خاطرنشان کرده است که ابتدا بهطور اجمالی از احوال نبوتها سخن میگویم، سپس آنچه را به هر ملتی اختصاص دارد بهترتیب زمانی متذکر میشوم (یهویت، مسیحیت و اسلام). | مقدمه مصنف دربردارنده مطالب مفیدی است؛ از جمله اینکه سبب تألیف این کتاب را متذکر شده و فهرست مختصری از ابواب این کتاب را بیان کرده است. نگارنده در مقدمه خاطرنشان کرده است که ابتدا بهطور اجمالی از احوال نبوتها سخن میگویم، سپس آنچه را به هر ملتی اختصاص دارد بهترتیب زمانی متذکر میشوم (یهویت، مسیحیت و اسلام). | ||
وی وعده میدهد که اصول اعتقادی هریک از ملل یادشده و ادله مثبته و انتقادیه و ادله مدافعین هرکدام را بیان خواهد کرد و در نقد و نظر در مباحث خود عدالت و وجدان را بهکار خواهد برد تا بیدلیل دینی بر دین دیگر ترجیح داده نشود<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص87-88</ref>. | وی وعده میدهد که اصول اعتقادی هریک از ملل یادشده و ادله مثبته و انتقادیه و ادله مدافعین هرکدام را بیان خواهد کرد و در نقد و نظر در مباحث خود عدالت و وجدان را بهکار خواهد برد تا بیدلیل دینی بر دین دیگر ترجیح داده نشود<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص87-88</ref>. | ||
نویسنده در مقدمه کتاب برخلاف سیره اکثر نویسندگان مسلمان، نام صریح رسول مکرم اسلام(ص)، یعنی محمد را ذکر نکرده است، بلکه اکتفا کرده بعد از حمد و ثنای الهی، به سلام و صلوات بر رسول مصطفی(ص) و آل و اصحاب ایشان؛ مصطفی صفتی عام است که قابل انطباق بر سایر انبیا نیز است<ref>ر.ک: مدخل، ص44</ref>. | نویسنده در مقدمه کتاب برخلاف سیره اکثر نویسندگان مسلمان، نام صریح رسول مکرم اسلام(ص)، یعنی محمد را ذکر نکرده است، بلکه اکتفا کرده بعد از حمد و ثنای الهی، به سلام و صلوات بر رسول مصطفی(ص) و آل و اصحاب ایشان؛ مصطفی صفتی عام است که قابل انطباق بر سایر انبیا نیز است.<ref>ر.ک: مدخل، ص44</ref>. | ||
نگارنده در باب اول کتاب، تعریفی از نبوت عامه بیان کرده و آن را عالیترین درجات معرفت بعد از درجات حس و تمییز و عقل دانسته است؛ پس همان طور که انسان در مرحله طفولیت آنچه را که در مرحله تمییز است، درک نمیکند و در مرحله تمییز آنچه را که در مرحله عقل است، نمیفهمد، در مرحله عقل نیز آنچه را که در مرحله نبوت است، درک نمیکند<ref>ر.ک: همان</ref>. | نگارنده در باب اول کتاب، تعریفی از نبوت عامه بیان کرده و آن را عالیترین درجات معرفت بعد از درجات حس و تمییز و عقل دانسته است؛ پس همان طور که انسان در مرحله طفولیت آنچه را که در مرحله تمییز است، درک نمیکند و در مرحله تمییز آنچه را که در مرحله عقل است، نمیفهمد، در مرحله عقل نیز آنچه را که در مرحله نبوت است، درک نمیکند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
موضوع ولایت از دیگر بخشهای این نوشتار است که به اعتقاد مصنف از اقل درجات نبوت محسوب میشود و خود دارای دو درجه است. | موضوع ولایت از دیگر بخشهای این نوشتار است که به اعتقاد مصنف از اقل درجات نبوت محسوب میشود و خود دارای دو درجه است. | ||
سپس به ذکر مراتب دهگانه برای انبیا و اقسام انبیا در آن مراتب پرداخته شده و درباره معجزه و شرایط پنجگانه آن و هفت شک متوجه به آن، مطالبی بیان گردیده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | سپس به ذکر مراتب دهگانه برای انبیا و اقسام انبیا در آن مراتب پرداخته شده و درباره معجزه و شرایط پنجگانه آن و هفت شک متوجه به آن، مطالبی بیان گردیده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در ادامه در مورد فواید پانزدهگانه نبوت سخن به میان آمده که نگارنده بر این باور است که اکثر این فواید مبتنی بر عدم اعتماد بر عقل بشری است. در همین بخش جواب براهمه و اشراقیینی که قائل به بیفایده بودن نبوت با وجود عقل و بینش انسان، هستند، آمده است. سپس شبهات و اجوبهای در باب نبوت آورده شده است؛ شبهاتی چون: | در ادامه در مورد فواید پانزدهگانه نبوت سخن به میان آمده که نگارنده بر این باور است که اکثر این فواید مبتنی بر عدم اعتماد بر عقل بشری است. در همین بخش جواب براهمه و اشراقیینی که قائل به بیفایده بودن نبوت با وجود عقل و بینش انسان، هستند، آمده است. سپس شبهات و اجوبهای در باب نبوت آورده شده است؛ شبهاتی چون: | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
سپس مصنف به کل این ردیهها مفصلا پاسخ میدهد<ref>ر.ک: همان، ص45-46</ref>. | سپس مصنف به کل این ردیهها مفصلا پاسخ میدهد<ref>ر.ک: همان، ص45-46</ref>. | ||
نگارنده در باب سوم کتاب، متعرض تاریخ مسیحیت شده است و در این باب مشابه مباحث واردشده در باب یهود، مباحثی پیرامون مسیحیت ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>. | نگارنده در باب سوم کتاب، متعرض تاریخ مسیحیت شده است و در این باب مشابه مباحث واردشده در باب یهود، مباحثی پیرامون مسیحیت ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>. | ||
باب چهارم کتاب پیرامون ذکر ادله اثبات نبوت نبی مکرم اسلام(ص) است، که در این راستا به شش دلیل اشاره میشود: | باب چهارم کتاب پیرامون ذکر ادله اثبات نبوت نبی مکرم اسلام(ص) است، که در این راستا به شش دلیل اشاره میشود: |
ویرایش