پرش به محتوا

رسالة المحكم و المتشابه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۶: خط ۳۶:
او در ادامه می‌نویسد: در این زمینه می‌بینیم که نبی(ص) و علی و ائمه(ع) بر ضرورت دریافت علم کتاب و ضرورت شناخت محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و مکی و مدنی، از اهل‌بیت(ع)، نه دیگران تأکید دارند. پس به جهت اهمیت این موضوع و حساسیت آن، ائمه(ع) و اصحاب آنها اهتمام و عنایت بیشتری داشتند<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>.
او در ادامه می‌نویسد: در این زمینه می‌بینیم که نبی(ص) و علی و ائمه(ع) بر ضرورت دریافت علم کتاب و ضرورت شناخت محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و مکی و مدنی، از اهل‌بیت(ع)، نه دیگران تأکید دارند. پس به جهت اهمیت این موضوع و حساسیت آن، ائمه(ع) و اصحاب آنها اهتمام و عنایت بیشتری داشتند<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>.


وی سپس به اسامی تفاسیر منسوب به ائمه(ع) و اصحاب آنها تا قرن چهارم، به ترتیب زمانی اشاره می‌کند. او خاطرنشان می‌کند که بزرگان شیعه کتاب‌های ویژه‌ای در زمینه ناسخ و منسوخ، تأویل آیات، متشابه القرآن و دیگر علوم قرآن نوشته‌اند. از بهترین نوشته‌ها در این زمینه کتاب حاضر است. این اثر را [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]]، به‌طور کامل از تفسیر نعمانی که از تفاسیر معتبر قرن چهارم شمرده می‌شود گرفته است. تفسیر نعمانی مفقود شده و جز آنچه سید مرتضی در این کتاب از آن نقل کرده به دست ما نرسیده است<ref>ر.ک: همان، ص11-8</ref>.
وی سپس به اسامی تفاسیر منسوب به ائمه(ع) و اصحاب آنها تا قرن چهارم، به ترتیب زمانی اشاره می‌کند. او خاطرنشان می‌کند که بزرگان شیعه کتاب‌های ویژه‌ای در زمینه ناسخ و منسوخ، تأویل آیات، متشابه القرآن و دیگر علوم قرآن نوشته‌اند. از بهترین نوشته‌ها در این زمینه کتاب حاضر است. این اثر را [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]]، به‌طور کامل از تفسیر نعمانی که از تفاسیر معتبر قرن چهارم شمرده می‌شود گرفته است. تفسیر نعمانی مفقود شده و جز آنچه سید مرتضی در این کتاب از آن نقل کرده به دست ما نرسیده است.<ref>ر.ک: همان، ص11-8</ref>.


اگرچه این کتاب، «رساله محکم و متشابه» خوانده شده، اما این نام از باب اطلاق اسم جزء بر کل است؛ چراکه در این رساله بسیاری از فنون علوم قرآن تحت عناوین اصلی ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و تنزیل و تأویل ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>.  
اگرچه این کتاب، «رساله محکم و متشابه» خوانده شده، اما این نام از باب اطلاق اسم جزء بر کل است؛ چراکه در این رساله بسیاری از فنون علوم قرآن تحت عناوین اصلی ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و تنزیل و تأویل ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>.  


محقق در مقدمه همچنین به معرفی نعمانی و آثار او پرداخته است. همچنین طریق روایت نعمانی در این کتاب که به امام صادق(ع) می‌رسد را متذکر شده و یک‌به‌یک روات سلسله سند نعمانی را توثیق کرده است. سپس به ذکر شرح حال سید مرتضی و آثار و شاگردانش پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص32-18</ref>.  
محقق در مقدمه همچنین به معرفی نعمانی و آثار او پرداخته است. همچنین طریق روایت نعمانی در این کتاب که به امام صادق(ع) می‌رسد را متذکر شده و یک‌به‌یک روات سلسله سند نعمانی را توثیق کرده است. سپس به ذکر شرح حال سید مرتضی و آثار و شاگردانش پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص32-18</ref>.  


اولین مبحث کتاب با عنوان اقسام قرآن با روایتی از [[امام على(ع)|علی(ع)]] آغاز شده است. آن حضرت در این روایت، نزول قرآن را بر هفت قسم: امر، زجر، ترغیب، ترهیب، جدل، مثل و قصص دانسته است. سپس به ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و دیگر مباحث قرآنی اشاره کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص59-57</ref>.  
اولین مبحث کتاب با عنوان اقسام قرآن با روایتی از [[امام على(ع)|علی(ع)]] آغاز شده است. آن حضرت در این روایت، نزول قرآن را بر هفت قسم: امر، زجر، ترغیب، ترهیب، جدل، مثل و قصص دانسته است. سپس به ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و دیگر مباحث قرآنی اشاره کرده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص59-57</ref>.  


مبحث ناسخ و منسوخ در دومین بخش کتاب با ذکر آیات مختلف این موضوع مطرح شده است؛ مقاتله با مشرکین، تحویل قبله و قصاص از جمله موضوعاتی است که آیه یا آیاتی درباره آنها نسخ شده است. در انتهای این مبحث، آیاتی نیز ذیل عنوان متفرقات ذکر شده است؛ مثلاً آیه «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَ لاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» ﴿آل‏ عمران: 102﴾، با آیه «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» ﴿التغابن: 16﴾، نسخ شده است<ref>ر.ک: همان، ص67-60</ref>.  
مبحث ناسخ و منسوخ در دومین بخش کتاب با ذکر آیات مختلف این موضوع مطرح شده است؛ مقاتله با مشرکین، تحویل قبله و قصاص از جمله موضوعاتی است که آیه یا آیاتی درباره آنها نسخ شده است. در انتهای این مبحث، آیاتی نیز ذیل عنوان متفرقات ذکر شده است؛ مثلاً آیه «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَ لاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» ﴿آل‏ عمران: 102﴾، با آیه «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» ﴿التغابن: 16﴾، نسخ شده است.<ref>ر.ک: همان، ص67-60</ref>.  


محکم و متشابه از دیگر مباحث کتاب است. این بحث با روایتی آغاز شده که در تفسیر محکم به آیه 7 سوره آل‌عمران اشاره کرده است: «هوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ». سپس محکم، آیه‌ای دانسته شده که هیچ آیه‌ای آن را نسخ نمی‌کند، اما متشابه سبب هلاک مردم دانسته شده؛ چراکه معنای آن را نمی‌فهمند و حقیقتش را نمی‌دانند. پس آن را از جانب خود با دیدگاه خود تأویل می‌‌کنند و بدین‌وسیله از پرسش معنای آن از اوصیای الهی خودداری می‌کنند و سخن رسول خدا(ص) را پشت سر می‌اندازند <ref>ر.ک: همان، ص69</ref>.  
محکم و متشابه از دیگر مباحث کتاب است. این بحث با روایتی آغاز شده که در تفسیر محکم به آیه 7 سوره آل‌عمران اشاره کرده است: «هوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ». سپس محکم، آیه‌ای دانسته شده که هیچ آیه‌ای آن را نسخ نمی‌کند، اما متشابه سبب هلاک مردم دانسته شده؛ چراکه معنای آن را نمی‌فهمند و حقیقتش را نمی‌دانند. پس آن را از جانب خود با دیدگاه خود تأویل می‌‌کنند و بدین‌وسیله از پرسش معنای آن از اوصیای الهی خودداری می‌کنند و سخن رسول خدا(ص) را پشت سر می‌اندازند <ref>ر.ک: همان، ص69</ref>.  
خط ۵۱: خط ۵۱:


آیات فراوانی از قرآن کریم در رد عقاید بت‌پرستان، ثنویه (دوگانه‌پرستان)، زنادقه و دهریان است. دهریه معتقدند که عالم همواره بر یک حال بوده و خالق و مدبر و صانع و قیامتی ندارد. در آیات فراوانی از قرآن کریم به عقاید این عده اشاره شده است. در قرآن کریم آیات فراوانی بر رد دهریه و ملحدینی که روز قیامت را انکار می‌کنند ذکر شده است؛ از آن جمله آیات سوره «ق» است: «أَ إِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَاباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ» (ق: 3)؛ «آیا چون مُردیم و خاک شدیم [زنده مى‌شویم]؟ این بازگشتى بعید است».
آیات فراوانی از قرآن کریم در رد عقاید بت‌پرستان، ثنویه (دوگانه‌پرستان)، زنادقه و دهریان است. دهریه معتقدند که عالم همواره بر یک حال بوده و خالق و مدبر و صانع و قیامتی ندارد. در آیات فراوانی از قرآن کریم به عقاید این عده اشاره شده است. در قرآن کریم آیات فراوانی بر رد دهریه و ملحدینی که روز قیامت را انکار می‌کنند ذکر شده است؛ از آن جمله آیات سوره «ق» است: «أَ إِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَاباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ» (ق: 3)؛ «آیا چون مُردیم و خاک شدیم [زنده مى‌شویم]؟ این بازگشتى بعید است».
«قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ» ﴿ق: 4﴾؛ «قطعاً دانسته‏ایم که زمین [چه مقدار] از اجسادشان فرومى‌کاهد و پیش ما کتاب ضبط کننده‏‌اى است». تا می‌رسد به این آیه که در آن تصریح به برپایی قیامت شده است: «رِزْقاً لِلْعِبَادِ وَ أَحْيينَا بِهِ بَلْدَةً مَيتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ» ﴿ق: 11﴾؛ «[اینها همه] براى روزىِ بندگان [من] است و با آن [آب] سرزمین مرده‏‌اى را زنده گردانیدیم؛ رستاخیز [نیز] چنین است<ref>ر.ک: همان، ص103-102</ref>.
«قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ» ﴿ق: 4﴾؛ «قطعاً دانسته‏ایم که زمین [چه مقدار] از اجسادشان فرومى‌کاهد و پیش ما کتاب ضبط کننده‏‌اى است». تا می‌رسد به این آیه که در آن تصریح به برپایی قیامت شده است: «رِزْقاً لِلْعِبَادِ وَ أَحْيينَا بِهِ بَلْدَةً مَيتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ» ﴿ق: 11﴾؛ «[اینها همه] براى روزىِ بندگان [من] است و با آن [آب] سرزمین مرده‏‌اى را زنده گردانیدیم؛ رستاخیز [نیز] چنین است.<ref>ر.ک: همان، ص103-102</ref>.


در بخش دیگری از مباحث کتاب، اطاعت از «اولی الامر» همانند اطاعت از رسول‌الله(ص) واجب دانسته شده است. در توضیح این مطلب ابتدا به آیاتی از قرآن کریم که در آنها خداوند اطاعت از رسولش را واجب دانسته استناد شده است: «مَنْ يطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ» ﴿النساء: 80﴾، سپس با استناد به آیه 59 سوره نساء، اطاعت از والیان امر نیز واجب دانسته شده و با استناد به آیات دیگری از همین سوره، دیگران از معرفت به تأویل کتاب خدا عاجز دانسته شده‌اند؛ چراکه «وَ مَا يعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» ﴿آل‏ عمران: 7﴾<ref>ر.ک: همان، ص127-126</ref>.  
در بخش دیگری از مباحث کتاب، اطاعت از «اولی الامر» همانند اطاعت از رسول‌الله(ص) واجب دانسته شده است. در توضیح این مطلب ابتدا به آیاتی از قرآن کریم که در آنها خداوند اطاعت از رسولش را واجب دانسته استناد شده است: «مَنْ يطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ» ﴿النساء: 80﴾، سپس با استناد به آیه 59 سوره نساء، اطاعت از والیان امر نیز واجب دانسته شده و با استناد به آیات دیگری از همین سوره، دیگران از معرفت به تأویل کتاب خدا عاجز دانسته شده‌اند؛ چراکه «وَ مَا يعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» ﴿آل‏ عمران: 7﴾<ref>ر.ک: همان، ص127-126</ref>.  
خط ۵۸: خط ۵۸:


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
محقق کتاب در تحقیق آن از چهار نسخه خطی و یک نسخه چاپ سنگی استفاده کرده است. شیوه وی تلفیق بین همه نسخه‌ها و انتخاب متن صحیح‌تر است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص37 و 39</ref>.
محقق کتاب در تحقیق آن از چهار نسخه خطی و یک نسخه چاپ سنگی استفاده کرده است. شیوه وی تلفیق بین همه نسخه‌ها و انتخاب متن صحیح‌تر است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص37 و 39</ref>.
   
   
آدرس آیات و روایات و اختلاف نسخ در پاورقی‌های کتاب ذکر شده است.
آدرس آیات و روایات و اختلاف نسخ در پاورقی‌های کتاب ذکر شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش