۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
=== انگیزه تألیف=== | === انگیزه تألیف=== | ||
نویسنده کتاب را به درخواست عدهای از شاگردان و رفقای مباحث علمی خویش، به رشته تحریر درآورده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16</ref>. | نویسنده کتاب را به درخواست عدهای از شاگردان و رفقای مباحث علمی خویش، به رشته تحریر درآورده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه نخست، به موضوع کتاب اشاره گردیده<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص6</ref> و در مقدمه دوم، مختصری از زندگینامه نویسنده، ارائه شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص7-9</ref>. | در مقدمه نخست، به موضوع کتاب اشاره گردیده<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص6</ref> و در مقدمه دوم، مختصری از زندگینامه نویسنده، ارائه شده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص7-9</ref>. | ||
در بخش نخست، در دو فصل، به موضوع رجعت پرداخته شده است. نویسنده در فصل اول، ابتدا مقدماتی را به شرح زیر عنوان نموده و سپس نتیجهگیری کرده است: | در بخش نخست، در دو فصل، به موضوع رجعت پرداخته شده است. نویسنده در فصل اول، ابتدا مقدماتی را به شرح زیر عنوان نموده و سپس نتیجهگیری کرده است: | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
# عروج و جمیع مشاهدات پیامبر(ص)، در رؤیا بوده است، نه در بیداری: این باطل و مخالف اجماع و مسلم علمای اسلام است. | # عروج و جمیع مشاهدات پیامبر(ص)، در رؤیا بوده است، نه در بیداری: این باطل و مخالف اجماع و مسلم علمای اسلام است. | ||
# معراج در بیداری بوده، ولی عروج فقط با روح بوده و بدن شریف آن حضرت حرکت و تحول نداشته است: نویسنده این قول را نیز با استناد به دلایلی، مردود دانسته و نپذیرفته است. | # معراج در بیداری بوده، ولی عروج فقط با روح بوده و بدن شریف آن حضرت حرکت و تحول نداشته است: نویسنده این قول را نیز با استناد به دلایلی، مردود دانسته و نپذیرفته است. | ||
# معراج در بیداری بوده و روح و جسم مبارک، بهمعیت هم، به عوالم عالیه عروج فرمودند: نویسنده این قول را حق و مطابق ظواهر آیات، بلکه صریح اخبار، دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>. | # معراج در بیداری بوده و روح و جسم مبارک، بهمعیت هم، به عوالم عالیه عروج فرمودند: نویسنده این قول را حق و مطابق ظواهر آیات، بلکه صریح اخبار، دانسته است.<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>. | ||
فصل دوم، در بیان استدلال عقلی برای اثبات معراج بوده و به این نکته اشاره شده است که هرچند روح مجرد، از عالم قدس امر است و بدن از عالم اجسام و مواد طبیعی و بین این دو قوه روحانی و جسمانی، علاقه و ارتباط کامل تکوینی است، لکن این ارتباط و تبعیت بدن نسبت به روح، در همه افراد یکسان نیست و در روح مبارک پیامبر(ص)، نهایت موافقت و آشنایی و ربط با بدن شریف بوده است<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>. | فصل دوم، در بیان استدلال عقلی برای اثبات معراج بوده و به این نکته اشاره شده است که هرچند روح مجرد، از عالم قدس امر است و بدن از عالم اجسام و مواد طبیعی و بین این دو قوه روحانی و جسمانی، علاقه و ارتباط کامل تکوینی است، لکن این ارتباط و تبعیت بدن نسبت به روح، در همه افراد یکسان نیست و در روح مبارک پیامبر(ص)، نهایت موافقت و آشنایی و ربط با بدن شریف بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>. | ||
در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به رهآورد پیامبر(ص) از معراج که مهمترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص41-45</ref>. | در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به رهآورد پیامبر(ص) از معراج که مهمترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-45</ref>. | ||
فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن میباشد؛ از جمله آنکه جانهای مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام بهصورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفسالامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصلبههم عبادت مینمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق مییابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است میکند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. | فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن میباشد؛ از جمله آنکه جانهای مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام بهصورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفسالامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصلبههم عبادت مینمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق مییابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است میکند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. | ||
در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | ||
فصل آخر مربوط به بازگشت پیامبر(ص) از معراج و شبهات مطرحشده در این زمینه میباشد<ref>ر.ک: همان، ص60-61</ref>. | فصل آخر مربوط به بازگشت پیامبر(ص) از معراج و شبهات مطرحشده در این زمینه میباشد<ref>ر.ک: همان، ص60-61</ref>. | ||
مقاله نخست، در شرح حال صدرالمتألهین شیرازی و سخنی در حرکت جوهریه<ref>ر.ک: همان، ص64-75</ref> و مقاله دوم، در بیان حقیقت عقل میباشد. در این مقاله، ابتدا به تعریف ماهیت عقل پرداخته شده و سپس به هستی و وجود عقل مجرد، فعلیت و تحصل عقل مجرد و مراتب عقل مجرد در وجود که عبارتند از: عقل هیولانی، عقل بالفعل و عقل مستفاد، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص78-81</ref>. | مقاله نخست، در شرح حال صدرالمتألهین شیرازی و سخنی در حرکت جوهریه<ref>ر.ک: همان، ص64-75</ref> و مقاله دوم، در بیان حقیقت عقل میباشد. در این مقاله، ابتدا به تعریف ماهیت عقل پرداخته شده و سپس به هستی و وجود عقل مجرد، فعلیت و تحصل عقل مجرد و مراتب عقل مجرد در وجود که عبارتند از: عقل هیولانی، عقل بالفعل و عقل مستفاد، اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص78-81</ref>. | ||
مقاله سوم در بیان وحدت وجود بوده<ref>ر.ک: همان، ص84-86</ref> و در مقاله چهارم به بیان حقیقت شب قدر و کیفیت اختلاف آن بهحسب اختلاف آفاق پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص87-91</ref>. موضوع سایر مقالات، بهترتیب عبارتند از: تقریر مراتب قوای عملیه نفس<ref>ر.ک: همان، ص95-97</ref>، بیان حدوث دهری و تفسیر دهر و سرمد و زمان<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref> و بیان اتحاد عاقل به معقول<ref>ر.ک: همان، ص105-112</ref>. | مقاله سوم در بیان وحدت وجود بوده<ref>ر.ک: همان، ص84-86</ref> و در مقاله چهارم به بیان حقیقت شب قدر و کیفیت اختلاف آن بهحسب اختلاف آفاق پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص87-91</ref>. موضوع سایر مقالات، بهترتیب عبارتند از: تقریر مراتب قوای عملیه نفس<ref>ر.ک: همان، ص95-97</ref>، بیان حدوث دهری و تفسیر دهر و سرمد و زمان<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref> و بیان اتحاد عاقل به معقول<ref>ر.ک: همان، ص105-112</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش