۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
مبنى بر قیاسات عقلى و دلایل جعلى که اساس ضعیف البنیان جلّ آن، بل کل آن بر لاف و گزاف است نساختهاند، چنین دیده و دانستهاند که روح بىجسد نمیتواند بود. لهذا چون از بدن اسطقسى و کالبد آخشیجى مفارقت جوید، او را جسدى شبحى و هیکلى مثالى در عالم اشباح باشد که متعلق میشود به وى إلى أن يقوم الساعة»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص170-169</ref>. | مبنى بر قیاسات عقلى و دلایل جعلى که اساس ضعیف البنیان جلّ آن، بل کل آن بر لاف و گزاف است نساختهاند، چنین دیده و دانستهاند که روح بىجسد نمیتواند بود. لهذا چون از بدن اسطقسى و کالبد آخشیجى مفارقت جوید، او را جسدى شبحى و هیکلى مثالى در عالم اشباح باشد که متعلق میشود به وى إلى أن يقوم الساعة»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص170-169</ref>. | ||
سپس در اشراق اول، عالم برزخ را اینگونه توصیف میکند: «بباید دانست که عرفا از مشاهدات خود چنین دیدهاند که: برزخى که میان غیب و شهادت واقع است، غیر برزخى است که ارواح بعد از مفارقت نشئه دنیا در آن خواهند بود و صور جمیع اعمال و اخلاق حسنه و سیئه که در نشئه دنیا کسب کردهاند، چنانکه در آیات و احادیث وارد شده، در آنجا باشد و گفتهاند که: برزخى که روح بعد از مفارقت بدانجا منتقل میشود، برزخى است که میان ارواح و اجساد است<ref>ر.ک: همان، ص174</ref>. | سپس در اشراق اول، عالم برزخ را اینگونه توصیف میکند: «بباید دانست که عرفا از مشاهدات خود چنین دیدهاند که: برزخى که میان غیب و شهادت واقع است، غیر برزخى است که ارواح بعد از مفارقت نشئه دنیا در آن خواهند بود و صور جمیع اعمال و اخلاق حسنه و سیئه که در نشئه دنیا کسب کردهاند، چنانکه در آیات و احادیث وارد شده، در آنجا باشد و گفتهاند که: برزخى که روح بعد از مفارقت بدانجا منتقل میشود، برزخى است که میان ارواح و اجساد است.<ref>ر.ک: همان، ص174</ref>. | ||
وی دلیل انکار عالم مثال توسط فلاسفه مشاء را اینطور توضیح میدهد: فلاسفه مشائین چون انفکاک بین صورت و ماده را محال و از دائره امکان بیرون شمردهاند، انکار عالم مثال که صورت بدون ماده است نمودهاند و چون حکم مشهدى و موطنى غیر مشهدى دیگر است، چنانکه حکما افتراق میان هیولى و صورت را در موطن خارج جایز ندانسته، در ذهن این انفکاک را قائل شدهاند و صور جواهر قائم به ذوات را در مشعر ذهن، عرض قائم به غیر میدانند<ref>ر.ک: همان، ص178</ref>. | وی دلیل انکار عالم مثال توسط فلاسفه مشاء را اینطور توضیح میدهد: فلاسفه مشائین چون انفکاک بین صورت و ماده را محال و از دائره امکان بیرون شمردهاند، انکار عالم مثال که صورت بدون ماده است نمودهاند و چون حکم مشهدى و موطنى غیر مشهدى دیگر است، چنانکه حکما افتراق میان هیولى و صورت را در موطن خارج جایز ندانسته، در ذهن این انفکاک را قائل شدهاند و صور جواهر قائم به ذوات را در مشعر ذهن، عرض قائم به غیر میدانند<ref>ر.ک: همان، ص178</ref>. |
ویرایش